اخراج هندیان از قندهار
شهر قندهار به جهت موقعیت استراتژیک در مناسبات دفاعی و تجاری قرن شانزدهم و هفدهم مورد مناقشه ایران و هند حتی در دوران پیش از صفویه بوده است. قندهار دارای زمینهای حاصلخیز بود و از این رو مدت زمانی طولانی این امکان را داشت که در برابر دشمنان مقاومت کند. همچنین در مناسبات تجاری نیز بسیار حائز اهمیت بود و خاورنزدیک را به آسیای میانه و خاوردور متصل میکرد و از این مسیر بود که پارچههای هند به ایران و اروپا میرفت و به لحاظ حجم ورود و خروج کالا، لزوم نظارت بر آن برای تنظیم بازار ایران و همچنین جلوگیری از خروج پول طلا از ایران مورد توجه بود.
شهر قندهار به جهت موقعیت استراتژیک در مناسبات دفاعی و تجاری قرن شانزدهم و هفدهم مورد مناقشه ایران و هند حتی در دوران پیش از صفویه بوده است. قندهار دارای زمینهای حاصلخیز بود و از این رو مدت زمانی طولانی این امکان را داشت که در برابر دشمنان مقاومت کند. همچنین در مناسبات تجاری نیز بسیار حائز اهمیت بود و خاورنزدیک را به آسیای میانه و خاوردور متصل میکرد و از این مسیر بود که پارچههای هند به ایران و اروپا میرفت و به لحاظ حجم ورود و خروج کالا، لزوم نظارت بر آن برای تنظیم بازار ایران و همچنین جلوگیری از خروج پول طلا از ایران مورد توجه بود. این شهر یکی از ایالات خراسان بزرگ بود و به چهار بیگلربیگی شامل هرات، قندهار، مرو و مشهد تقسیم میشد. بنابراین بهرغم آنکه دولت ایران بهویژه در عهد صفوی به برقراری روابط حسنه با هندوستان اصرار داشت، اما هرگز نمیتوانست از این شهر چشمپوشی کند. از این رو پادشاهان مختلف در دوره صفویه از زمان شاه اسماعیل برای حفظ آن و اخراج هندیان از این ایالت تلاش کردند؛ اما اخراج آنان تا زمان شاه عباس دوم به تعویق افتاد. شاه عباس دوم در هفتمین سال سلطنت خود در سوم ژانویه ۱۶۴۹ (۱۰۵۹ ه.ق) موفق شد به قندهار وارد شود و به نام خود سکه ضرب کند و خطبه به نام او خوانده شد.
ارسال نظر