نگاهی به زندگی ابوالحسن ابتهاج
بنیانگذار تحول در سازمان برنامه
ابوالحسن ابتهاج (۸ آذر ۱۲۷۸ رشت - ۶ اسفند ۱۳۷۷ لندن) پایهگذار اصلی برنامهریزی توسعه در ایران بود. او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای گذراندن دوره متوسطه به تهران آمد و سپس راهی بیروت شد و پس از آن به پاریس رفت. ابتهاج در سال ۱۲۹۳ هنگام جنگ جهانی اول به ایران بازگشت. تا سال ۱۲۹۵ در مدرسه آمریکایی رشت تحصیل کرد. او در رشت، پیشنهاد فرمانده انگلیسیها را برای مترجمی پذیرفت. در جریان ایجاد حکومت انقلابی میرزا کوچکخان جنگلی در رشت، وی و برادرش به دلیل مخالفت با میرزا دستگیر و برای مدت کوتاهی زندانی شدند.
ابوالحسن ابتهاج (۸ آذر ۱۲۷۸ رشت - ۶ اسفند ۱۳۷۷ لندن) پایهگذار اصلی برنامهریزی توسعه در ایران بود. او تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای گذراندن دوره متوسطه به تهران آمد و سپس راهی بیروت شد و پس از آن به پاریس رفت. ابتهاج در سال ۱۲۹۳ هنگام جنگ جهانی اول به ایران بازگشت. تا سال ۱۲۹۵ در مدرسه آمریکایی رشت تحصیل کرد. او در رشت، پیشنهاد فرمانده انگلیسیها را برای مترجمی پذیرفت. در جریان ایجاد حکومت انقلابی میرزا کوچکخان جنگلی در رشت، وی و برادرش به دلیل مخالفت با میرزا دستگیر و برای مدت کوتاهی زندانی شدند. بعد از آن، ابتهاج به تهران آمد و به مترجمی مشغول شد. او در سال۱۳۰۱ق به استخدام بانک شاهی انگلیس در آمد. سپس وارد سیستم بانکی ایران شد. وی نخست در بانک کشاورزی به کار پرداخت، در سال ۱۳۱۵ بهعنوان بازرس دولت در بانک کشاورزی مشغول به کار شد و در سال ۱۳۱۹ ریاست بانک رهنی ایران را بر عهده گرفت. ابتهاج در سال ۱۳۲۰ معاون بانک ملی ایران شد. سپس در ۵ دی ۱۳۲۱ خورشیدی در کابینه احمد قوام، ریاست بانک ملی ایران به عهده او نهاده شد و تا ۲۷ تیر ۱۳۲۹ نزدیک ۸ سال در این مقام باقی ماند.
یکی از اصلاحات مهم در زمان تصدی ابتهاج در بانک ملی، تغییر پشتوانه پول ایران از نقره به طلا بود. قیمت نقره، هیچگاه ثابت نبود و در نتیجه، نقره به هیچوجه، پشتوانه فلزی مطمئنی برای پول کشور نبود. ابتهاج با توجه به این مشکلات، لایحهای به مجلس داد که طبق آن، به بانک ملی اجازه داده شد در مقابل تحویل شمش طلا از محل داراییهای خود به هیات نظارت براندوخته اسکناس، نقره دریافت کند؛ این نقرهها تا آن زمان بهعنوان پشتوانه پول ایران و تحت نظارت هیات حفاظت میشد و قسمت عمده آن مسکوک بود. به این صورت، پشتوانه پول ایران به طلا تبدیل شد و بانک ملی با این کار توانست نقره دریافتی را دارایی خود بهشمار آورد و از کاهش ارزش پول کشور جلوگیری کند. ابتهاج در ۲۷ تیر ۱۳۲۹ در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس، برای ایران، سهم بیشتری از منافع شرکت نفت ایران و انگلیس خواست و از گرفتن وام کمکی از آمریکا ابراز بینیازی کرد.
از اقدامات مهم ابتهاج در ریاست بانک ملی، پافشاری در پایاندادن به دوره بانک شاهی بر حسب تاریخ قمری بود. این بانک مدت ۶۰ سال در ایران امتیاز بانکداری داشت و به استناد تاریخ میلادی قصد داشت تا دو سال دیگر نیز کار خود را ادامه دهد. ابوالحسن ابتهاج با اتکا به عبدالحسین هژیر معتقد بود چون قرارداد در ایران منعقد شده و تاریخ آن زمان، هجری قمری بوده است، بنابراین باید سال، ۳۵۵ روز محاسبه شود؛ بنابراین بانک شاهی باید بساط خود را ۶۰۰ روز زودتر برچیند. سرانجام، مشاوران برجسته حقوقی مانند منصورالسلطنه و دکتر قاسمزاده به نظر ابتهاج رای دادند و بانک شاهی، ۶۰۰ روز زودتر برچیده شد. در مرداد ۱۳۲۹ بهعنوان سفیر ایران در فرانسه انتخاب شد. ابتهاج علاقهای به سفارت نداشت اما اصرار علاء که معتقد بود ماندن او در ایران به صلاحش نیست، سبب شد وی راه فرانسه در پیش گیرد. اقامت در فرانسه دو سال بیشتر به طول نینجامید که در پی بالا گرفتن اختلافات میان وی و وزارت خارجه، در سال ۱۳۳۱ از مقام سفارت برکنار شد.
ابتهاج آن زمان چهرهای شناختهشده بود، آنچنان که پس از برکناری از سفارت از سوی صندوق بینالمللی پول دعوت به کار شد و ابتدا بهعنوان مشاور رئیس صندوق و سپس بهعنوان مدیر بخش خاورمیانه این نهاد بینالمللی مشغول به کار شد. ارتباطات وی در دوران حضور در صندوق بینالمللی پول بعدها که سکان برنامهریزی کشور را به دست گرفت به کمکش آمد. ابتهاج در سال ۱۳۳۳ در پی اتمام قراردادش به ایران بازگشت و به ریاست سازمان برنامه منصوب شد. ابتهاج در شرایطی به سازمان برنامه رفت که برنامه عمرانی اول در سال پایانی خود بود. او به محض ورود به سازمان، به کمک کارشناسان و نخبگان کشور تدوین برنامه عمرانی دوم را آغاز کرد و از یک سال بعد تا سال ۱۳۳۷ اجرای آن را برعهده گرفت. ابتهاج طی دوران ریاست بر سازمان برنامه، تحولی بزرگ در ساختار برنامهریزی ایران مبتنی بر استفاده از دانش اقتصاد به وجود آورد. آنچه توجه وی را به این موضوع جلب کرد فقدان دفتر اقتصادی در سازمان برنامه بود.
او در خاطراتش با اشاره به این خلأ در ساختار اقتصادی آن روزگار میگوید: «در اثر مطالعاتی که در اولین روزهای شروع به کارم در سازمان برنامه کرده بودم به این نتیجه رسیدم که باید برای حسن جریان کارها دو دستگاه مختلف داشته باشم. یک دفتر اقتصادی و یک دفتر فنی. تامین اعتبار برای تشکیل دفتر فنی اشکالی نداشت... اما برای ایجاد دفتر اقتصادی با مشکل مواجه بودم. باید اعضای کمیسیون [برنامه مجلس] را قانع کنم که کارهای اقتصادی اقتصاددان لازم دارد. من اطمینان دارم که اگر موضوع استخدام اقتصاددان را با کمیسیون مطرح میکردم آنها میگفتند که اقتصاددان برای چه میخواهید؟ ما در وزارت دارایی تعداد زیادی اشخاص مجرب داریم. اشخاصی که ۳۰ سال در وزارت مالیه بودهاند و هر چه دلتان از اقتصاد میخواهد به شما خواهند گفت... به این جهت دنبال این فکر رفتم که اعتبار ایجاد دفتر اقتصادی را از محل دیگری فراهم کنم.» ابتهاج بعدها به اتهام فساد مالی مدتی را در زندان گذراند. در سال ۱۳۵۶ به انگلیس رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند.
ارسال نظر