لغو تیول، مجلس و انجمنهای شهری و روستایی
درباره جنبشهای دهقانی اوایل قرن بیستم مطالب بسیاری نوشتهاند، اما ابعاد روستایی انقلاب مشروطه ایران عمدتا نامکشوف مانده است. در مشروطه اول، ۱۹۰۸-۱۹۰۶ [۱۲۸۷-۱۲۸۵]، برخی از دهقانان با حمایت پیشهوران و کسبه جزء، کارگران مهاجر، واعظان رادیکال و در شمال کشور همراه با صیادان، دست به اعتصابهایی در همبستگی با نهضت انقلابی زدند. در نواحی شمالی و پررونقتر گیلان و آذربایجان که در اثر تجارت گسترده و پیوندهای قومی مستقیما تحتتاثیر جریان افکار رادیکال از قفقاز قرار داشتند، شورشها پردامنهتر بود. مبارزه اجتماعی در میان پیشهوران و کسبه جزء، که ارتباطات صنفی خود را حفظ کرده بودند، پیشینه دراز داشت و سنتهای اتحاد با تهیدستان شهری در این نواحی نیرومندتر بود.
عدهای از دستاندرکاران و ناظران انقلاب مشروطه و نیز دیپلماتهای خارجی به وجود انجمنهای روستایی در شمال ایران اشاره کردهاند. تقیزاده که هم در مجلس اول و هم در مجلس دوم نماینده بود و در سالهای ۱۹۱۰-۱۹۰۹ [۱۲۸۹-۱۲۸۸] رهبر حزب با نفوذ دموکرات به شمار میرفت، درباره ظهور این انجمنها و مشکلاتی که برای مجلس به وجود آوردند بحث کرده است. او نوشته است که مجلس در بهار ۱۹۰۷ [۱۲۸۶] قانونی را به تصویب رساند تا مانع رشد انجمنهای روستایی شود:
کمکم در همه بلاد ایران انجمنها برپا شد تقریبا مثل مجلس ملی ولایتی، در همه امور مداخله میکردند و در مراکز، انقلاب شده و به شکایات از دست مستبدین و خوانین و اعیان و علما و ملاکین رسیدگی کرده و فقرا را حمایت مینمودند. کمکم در قصبهها و بالاخره در بعضی از ولایات مانند آذربایجان و گیلان در دهات بزرگ نیز انجمنها پیدا شد و تقریبا منتهی به هرج و مرج میگشت و لهذا مجلس شورای ملی خود را پیش یک کار واقع شده یافت که به هم زدن آن محال بود و لهذا مجبور شد برای قوت خود و استرضای ولایات هم برای رفع خودسریها و بیقاعدگیهای انجمنها و حذف انجمنهای قصبات و دهات، قانونی برای انجمنهای ایالتی و ولایتی نوشته و ترتیب بدهد. این قانون را از روی قانون فرانسه و مخصوصا قانون همان نوع انجمنها که در الجزایر است اقتباس کردند.
سوسیال دموکرات روس، میخائیل پاولوویچ (۱۹۲۹-۱۸۷۱) [۱۳۰۸-۱۲۵۰] که پشتیبان صمیمی انقلابگران گیلان و آذربایجان در دوره استبداد صغیر ۱۹۰۹-۱۹۰۸ [۱۲۸۸-۱۲۸۷] بود و مقالههایش معمولا در نشریه «روو دو موند ایسلامیک» [بررسی جهان اسلام] چاپ میشد، در سال ۱۹۱۰ نوشت که در جریان انقلاب دهقانان چندین روستا مباشران را اخراج کردند، از پرداخت مالیات امتناع ورزیدند و در روستاهای خود به تدریج انجمنهای محلی تشکیل دادند. هیچ مقام دولتی، ملاک یا مباشری جرات نمیکرد که برای جمعآوری مالیات وارد این روستاها شود. این انجمنهای محلی برای تامین هزینههای دولت، ده یک محصول را جمع میکردند و به انجمنهای شهری میفرستادند. یک دهه بعد، آوتیس سلطانزاده تشکیل انجمنهای مردمی را تحولی مهم در انقلاب مشروطه خواند. به نظر او انجمنهای دهقانی رادیکالتر از انجمنهای شهری بودند:
در شهرها انجمنها معمولا به صورت ارگانهای ناظر درمیآمدند، اما در روستاها صحبت بر سر تصرف قدرت بود. تقریبا در همه نقاط ایران، انجمنها به محض آنکه در روستاها تثبیت میشدند اولین اقدامشان تعقیب و دستگیری عمال شاه، امتناع از پرداخت مالیات و تلاش برای تصرف اراضی زمینداران بزرگ و امثال آن بود.
اشاره به اعتراضها و شورشهای دهقانی را صرفا در منابع سوسیال دموکرات و مارکسیستی نباید جست. یک سند مهم این دوره، خاطرات هایسینت ل. رابینو (۱۹۵۰-۱۸۷۷) [۱۳۲۹-۱۲۵۶] از ایران است. رابینو هنگامی که نایب کنسول بریتانیا در رشت بود، یعنی در سالهای ۱۹۱۰-۱۹۰۶[۱۲۸۹-۱۲۸۵]، این خاطرات را به رشته تحریر درآورد. با توجه به دیگر اسناد آن دوره، بهخصوص روزنامههای حبلالمتین و انجمن ملی ولایتی گیلان و نیز اثر ابراهیم فخرایی درباره نهضت مشروطه در گیلان، خاطرات رابینو معانی جدید مهمی پیدا میکند. همچنین فریدون آدمیت بحث اعتراضهای دهقانی منطقه خزر و نیز همدان را گسترش داده است. تحلیل آدمیت شامل نقدی بر مجلس اول و مجلس دوم به خاطر برنامههای حداقل آنها در اصلاحات ارضی است.
یک منبع مهم دیگر نشریه مجلس (ارگان مجلس) است. بیش از سیصد شماره مجلس شاهد تازهای است بر این مدعا که مساله ارضی در مشروطه اول اهمیت بسیار یافته بود. نامههای خوانندگان این نشریه نشان میدهد که وقتی مجلس در اوایل بهار ۱۹۰۷ [۱۲۸۶] به مساله اصلاحات ارضی پرداخت، بحثهای زنده و پرشوری در میان روشنفکران و هواداران دهقانان در گرفته بود.
مقاومت دهقانی در گیلان نیرومندتر از نقاط دیگر بود. در گیلان، با کمک عدهای از پیشهوران رادیکال عضو انجمن رشت، شبکهای ایجاد شد که تعداد قابلتوجهی از دهقانان و پیشهوران در آن عضویت داشتند. این انجمنها که بعضی از نگرانیها و مصائب جوامع روستایی را انعکاس میدادند در برابر انجمن رشت و نیز مجلس قد علم کردند. مقاومت در منطقه کوهستانی طوالش نیرومندتر بود. روستاییان کنترل منطقه را به دست گرفتند و در برابر نیروهای اعزامی مقامات محلی و شاه به خوبی از خود دفاع کردند. در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با توجه به کثرت نهضتهای ضداستعماری و پسااستعماری در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که با مشارکت تودهای دهقانان همراه بود، مطالعات و بررسیهای دهقانی به صورت یک رشته تحقیقی مطرح شد. بررسی تطبیقی حمزه علوی درباره شورشهای دهقانی روسیه، چین و هند به قصد نشان دادن ارتباط بین ماهیت شورشهای دهقانی و منزلت اجتماعی و اقتصادی دهقانان صورت گرفت. به نظر علوی، در میان سه بخش دهقانان (ثروتمند، متوسط و تهیدست) دهقانان متوسط بالاترین پتانسیل را برای مبارزه داشتند. اما وقتی نهضت انقلابی رادیکالتر میشد، دهقانان متوسط به احتیاط و فاصلهگیری متوسل میشدند. چون رهبری فکری رادیکال نهضت نمیتوانست دهقانان متوسط را وارد «فرآیند فعالیت تعاونی» کند، بیشتر دهقانان متوسط از نهضت روی بر میگرداندند یا مخالف آن میشدند. اما آنگاه که «احساسات دهقانان علیه اربابان و ثروتمندان» تشدید میشد و پیروزی در دسترس نمینمود، دهقانان تهیدست عموما عنان میگشودند و به نهضت میپیوستند.
منبع:انقلاب مشروطه ایران، ژانت آفاری، ترجمه رضا رضایی، نشر بیستون، ۱۳۸۴