برنامههای روشمند ابتهاج
ناگفته نماند، ردپای مخالفتهای هیاتوزیران و نمایندگان مجلس شورا و نیز واکنشهای آنها به عملکرد ابتهاج در سازمان برنامه را میتوان در اسناد آن زمان سازمان مربوطه دید. در یک گزارش سندی آمده است که طی دوران مدیریت ابتهاج بر سازمان برنامه، بهقدری انتقادات علیه او در جرائد و بین مجلسین زیاد بوده و در ماههای آخر افزایش یافته که کسی فکر نمیکرده دوباره ابتهاج عهدهدار مقام ریاست این سازمان شود. اما عملا کار او بسیار دشوار بود و تقریبا تمام هیاتوزیران و نمایندگان مجلس شورا با او مخالف بودند.
ابتهاج میخواست برای اطمینان از صحت انجام امور، دو دستگاه مختلف در آنجا با عناوین «دفترفنی» و«دفتر اقتصادی» ایجاد کند و همینطور نیز شد. در ایجاد دومین دفتر(فنی) با وجود کمیسیون برنامه که قابلیت تامین اعتبار و ایجاد دفتر قانونگذاری را داشت، مشکلات کمتری وجود داشت اما تاسیس دفتر اقتصادی ابتهاج را با مسائل عدیدهای مواجه کرد، طوریکه او ناچار شد اعتبار ایجاد آن دفتر را از جای دیگری تامین کند.
در زمینه استخدام نیروی متخصص اقتصادی از یوجینبلاک که آن زمان ریاست بانکجهانی را بر عهده داشت، کمک گرفت، که البته کمکهای قابلتوجه بلاک نیز بسیار کارساز واقع شد (زیرا در آن زمان ایران به لحاظ پرداختهای بینالمللی و تشکیلات دولتی دارای حسنشهرت نبود و متعاقب آن کسی حاضر نبود برای همکاری در این زمینه به ایران بیاید).
ابتهاج صفیاصفیاء را به ریاست دفتر فنی و خداداد فرمانفرمائیان را به ریاست دفتر اقتصادی برگزید. سازمان مذکور فاقد یک شاهی پول بود و ابتهاج با استفاده از روابط گسترده خود با مقامات خارجی توانست برای پرداخت حقوق کارشناسان از بنیاد فورد کمک بگیرد. در کتاب توسعه در ایران ۵۷-۱۳۲۰ که شامل خاطرات سه تن (منوچهر گودرزی، عبدالمجید مجیدی و خداداد فرمانفرمائیان) از اشخاص برجسته سازمان برنامه است، توضیح داده شده که ابتهاج با توسل به این اشخاص و حتی در برخی موارد (درمورد منوچهر گودرزی) لغو قراردادهای شغلی و حرفهای آنها در آمریکا سعی داشته از تخصص آنان در تشکیلات سازمان برنامه استفاده کند.
نباید از نظر دور داشت که دو مساله اساسی پیشروی ریاست جدید سازمان قرار داشت؛ اولا ساماندادن به امور و برنامههایی که از قبل (طی برنامه هفت سالی اول عمرانی) شروع شده بودند، اما به اتمام نرسیده بودند. دوم فراهمکردن مقدمات تهیه برنامه عمرانی دوم.
در اسناد سازمان برنامه به لزوم داشتن برنامه تاکید شده است. سازمان برنامه نهتنها به برنامهریزی برای کل کشور میپرداخت، بلکه مجری طرحها نیز بود؛ راهسازی میکرد، سد و فرودگاه میساخت. کارخانه روغنزیتون داشت و آنوقت باید ذوبآهن نیز داشته باشد. این سازمان حتی مسوولیت مبارزه با مالاریا را نیز برعهده داشت. ابتهاج با اختصاصدادن بخش اعظم درآمد نفت به خرید تسلیحات نظامی شدیدا مخالف بود، او خیال داشت با کمک شاه پول نفت را به مصارف عمومی مردم برساند، طوریکه مردم احساس کنند، در این درآمد سهیم شدهاند. یکی از وجوه این مصارف عمومی، برنامههای عمرانشهری بود. ابتهاج قصد داشت به شهرهای دارای شهرداری کمک کند تا برای اجراکردن طرحهای توسعه شهری مانند لولهکشی آب آشامیدنی، آسفالت خیابانها و ... خودانتظار تامین ۵۰ درصد اعتبار بلاعوض موردنیاز را از سازمانبرنامه داشته باشند.
از مقالهای به قلم پروانه نادرنژاد، مجله بهارستان،
سال دوم، ۱۳۹۱