مشاغل قدیمی؛ کلاه‌مالی

کلاه مالی یعنی کلاهی که با مالیدن پشم و از نمد درست کنند که در چند نوع است و با اسامی مختلفی نظیر شب‌کلاه و عرقچین نامیده می‌شود و به راحتی روی سر قرار می‌گیرد. کلاه تخم‌مرغی نوع دیگری از کلاه است که به شکل تخم‌مرغی است که سرش قطع شده باشد و دیگری کلاه بختیاری که به شکل هندوانه درازی است که از کمر بریده شده باشد. شکیل‌ترین کلاه‌ها را معمولا داش‌مشدی‌ها بر سر می‌گذاشتند و انواعی از این قبیل با اشکالی کمی متفاوت از یکدیگر که باب افراد مختلف از روستایی و عمله اکره تا لوطی‌باشی‌ها و داش مشدی‌ها و فراش‌ها می‌آمد.

طرز تهیه کلاه نمدی چنان بود که پشم مخصوص به خود کلاه را که در الیاف کوتاه‌تر بود و برای مرغوب‌هایش کرک بره به کار می‌رفت، پس از شستن با آب صابون و خشک کردن و از هم جدا کردن و پوش نمودن و به‌صورت پنبه درآوردن به روی قالبی که به اندازه‌اش از کنده تراشیده در اختیار داشته، رویش را پارچه می‌کشیدند و با کف دست خوابانده و یکنواخت می‌کردند و رویش پارچه دیگر می‌کشیدند و سپس آن را ملایم از قالب جدا کرده به دور خود لوله می‌کردند و می‌مالیدند. با این مالیدن بود که پشم‌ها و کرک‌ها به هم دویده و پیچیده و به‌صورت نمد یکدست در می‌آمد و در برابر باد یا آفتاب نهاده و نیمه خشک می‌کردند و در این وقت دیگر کلاه آماده فروش می‌شد. این کلاه‌ها به سه رنگ تا چهار رنگ سیاه و سفید و قهوه‌ای و طوسی بود که ابتدا برای هر رنگ کلاه پشم یا کرک مخصوص آن را به کار می‌بردند؛ به این صورت که برای کلاه سفید پشم سفید و برای دیگر رنگ‌ها پشم رنگ آن را به‌کار می‌بردند.

بنابراین این کلاه‌ها به دکان رنگرز نمی‌رفت؛ چراکه در اصل با پشم رنگ مورد نظر تهیه می‌شد مگر آنکه بخواهند آن را به جلوه درآورند و مصنوعا رفع بدرنگیشان را کنند. آهار زیادتر برای کلاه‌های نامرغوب و ارزان قیمت به کار می‌رفت که بتوانند کلاه را سرپا نگه‌داشته به‌دست مشتری بدهند و در کلاه‌های کرکی مرغوب به تناسب اعلایی یا مرغوبیت کمترشان یا آهار به کار نمی‌رفت یا اگر می‌رفت آهار نیکوی رقیق از لعاب کتیرا و تا آن حد که از چین و چروک خوردنش جلوگیری کند و بهترین کلاه نمدی آن بود که بتواند لوله شده و دو مرتبه به حال اول معاودت کند. قیمت این کلاه‌ها از یک ده شاهی تا نیم‌قران و بهترینش دو قران و ده شاهی یا سه قران بود و تا سال‌ها دوام می‌آورد. جمله «این کلاه بر سرت گشاد است» هم از نمدفروش‌ها آمده است که چون مشتری کم‌پولی کلاه مناسب یعنی ارزان به دستش داده می‌شد و آن را نمی‌پسندید و رو به کلاه‌های اعلا می‌نمود، کلاه فروش می‌گفت: «این کلاه به سرت گشاد است.» برای آنکه تفهیم کند به دردش نمی‌خورد.

منبع: جعفر شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، جلد دوم، موسسه رسا، 1369.