مناقشه بر سر مسیر راهآهن
درحالی که طرحهای مربوط به تاسیس راهآهن در دروه ناصری تنها محدود به ایده بود، مناقشاتی در مورد مسیر آن وجود داشت. هواداران احداث راهآهن در مورد مسیرهای مطلوب برای احداث راهآهن در ایران اتفاقنظر نداشتند و با توجه به اولویتهای موردنظر خودشان، مسیرهای متفاوتی را برای آن پیشنهاد میکردند. برخی از آنها به مسائل اقتصادی و تجاری اهمیت میدادند و با توجه به قابلیتهای اقتصادی و تجاری ایران قرن نوزدهم مسیرهای مناسب برای احداث راهآهن را پیشنهاد میکردند. از نظر این عده چون خروج کالاهای تجاری ایران از دو بندر انزلی و محمره صورت میگرفت، باید راهآهن احداثی در ایران به این دو بندر منتهی میشد، بنابراین پیشنهاد میدادند که یک خط راهآهن از بندر انزلی در شمال به سمت جنوب کشیده شود که پس از عبور از قسمتهای حاصلخیز در ایالتهای گیلان، عراق عجم، کردستان، فراهان و لرستان به بندر محمره منتهی شود.
درحالی که طرحهای مربوط به تاسیس راهآهن در دروه ناصری تنها محدود به ایده بود، مناقشاتی در مورد مسیر آن وجود داشت. هواداران احداث راهآهن در مورد مسیرهای مطلوب برای احداث راهآهن در ایران اتفاقنظر نداشتند و با توجه به اولویتهای موردنظر خودشان، مسیرهای متفاوتی را برای آن پیشنهاد میکردند. برخی از آنها به مسائل اقتصادی و تجاری اهمیت میدادند و با توجه به قابلیتهای اقتصادی و تجاری ایران قرن نوزدهم مسیرهای مناسب برای احداث راهآهن را پیشنهاد میکردند. از نظر این عده چون خروج کالاهای تجاری ایران از دو بندر انزلی و محمره صورت میگرفت، باید راهآهن احداثی در ایران به این دو بندر منتهی میشد، بنابراین پیشنهاد میدادند که یک خط راهآهن از بندر انزلی در شمال به سمت جنوب کشیده شود که پس از عبور از قسمتهای حاصلخیز در ایالتهای گیلان، عراق عجم، کردستان، فراهان و لرستان به بندر محمره منتهی شود. آنها بندر محمره را بازاری معرفی میکردند که تجارت غربی مملکت ایران را به بینالنهرین و شامات پیوند میداد و در آینده موجبات استخلاص و آزادی ایران را فراهم میآورد.
حاجی میرزا محمد کاشف (کاشفالسلطنه) اعتقاد داشت، راهآهن شمال با اتصال دریای مازندران به خلیجفارس فواید تجاری و مملکتی فراوانی برای ایران به ارمغان میآورد و بعد از احداث آن به عنوان یک خط اصلی، خطوط کوچک زیادی از آن در نقاط مختلف منشعب میشود. او بهتر میدانست این خطآهن از بندر آمل به شوشتر کشیده شود تا فاصله آن از مبدا به مقصد کوتاه شود و با موانع طبیعی کمتری برخورد کند. بنابراین نظر کسانی را که با احداث خط از بندر رشت به بوشهر موافق بودند، قبول نمیکرد و آن را مقرون بهصرفه نمیدانست. حاجی محمدمیرزا برای ساختن راهآهن ضروری میدانست «طالبان ترقی» با آگاهی بر «وضع مکان و حالت مملکت خود» امتیازات طبیعی، جغرافیایی و مناسبات سیاسی و تجاری خود با همسایگان را درنظر بگیرند و بعد اقدام به ساختن خطوطآهن کنند.
او خطوط آهن را در مجموع به سه قسمت مکانی یا خطوط کوچک منطقهای، عمومی یا خطوط گسترده برای اتصال نقاط درون مملکت و بینالدول را بهترین و مفیدترین نوع راهآهن قلمداد میکرد و توصیه میکرد با یکسری از خطوط ایران، عثمانی، پاکستان و هند به همدیگر متصل شوند تا راه تجارت مشرقزمین به دولتهای اروپایی هموار شود و موجبات «استحکام رشته اتحاد اسلامیت و ازدیاد مناسبات و یک جهتی در میان ما و جمیع مسلمین مشرق زمین مثل قطعه هند و افغانستان که مردمان آن سامان در حقیقت از برادران قومی و ملت ما هستند»، فراهم آید. به اعتقاد او بعد از احداث راهآهن بینالدول بقیه نقاط کشور با خطوط عمومی و مکانی به آنها متصل میشد که خط آهن شمال_جنوب در رأس خطوط عمومی در ایران بود. مستشارالدوله از هواداران دیگر راهآهن بیشتر به اماکن زیارتی توجه داشت و در طرحهایش برای احداث راهآهن به شهرهای زیارتی مرکزیت قائل میشد. البته او تصور میکرد با شروع به احداث راهآهن خطوط آن از شهرهای مذهبی به دیگر جاها گسترده میشود و در سراسر مملکت خطوط آهن ایجاد میشود. در یکی از طرحهایش در مورد این باور خود مینویسد که در احداث راهآهن باید شهر قم مرکزیت داشته باشد و از آنجا به تهران، اصفهان، همدان، کرمانشاهان، سلطانآباد عراق، بروجرد و شوشتر گسترده شود.
منبع: غلامعلی پاشازاده، «راهآهن و ترقی از نگاه اندیشمندان ایران عصر ناصرالدینشاه»، پژوهشهای تاریخی، 1391.
ارسال نظر