مقبره دو چهره مهم مشروطه پارکینگ شد!

مقبره دو چهره مهم مشروطه‌خواه در تلی از خاک و خاکستر گم شده است. سقف و ستون‌های مقبره ملک‌المتکلمین خم‌شده و چیزی از سنگ‌قبر جهانگیرخان صوراسرافیل مشخص نیست. «تسنیم نیوز» در گزارشی چنین به وصف مزار جهانگیرخان و ملک‌المتکلمین پرداخته است: «ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل را همزمان با به توپ بستن مجلس دستگیر کردند. بعد آنها را به باغ شاه منتقل و پس از شکنجه در برابر محمدعلی‌شاه، اعدام شدند. می‌گویند بعد از اعدام آن دو، پیکرشان بیرون از باغ شاه دفن شد.

بعدها وارثان ملک‌المتکلمین زمین آن باغ را خریدند و مقبره‌ای برای شهدای مشروطه ساختند؛ مقبره‌ای که تبدیل به مقبره خانوادگی خانواده ملک‌زاده، و نوادگان ملک‌المتکلمین شد. مقبره هرچند مدت‌ها فراموش‌شد؛ اما سرپا بود تا زمانی که بیمارستان لقمان حکیم اقدام به تصرف بخشی از این زمین و تخریب دیوار آن کرد. به گفته سرایدار این مکان، یکی از ورثه سال ۱۳۸۵ بخشی از زمین را به بیمارستان بخشیده تا آن را مهدکودک کنند و در قبالش مقبره را نیز مرمت و حفظ کنند؛ اما آن بخش زمین تبدیل به پارکینگ شد، اتاقک پشت مقبره ملک‌المتکلمین تخریب و ستون این مقبره نیز زیر بار سقف کمر خم کرد. وضعیت خطرناکی که با کوچک‌ترین لرزش تمام مقبره را از بین می‌برد. سرایداری که از بچگی همراه پدرش در کنار این مقبره زندگی می‌کند، آن زمان مدعی بود که بیمارستان با ساخت پارکینگ باعث تخریب این مقبره شده است.

مسوولان میراث فرهنگی می‌گویند او نیز در کنار بیمارستان در این تخریب مقصر است. سرایداری که بخشی از دیواره‌های اتاقک را تخریب کرده و مدعی است سنگ قبر برادر ملک‌زاده و صوراسرافیل را با سیمان پوشانده تا مانع تخریب آنها شود. پس از اینکه سازمان زیباسازی، میراث فرهنگی و نماینده وراث به تفاهمی‌ برای مرمت رسیدند، وضعیت مقبره وارد درگیری‌های قضایی شد. سرایدار بر بخشی از ملک ادعای مالکیت دارد و بیمارستان نیز قصورش را نمی‌پذیرد. اداره کل میراث فرهنگی تهران نیز از هر دو طرف بابت تخریب این بنا شکایت کرده است. اکبر رستمیان، کارشناس حقوقی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران همان زمان درباره جزئیات این پرونده گفته است:‌ «شکایت به‌دلیل تخریب صورت گرفته بین سال‌های ۹۲ و ۹۳ انجام‌شده است. دیوار اصلی بار بر و بنای اصلی ساختمان تخریب شده و این اقدامات تخریب اثر تاریخی را ایجاد کرده است.»

کوچه بن‌بستی که به ورودی پارکینگ بیمارستان لقمان حکیم ختم می‌شود، حالا تمامش به پارکینگ تبدیل‌ شده و پسر جوانی برای خودروهایی که به کوچه وارد می‌شوند، قبض صادر می‌کند. ورودی پارکینگ بیمارستان را نرده کشیده‌اند و نرده‌ها کوچه را تا روبه‌روی آخرین پلاک فتح کرده‌اند و دیگر طاق مقبره‌ها از میانه کوچه مشخص نیست. مامور پارکینگ می‌گوید هنوز پارکینگ پزشکان بیمارستان فعال است؛ اما در ورودی‌اش را به نقطه‌ای دیگر منتقل کرده‌اند. زیر سایه دیوار آخرین خانه‌، خانواده بیماری که از شهری دور برای درمان به بیمارستان لقمان آمده‌اند، بساطی پهن کرده و به استراحت مشغولند، بدون آنکه بدانند به دیوار خانه‌ای در کوچه تکیه کرده‌اند که بخشی از تاریخ مشروطه ایران پشت آن‌ دفن است.»