نخستنامه
«نخستنامه» کتابی بود که ماطوس ملکیانس، معلم ارمنی در سال ۱۲۸۷ در تهران منتشر کرد؛ کتابی که برای دانشآموزان ابتدایی طراحی شده و در بخشی از آن حرَف و مشاغل مختلف به تصویر کشیده شده، تا دانشآموزان با این مشاغل آشنا شوند. یکی از این شغلها «کتابفروشی» بوده است. پس از تاسیس دارالفنون (۱۲۳۰ ﻫ. ش) و ورود استادان خارجی به ایران تالیف و ترجمه کتابهای درسی با محتوای علوم و فنون که در ایران پیش از آن رواج نداشت آغاز شد.
انتخاب اصطلاحات و واژههای علمی مناسب فارسی بهجای واژههای خارجی نامناسب نخستین نوآوری در این کتابها بود.
«نخستنامه» کتابی بود که ماطوس ملکیانس، معلم ارمنی در سال ۱۲۸۷ در تهران منتشر کرد؛ کتابی که برای دانشآموزان ابتدایی طراحی شده و در بخشی از آن حرَف و مشاغل مختلف به تصویر کشیده شده، تا دانشآموزان با این مشاغل آشنا شوند. یکی از این شغلها «کتابفروشی» بوده است. پس از تاسیس دارالفنون (۱۲۳۰ ﻫ. ش) و ورود استادان خارجی به ایران تالیف و ترجمه کتابهای درسی با محتوای علوم و فنون که در ایران پیش از آن رواج نداشت آغاز شد.
انتخاب اصطلاحات و واژههای علمی مناسب فارسی بهجای واژههای خارجی نامناسب نخستین نوآوری در این کتابها بود. چهل و هشت سال بعد، با ایجاد نظام آموزشی و تاسیس دبستانها و دبیرستانها، موسسان، مدیران و معلمان این مدارس کتابهای درسی را منتشر کردند. پس از مشروطیت و از ۱۲۹۷ﻫ. ش، کتابهای درسی براساس برنامه وزارت معارف و با تشکیل شورایعالی معارف نوشته شد. از ۱۳۱۰ کتابهای دوره ابتدایی و از ۱۳۱۷ کتابهای دوره دبیرستان را وزارت فرهنگ و بعدا اداره نگارش منتشر میکرد. در ۱۳۱۲، دولت نظامنامه اداره انطباعات را از تصویب شورای معارف گذراند و تالیف کتاب درسی را نظمی نو بخشید. در سال ۱۳۲۰ بر اثر آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی دولت تالیف و چاپ کتابهای درسی را آزاد کرد. گرچه، بسیاری از دبیران و استادان دست به تالیف و ترجمه زدند، بر اثر رقابت آزاد در تالیف و چاپ کتاب درسی، کتابهای مشابهی در یک موضوع منتشر شدند که به هرج و مرج منجر شد و سرانجام حق انتشار کتابها به انحصار دولت درآمد. پس از آن، دولت با تاسیس سازمان کتابهای درسی ایران و سپس سازمان پژوهش و برنامهریزی، تالیف و انتشار کتابها را بر عهده گرفت.
منبع: بررسی تاریخ تحولات کتابهای درسی مدارس در ایران (1230ـ1390ﻫ.ش)، فصلنامه پژوهش و نگارش، نوشته اسفندیار معتمدی، دوره 16، شماره 25، تابستان 1391، صص 111-131ف
ارسال نظر