گفتهها - ۵ مهر ۹۶
آنچه سیدحسن تقیزاده و برخی از دیگر ایرانیان برلن در ۲۵ رجب ۱۳۳۶ تدوین و پای آن صحه نهادند ـ «سعی و کوشش در ازدیاد اقتدار هیات حکومت و مراقبت در دوام آن. . . » با تاکید بر اصولی چون «. . . تشکیل قوای نظام و تنظیم قوای تامینیه و ترتیب مالیه. . . » ـ در همان دوره به یک خواست عمومی تبدیل شده بود و بسیاری از دیگر نیروهای سیاسی در داخل و خارج، هر یک به نوعی در بیان و تحقق آن گام نهادند. در آن سالها، دورهای که هنوز سرآغاز کار محسوب میشد و تلاش سرسختانه گروهی از سرآمدانِ کشور برای بنیان شالودهای استوار برای بازسازی ایران به صورت یک کشور مدرن و امروزی، یکی از نگرانیهای اصلی تقیزاده، کوتاه و زودگذر بودن فرصت پیش آمده بود؛ فرجه حاصل از «اتفاقات موقتی خارج از سرحد ایران و تغییرات اوضاع سیاست بینالمللی در آسیای غربی و اروپای شرقی.
آنچه سیدحسن تقیزاده و برخی از دیگر ایرانیان برلن در ۲۵ رجب ۱۳۳۶ تدوین و پای آن صحه نهادند ـ «سعی و کوشش در ازدیاد اقتدار هیات حکومت و مراقبت در دوام آن...» با تاکید بر اصولی چون «... تشکیل قوای نظام و تنظیم قوای تامینیه و ترتیب مالیه...» ـ در همان دوره به یک خواست عمومی تبدیل شده بود و بسیاری از دیگر نیروهای سیاسی در داخل و خارج، هر یک به نوعی در بیان و تحقق آن گام نهادند. در آن سالها، دورهای که هنوز سرآغاز کار محسوب میشد و تلاش سرسختانه گروهی از سرآمدانِ کشور برای بنیان شالودهای استوار برای بازسازی ایران به صورت یک کشور مدرن و امروزی، یکی از نگرانیهای اصلی تقیزاده، کوتاه و زودگذر بودن فرصت پیش آمده بود؛ فرجه حاصل از «اتفاقات موقتی خارج از سرحد ایران و تغییرات اوضاع سیاست بینالمللی در آسیای غربی و اروپای شرقی...» در عین حال که آرزو داشت این فرصت «خیلی هم مطول باشد» ولی بر این باور هم بود که «... باید به روشنایی موقتی افق و انتظام امور دلخوش نشد و بنای اساسی همت خود را گذشتن از پل نجات قرار دهد یعنی... از آن مرحله بگذرد که برای زندگانی ملی خود مانند یک مملکت مستقل نگرانی داشته باشد...»
همانگونه که حوادث بعدی نشان دادند ـ «اتفاقات... خارج از سرحد ایران و تغییرات اوضاع سیاست بینالمللی در آسیای غربی و اروپای شرقی» ـ به گونهای که با شروع جنگ دوم جهانی و اشغال ایران توسط قوای بیگانه پیشآمد، نگرانی سید حسن تقیزاده از بابت کوتاه و زودگذر بودن اینگونه فرصتهای تاریخی چندان هم بیراه نبود؛ اگر چه بنا به پارهای از دلایل که بخش اصلی آن ـ متاسفانه از یک جهت و خوشبختانه از جهتی دیگر ـ هنوز هم بیشتر به «اتفاقات خارج از سرحد ایران» مربوط میشود، این فرصت با افتوخیزهایی چند تمدید شد و باید امیدوار بود «خیلی هم مطول باشد» ولی بهرغم گذشت حدود صد سال از آن ایام به نظر نمیرسد که هنوز هم به عبور از آن «پل نجات» موفق شده باشیم. یکی از دلایل اصلی این امر به همان فاصله و شکافی برمیگردد که در این هفتاد ـ هشتاد سال بین برنامهها و چشماندازهایی از آن دست و آمال و آرزوهای عمومی ایجاد شده است؛ نهضتی شدن امر سیاست و تلاش و تکاپوی گروه تاثیرگذاری از چهرههای سیاسی ایران در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ برای دور زدن اصل بحث از طریق توسل به انواع راههای میانبر نیز در دامن زدن به این شکاف و جدایی مهلک بیتاثیر نبوده است.
- به نقل از مقاله «سیدحسن تقیزاده؛ یک مملکت، یک برنامه»، نوشته کاوه بیات، مجله گفتوگو، شماره ۶۶
ارسال نظر