تاریخ تلفن

تلفن را نخستین‌بار در زمان ناصرالدین شاه پسرش کامران‌میرزا در تهران معمول کرد و ظاهرا راهنمای او در این‌کار بوآتال فرانسوی بود. ابتدا یک رشته سیم میان خانه او یعنی کامرانیه شمیران و مقر حکومت تهران و وزارت جنگ کشیدند. پس از آن میان مقر ییلاقی شاه و عمارت سلطنتی تهران نیز یک رشته تلفن دایر شد و آنگاه میان خانه صدراعظم (پارک اتابک= سفارت روسیه امروز) و عمارت دیوانی که آن زمان بیشتر حوالی قصر گلستان بود سیم تلفن کشیدند ولی ظاهرا همه این سیم‌ها به خرج دولت و برای رفع احتیاجات دولتی بود و اشخاص به‌طور آزاد حق استفاده از آنها را نداشتند، یعنی هنوز تلفن برای رفع احتیاجات عامه در ایران ایجاد نشده بود.

نخستین امتیاز تلفن ایران، در ماه ذی‌الحجه ۱۲۸۰ش/ ۱۳۱۹ ه.ق برای مدت ۵۰ سال به شرکتی واگذار شد که در شهر تبریز به شعاع ۲۴کیلومتر به ایجاد تلفن اقدام کند. به این ترتیب تلفن تبریز زودتر از تلفن تهران دایر شد، اما کار شرکت پریشان شد و یکی از شرکا به نام حاجی سید مرتضی مرتضوی تمامی لوازم و اثاثه موجود را بابت مطالبات خود برداشته و اداره تلفن را شخصا برعهده گرفت و تا زنده بود خود اداره می‌کرد و پس از درگذشت او باز تلفن تبریز به صورت شرکت سهامی مرکب از ۶۰ سهم درآمد. امتیاز دوم مربوط به تلفن مشهد بود که در ۱۳۲۰ ه.ق با همان شرایط امتیاز تلفن تبریز، به مدت نامعین به احمد منشور (منشورالملک) واگذار شد.

امتیاز سوم مربوط به تلفن گیلان بود که در همان اوقات به دوست محمدخان معیرالممالک داماد ناصرالدین شاه داده شد و او آن را به حاج محمداسماعیل تهرانچی فروخت و پس از فوت حاج محمداسماعیل امتیاز مزبور به ۲۰ سهم تقسیم شد و تا سال ۱۳۲۳ کلا در اختیار کوچصفهانی نامی درآمد. این شخص که گویا نام اول او حاجی‌آقا بوده در پاییز ۱۳۰۶ سیم تلفن میان رشت و قزوین را دایر ‌کرد و آن را تا منجیل رسانیده بود که به‌زودی به قزوین وصل کند. این همان تلفنی است که به قول مسعود کیهان مستقل و دارای ۷۰۰ مشترک و در بندر انزلی و رشت دایر و وجه اشتراک آن ماهی ۲۰تا ۵۰ ریال بوده است. امتیاز چهارم مربوط به تلفن تهران بود که در ماه محرم ۱۳۲۱ ظاهرا به مدت ۶۰ سال به دوست محمدخان معیرالممالک واگذار شد. به موجب این امتیاز معیرالممالک می‌توانست و می‌بایست:

۱) در تهران و سایر ولایات و شهرهای ایران به خرج خود تلفن دایر کند.

۲) دستگاه تهران از تاریخ صدور فرمان تا سه سال و دستگاه‌های تلفن ولایات تا ۱۰ سال دایر شود.

۳) لوازم تلفن از گمرک معاف باشد.

۴) صاحب امتیاز مجاز بود شرکتی برای تاسیس تلفن دایر یا امتیاز را به دیگری واگذار کند.

۵) سیم‌های دربار را مجانی نگهداری کند.

۶) سیم دستگاه‌هایی را که از باغ سلطنتی تا پارک اتابک کشیده شده بود و همچنین تلفنی که در مقر شاه دایر بود تبدیل به سیم روکشدار کند.

۷) ماموران صاحب امتیاز می‌توانستند تلفن را روی بام عمارات مردم نصب کنند.

۸) مراکز تلفنی از عوارض معاف بود.

۹) کشیدن سیم تلفن در قلمرو ایران برای صاحب امتیاز یا شرکتی که ایجاد خواهد کرد، مسلم و بلامانع اعلام شده بود و بنابراین تجار یا کمپانی‌های خارجی که بیش از این امتیاز برای استفاده شخصی تلفن دایر کرده بودند، حق نداشتند آن را برای استفاده دیگران به کار ببرند، یعنی این حق از ایشان سلب شد و نیز قول داده شد که نظیر آن امتیاز به کسی داده نشود.

۱۰) پس از پنج سال که از استقرار تلفن در ایران گذشت و ۱۰ سال پس از نصب تلفن در ولایات معادل ۱۰ درصد عواید باید به دولت داده ‌شود.

این ۱۰ درصد پس از وضع مخارج و منافع سهام محاسبه می‌شد. چون دامنه این امتیاز بسیار وسیع است، چنین تعبیر شده است که گویی مظفرالدین شاه از روی خوش‌طبعی به معیرالممالک فرموده است، بنشین امتیاز را بنویس تا آن را موشح فرماییم. البته پایمردی و مساعدت اتابک هم که با معیرالممالک خویشی داشت در جلب موافقت قبلی پادشاه اثر کامل داشت.

منبع: حسین محبوبی اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، 1370