«نزاریه» و بحران جانشینی
درست در زمان اوج اقتدار حکومت سلجوقیان، فرقهای از اسماعیلیه در محدوده قلمرو آنان در حال فعالیت بود که روز به روز بر قلمرو فعالیتها و اقدامات خود میافزود. این گروه نزاریه نام داشتند که از اسماعیلیان مصر خود را مستقل کردند. در حقیقت اسماعیلیان ایران میان شورش و درگیری که در مصر بین مستعلی و نزار برای نشستن بر تخت درگرفت، جانب نزار را گرفتند و با شکست نزار و به تخت نشستن مستعلی ایرانیان تصمیم گرفتند همچنان از نزار حمایت کنند و با اینکار مسیر آنها برای همیشه از اسماعیلیان مصر جدا شد. با درگذشت نزار اما اوضاع برای هواداران او پیچیدهتر شد؛ چراکه فرزندی بهجای او بر تخت ننشست و اسماعیلیان که به وجود امام حاضر عقیده داشتند با بحران جانشینی مواجه شدند؛ بنابراین شایعهای ساخته شد که به مرور برای پیروان این جمعیت رنگ واقعیت گرفت و آن وجود پسری از نزار در قلعه الموت بود که گفته میشد، نزار او را به دست حسن صباح سپرده است.
درست در زمان اوج اقتدار حکومت سلجوقیان، فرقهای از اسماعیلیه در محدوده قلمرو آنان در حال فعالیت بود که روز به روز بر قلمرو فعالیتها و اقدامات خود میافزود. این گروه نزاریه نام داشتند که از اسماعیلیان مصر خود را مستقل کردند. در حقیقت اسماعیلیان ایران میان شورش و درگیری که در مصر بین مستعلی و نزار برای نشستن بر تخت درگرفت، جانب نزار را گرفتند و با شکست نزار و به تخت نشستن مستعلی ایرانیان تصمیم گرفتند همچنان از نزار حمایت کنند و با اینکار مسیر آنها برای همیشه از اسماعیلیان مصر جدا شد. با درگذشت نزار اما اوضاع برای هواداران او پیچیدهتر شد؛ چراکه فرزندی بهجای او بر تخت ننشست و اسماعیلیان که به وجود امام حاضر عقیده داشتند با بحران جانشینی مواجه شدند؛ بنابراین شایعهای ساخته شد که به مرور برای پیروان این جمعیت رنگ واقعیت گرفت و آن وجود پسری از نزار در قلعه الموت بود که گفته میشد، نزار او را به دست حسن صباح سپرده است.
در این رابطه که خانواده نزار از مصر خارج شده و به ایران آمدهاند سند تاریخی در دست نداریم و بهعلاوه دولت مصر اعلام کرده بود که تمام اعقاب ذکور نزار از بین رفتهاند بنابراین چنین عنوان شد که این پسر از یک کنیز صیغهای بود که در قاهره ناشناس بوده است، اما هیچ مدرکی در این رابطه وجود ندارد و در اطلاعات امروزی ما درباره الموت تنها کسی که نزار نامیده میشد خود او بود، با این حال این داستان در ایران زبان به زبان میگشت و بسیاری از تاریخنگاران اسماعیلی نیز آن را ثبت کردهاند. با این حال حتی خود حسن صباح و جانشینان او نیز مدعی دسترسی به این فرد مخفی نبودند و تنها خود را داعیان اسماعیلی مینامیدند. حتی سکههایی که اسماعیلیان در زمان جانشینان حسن صباح ضرب کردند تنها به نام نزار و نه اخلاف و اسلاف او اشاره شده است. نکته دیگر آن است که تعالیم اسماعیلی که همواره بر مدار امام حاضر عرضه میشد در این دوره به گونهای بیان شد که امام غایب است و حسن صباح حجت او بهشمار میرفت.
منبع: تلخیص از مقاله حسن صباح و پایهگذاری نزاری به قلم دکتر الهیار خلعتبری و حسن باستانیراد
ارسال نظر