فراموششدگان جامعه و تاریخ
روز ۹ بهمن ماه مصادف با ۲۸ ژانویه روز جهانی کمک به جذامیان نامگذاری شده است. این بیماری که در ایران به خوره نیز شهرت دارد، برای قرنها جان بسیاری از مردم را میگرفت و افراد زیادی را ناچار به گوشهگیری از جامعه میکرد. با گسترش روند صنعتی شدن، بهبود محیط زندگی و کاهش نسبی فقر از شمار مبتلایان به این بیماری به نحو چشمگیری کاسته شده است. حدود ٢٥٠ سند درباره جذامیها در اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد. حسین سنابادی از جمله پژوهشگرانی است که در سالهای اخیر با بهرهگیری از این اسناد و انجام پژوهشهای میدانی از جمله مصاحبه با جذامیان و افراد مرتبط با جذامخانهها کوشیده است تا مانع از فراموش شدن تاریخ این بخش از مردم شود.
روز ۹ بهمن ماه مصادف با ۲۸ ژانویه روز جهانی کمک به جذامیان نامگذاری شده است. این بیماری که در ایران به خوره نیز شهرت دارد، برای قرنها جان بسیاری از مردم را میگرفت و افراد زیادی را ناچار به گوشهگیری از جامعه میکرد. با گسترش روند صنعتی شدن، بهبود محیط زندگی و کاهش نسبی فقر از شمار مبتلایان به این بیماری به نحو چشمگیری کاسته شده است. حدود ٢٥٠ سند درباره جذامیها در اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد. حسین سنابادی از جمله پژوهشگرانی است که در سالهای اخیر با بهرهگیری از این اسناد و انجام پژوهشهای میدانی از جمله مصاحبه با جذامیان و افراد مرتبط با جذامخانهها کوشیده است تا مانع از فراموش شدن تاریخ این بخش از مردم شود. حاصل پژوهشهای وی در کتابی با عنوان «آستان قدس رضوی و موقوفه محراب خان با تکیه بر اسناد جذامیان» چاپ و منتشر شده است. در زیر به بخشی از یافتههای پژوهش وی اشاره میکنیم.
بیماری جذام از سدههای دور در ایران وجود داشته است. مسالهای که اما درباره بیماران جذام اهمیت مییابد، به یک سده گذشته بازمیگردد، یعنی زمانی که علم پزشکی پیشرفت کرد و راه درمان این بیماری پیدا شد. خط جذام در ایران، در شمال و غرب کشور بود. بیماران جذامی به ندرت در دیگر مناطق شناسایی میشدند. بسیاری از بیماران جذامی به سبب راندهشدن از جامعه و به منظور شفاجویی از حضرت رضا (ع) در سالهای گوناگون به سوی مشهد مهاجرت میکردند. بسیاری از این بیماران تا پیش از آنکه فرهنگ آسایشگاهی در دوره پهلوی رواج یابد، در کلونیهای بیرون شهرها کنار یکدیگر میزیستند. تبریز، کردستان، لرستان و مشهد، مناطق مهم پراکندگی جذامیها بود. «بابا باغی» در تبریز نخستین مرکز مهم نگهداری جذامیان بود که پس از بازدید پهلوی اول از این مرکز، عزمی جدی برای ساماندهی این بیماران آغاز شد. بسیاری از بیماران اما در خراسان از سدهها پیش پیرامون حرم ساکن شده بودند.
شخصی به نام «بازرگانی» یکی از افرادی است که در شکلگیری مجموعه آسایشگاهی جذامیان مشهد نقشی موثر دارد. پدربزرگ این شخص رابط آستان قدس رضوی با جذامیها بوده است. بازرگانی که در آن زمان ١٣ سال بیشتر نداشته، پس از درگذشت پدربزرگ، مسوولیت یاری به بیماران را برعهده میگیرد. در خاطرات وی آمده است که پس از درگذشت پدربزرگ وقتی قرار شد لباسها و غذاها را میان جذامیان تقسیم کند، نزد آنها میرود و با دیدن وضع اسفناکشان اشک از چشمانش جاری میشود. او پس از آن به سراغ نیکوکاران شهر از جمله محمدتقی شریعتی و میرزا جوادآقا تهرانی رفته، از آنان میخواهد برای نجات جذامیان که در باران و برف زندگی میکردند، گرد هم آیند. کمکهایی نسبتا سازمانیافته از آن زمان به جذامیان میشود.
محمدولی خان اسدی نایبالتولیه آستان قدس، در حکومت پهلوی اول اتاقهایی برای جذامیان در فضای موقوفه میسازد، به این ترتیب خدماتی گوناگون برای اسکان، خوراک و رفاه آنها پیشبینی میشود. جذامخانه در سال ١٣٣٥ که در محل کنونی بیمارستان هاشمینژاد قرار داشت، به بهداری استان نهم (خراسان و سیستان) تحویل داده میشود. پروژه درمان و نگهداری از جذامیان با حضور عبدالحسین راجی وزیر وقت بهداری در محرابخان، به مرحلهای تازه وارد شد. دکتر راجی موفق میشود پهلوی دوم را برای بازدید به محرابخان بیاورد. او سپس از رئیس انجمن نیکوکاران مجوز گسترش فعالیتهای درمانی را میگیرد. اینگونه میشود که ٦٣ هکتار از زمینهای میان بجنورد و گلستان، پس از شهر آشخانه، به ساخت بهکدهای اختصاص مییابد. این اقدام یکی از پروژههای مثالزدنی عمرانی تا آن روز بوده است. مکان تازه که به بهکده راجی شهرت مییابد، مکانی برای زندگی جذامیان بهبودیافته و خانوادههای آنها میشود. پس از آن بود که اعلام شد همه جذامیان از سراسر ایران به بهکده بیایند.
مدیران انجمن خیریه حمایت از جذام، با رخداد انقلاب، کشور را ترک کردند و انجمن عملا بیمتولی ماند. دولت تصمیماتی تازه برای جذامیان گرفت که همان شروع درگیریها را موجب شد زیرا جذامیان سیاستهای تازه را نمیپذیرفتند و با آن مخالفت میکردند. تعدادی زیاد از ساکنان بهکده که در آنجا روی زمینها کار میکردند، پس از آن بازخرید شدند. عدهای تا سالیان سال در مسیر بهکده و تامین اجتماعی در رفتوآمد بودند. تعدادی اما به ناچار به مشهد بازگشتند. آنها به محرابخان رفتند. حدود ٤٠ سوئیت نیز از سال ١٣٣٨ در همان پیرامون ساخته شده بود که به «باراک» مشهور بود. باراک در مجاورت بیمارستان هاشمینژاد فعلی جای داشت و بسیاری از جذامیها در آن اسکان یافتند.
ارسال نظر