سیاست جدید کشتیبان
دکتر مصدق در ۲۶ تیرماه ۱۳۳۱ در حالی که در اوج محبوبیت قرار داشت از سمت خود استعفا داد و شاه که از وضعیت ایجاد شده نگران بود، دست به دامان قوامالسلطنه از سیاستمداران کارکشته آن زمان شد. قوام بهرغم همه سوابق خود اما دست به نوعی انتحار سیاسی زد. وی بلافاصله پس از دریافت حکم نخستوزیری اعلامیهای صادر کرد که از رادیو پخش شد و آتشی را که زیر خاکستر بود شعلهور ساخت. بنابر اعتقاد بسیاری از شاهدان، فعالان و منابع این دوره قیام ۳۰ تیر محصول همین اعلامیه بود. برخی متن این اعلامیه را به مورخالدوله سپهر فرزند مورخالسلطنه و نوه میرزا تقیخان سپهر (مورخ مشهور عصر ناصری و نویسنده ناسخالتواریخ) نسبت میدهند.
دکتر مصدق در ۲۶ تیرماه ۱۳۳۱ در حالی که در اوج محبوبیت قرار داشت از سمت خود استعفا داد و شاه که از وضعیت ایجاد شده نگران بود، دست به دامان قوامالسلطنه از سیاستمداران کارکشته آن زمان شد. قوام بهرغم همه سوابق خود اما دست به نوعی انتحار سیاسی زد. وی بلافاصله پس از دریافت حکم نخستوزیری اعلامیهای صادر کرد که از رادیو پخش شد و آتشی را که زیر خاکستر بود شعلهور ساخت. بنابر اعتقاد بسیاری از شاهدان، فعالان و منابع این دوره قیام ۳۰ تیر محصول همین اعلامیه بود. برخی متن این اعلامیه را به مورخالدوله سپهر فرزند مورخالسلطنه و نوه میرزا تقیخان سپهر (مورخ مشهور عصر ناصری و نویسنده ناسخالتواریخ) نسبت میدهند. اعلامیه یاد شده به این شرح است:
ملت ایران!
بدون اندک تردید و درنگ دعوت شاهنشاه متبوع و مفخم خود را به مقام ریاست دولت پذیرفته و با وجود کبر سن و نیاز به استراحت، این بار سنگین را بر دوش گرفتم. در مقابل سختی و آشفتگی اوضاع، در مذهب یک وطنخواه صمیمی، کفر بود که به ملاحظات شخصی شانه از خدمتگزاری خالی کند و با بیقیدی به پریشانی و سیهبختی مملکت نظاره نماید. حس مسوولیت و تکلیف مرا بر آن داشت که از فرصت مغتنم استفاده کرده و در مقام ترمیم ویرانیها برآیم. در اینجا تذکر این نکته اساسی را لازم میدانم که به مناسبات حسنه با عموم ممالک، خاصه با دول بزرگ دنیا اهمیت بسیار میدهم و رفتار خود را نسبت به آنها مطابق با مقدرات بینالملل مینمایم و لکن به اتباع ایرانی اجازه نخواهم داد که به اتکای اجانب، اغراض خود را بر دولت من تحمیل کنند.
هموطنان به عدل و داد مانند نان و آب نیازمندند. باید قوه قضائیه مستقل باشد و واقعا از دو قوه مقننه و مجریه تفکیک و از زیر نفوذ آنها آزاد شود. من شبی با وجدان آرام سر به بالین خواهم نهاد که در زندانهای پایتخت و ولایات یک نفر بیگناه با ناله و آه به سر نبرد. من میخواهم تمام اهالی این کشور اعم از مامور دولت و صنعتگر و کارگر و برزگر و بازرگان، غنی و ثروتمند باشند. از چشمتنگی برخی رجال که درصدد کسر حقوق کارمندان و مصادره اتومبیل و فروش ادارات برآمدهاند، تنفر دارم. به همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم در مسائل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت کردهاند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف به هدر دادهاند.
ملت ایران!
من به اتکای حمایت شما و نمایندگان شما این مقام را قبول کردم و هدف نهاییام رفاه و سعادت شماست و به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است. کشتیبان را سیاستی دگر آمد.
طهران- 27 تیر 1331 رئیسالوزرا- قوامالسلطنه
ارسال نظر