بیستون شکوهمند
هوگو گروته در سفرنامه خود به نام «سیرها و گشتها در ایران» توصیف قابلتوجهی در مورد بیستون میآورد که بسیاری از سفرنامهنویسان بعدی برای نشان دادن عظمت این بنا از گروته نقلقول میکنند، از جمله ویلهم لیتن، سرکنسول آلمان در تبریز در اثنای جنگجهانی اول در کتاب خاطرات خود این توصیف گروته را آورده است: «از میان آنچه در نوشتههای عصر هخامنشی به ما رسیده است، هیچچیز مثل بیستون، اینطور دقیق و مفصل با زمانهای بعدی سخن نمیگوید و هیچچیز مثل بیستون چنان سند تاریخی دقیق و مهمی را به ما ارائه نمیدهد.
هوگو گروته در سفرنامه خود به نام «سیرها و گشتها در ایران» توصیف قابلتوجهی در مورد بیستون میآورد که بسیاری از سفرنامهنویسان بعدی برای نشان دادن عظمت این بنا از گروته نقلقول میکنند، از جمله ویلهم لیتن، سرکنسول آلمان در تبریز در اثنای جنگجهانی اول در کتاب خاطرات خود این توصیف گروته را آورده است: «از میان آنچه در نوشتههای عصر هخامنشی به ما رسیده است، هیچچیز مثل بیستون، اینطور دقیق و مفصل با زمانهای بعدی سخن نمیگوید و هیچچیز مثل بیستون چنان سند تاریخی دقیق و مهمی را به ما ارائه نمیدهد. بیستون به ما امکان میدهد که نظرها را بالا افکنده و به دو پادشاه نظر کنیم که یکی به صورت پادشاه تهدیدکننده روی صخرهها حجاری شده و دیگری پادشاهی که به سرزمینهای متعدد حکومت میکند. بیستون به راستی اوج شکوفایی فرهنگ ایران باستان را به ما نشان میدهد و هنگام نظاره آن، این اندیشه در ما میگذرد که چه شکوه و عظمتی در جان و دل ایرانیان قبل از داریوش و قرون بعدی وجود داشته است.»
ارسال نظر