فرهنگ، تاریخ و پژوهشهای میانرشتهای
نخستین نشست تخصصی «فرهنگ، تاریخ و پژوهشهای میانرشتهای» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با عنوان «تاریخگرایی نوین» با حضور دکتر حسین مصباحیان، دکتر حسین پاینده و دکتر داریوش رحمانیان، ۱۱ بهمن ۹۵ برگزار شد. در ابتدای این نشست، دکتر پاینده با اشاره به ضرورت پرداختن به موضوع تاریخگرایی نوین در جامعه امروز ایران به شالودههای این نحله فکری پرداخت و گفت: تاریخگرایی نوین ریشه در فلسفه دارد و پس از آن وارد تاریخ و در ادامه وارد حوزه نقد ادبی شده است. پاینده افزود: حرف تاریخگرایی نوین این است که باید بین تاریخ و گذشته تمایز قائل شد.
نخستین نشست تخصصی «فرهنگ، تاریخ و پژوهشهای میانرشتهای» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با عنوان «تاریخگرایی نوین» با حضور دکتر حسین مصباحیان، دکتر حسین پاینده و دکتر داریوش رحمانیان، ۱۱ بهمن ۹۵ برگزار شد. در ابتدای این نشست، دکتر پاینده با اشاره به ضرورت پرداختن به موضوع تاریخگرایی نوین در جامعه امروز ایران به شالودههای این نحله فکری پرداخت و گفت: تاریخگرایی نوین ریشه در فلسفه دارد و پس از آن وارد تاریخ و در ادامه وارد حوزه نقد ادبی شده است. پاینده افزود: حرف تاریخگرایی نوین این است که باید بین تاریخ و گذشته تمایز قائل شد. تاریخ مترادف گذشته نیست. وی به اندیشه نیچه و فوکو در این باره اشاره کرد و گفت: از منظر نیچه معرفت تاریخی مبتنی بر معرفت نظرگاهی(پرسپکتیو) است. شناخت با واسطه مفاهیم و تفسیر برای سوژه امکانپذیر است. تاریخگرایان هرگز نمیتوانند شناخت عینی از تاریخ ارائه کنند. در واقع براساس نظر نیچه آنچه میخوانیم چشماندازی از تاریخ است نه خود تاریخ؛ روایت موجود نیز به ذهنیت تاریخنگار بستگی دارد.
دکتر پاینده با اشاره به اینکه نیچه مخالف آن است که تاریخ را زنجیرهای از عوامل علّی بداند، گفت: نیچه نگاهی تبارشناختی به تاریخ دارد و بر این نظر است که ارزشهای انسانی در حال بازتفسیر شدن هستند؛ نباید شرح وقایع و رخدادها را به مجموعهای از زنجیرههای علت فروبکاهیم. این منتقد ادبی در ادامه سخنرانی خود به فوکو و دیدگاه وی درباره حقیقت تاریخی اشاره کرد و گفت: از منظر فوکو حقیقت تاریخی ثابت نیست و دائماً در حال شدن و تغییر است. در پس هر حقیقتی، یک گفتمان نهفته است. سیرخطی در تاریخ نداریم و تاریخ به غایت متعالی منتهی نمیشود. در هر دورهای گفتمان خاصی مسلط است و رویدادهای تاریخی را تفسیر و بازتفسیر میکند. بنابراین صحت و سقم گزارههای تاریخی براساس میزان پایبندی به ملاکهای گفتمانی ارزیابی میشود، از منظر فوکو هیچ کتاب تاریخ را نمیتوان بیانگر حقیقت محض دانست.
دکتر پاینده در نتیجهگیری بحث خود گفت: از نگاه تاریخگرایی نوین، شناخت دقیق از تاریخ ناممکن است. هر شرح تاریخی، شکلی از متنی کردن گذشته است. گذشته دسترسناپذیر است. آنچه میگوییم تاریخ، برگرفته از ذهنی است که تفسیر میکند. از منظر تاریخگرایی نوین از گذشته تاریخهای متکثری میتوان نوشت. تاریخگرایی نوین در تلاش برای کشف صداهای مکتوم است. در ادامه این نشست، دکتر حسین مصباحیان، استاد فلسفه دانشگاه تهران، به تعریف واژه تاریخگرایی نوین و ویژگیهای آن پرداخت و گفت: امکانناپذیری شناخت تاریخی از ویژگیهای نوتاریخگرایی است. شناخت گذشته تاریخی ما امکانپذیر نیست بلکه یک نوع روایت است که از گذشته داریم. حتی اگر راوی در زمان مورد نظر حاضر باشد، روایت او با روایت دیگری از یک زمان و یک رخداد به علت تفاوت نگاههای آنها، با یکدیگر فرق خواهد داشت. ما فقط به روایتی از واقعه و حادثه دست پیدا میکنیم. از دیگر ویژگیهای تاریخگرایی نوین این است که سرشت واقعی علیت حلنشده باقی ماند. نمیشود فهمید علت چیست، معلول کدام است؛ زیرا رابطه علت و معلول را نمیتوان حدس زد. سومین ویژگی این نحله اجتنابناپذیر بودن رخدادهای آمیخته با تفسیر رخدادها است. نمیتوان یک رخداد داشت.
هر رخدادی آمیخته با تفسیر رخداد هم هست. امکانناپذیری کشف حقیقت تاریخی نیز از دیگر ویژگیهای نوتاریخگرایی است که براساس آن قادر به شناخت گذشته نیستیم. دکتر داریوش رحمانیان بهعنوان سومین سخنران این نشست ضمن اشاره به اهداف شکلگیری گروه پژوهشی «فرهنگ، تاریخ و پژوهشهای میانرشتهای» و آغاز دور جدید فعالیتهای این گروه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، پرداختن به موضوع تاریخگرایی نوین را برای جامعه علمی ایران ضروری دانست و گفت: تاریخگرایی نوین بهشدت مخالف رویکرد کلاسیک رشتهای و تخصصگرایی است. نوتاریخگرایان بر این باورند که جامعه انسانی را نمیشود به حوزههای جدا و منفک از هم تقسیم و ادعای عینیت کرد. باید منادی همگرایی بین حوزههای دانش شد و مبتنی بر تواضع و فروتنی بر ضعفهای هر رشته آگاه شد. تاریخباوران معتقدند روشها، مفاهیم، رویکردها، ژانرها، سبکها، رشتهها و شاخههای مختلف همه تاریخمندند. همه حادثاند، همه عرضاند، ذات و جوهر نیستند. نمیتوان هویت ذاتی برای رشتهها، روشها، نظریهها و مفهومها قائل شد. پیام نوتاریخگرایی این است که عصر امروز عصر روایت است. برای مطالعه جوامع که همه تاریخمندند نمیتوان با کلاننظریهها و کلانروشها بررسی کرد؛ باید بگذاریم جوامع انسانی و فرهنگی خودشان سخن بگویند.
منبع: سایت پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات
ارسال نظر