قنات: مجاری دستساز بشر
در ایران چیزهای عجیب و شگفتآوری دیده میشود، ولی شگفتانگیزترین و عجیبترین آنها قناتهای آن است. قنات مخصوص ایران است و چیزی است که مسافر مغرب زمین هرگز مشاهده نکرده است. در واقع منظره تازهای است که با آن روبهرو میشود. هرگاه قناتها را اولین بار از هواپیما مشاهده کنیم، شبیه جای پای حیوانات عظیمالجثه ماقبل تاریخ یا مانند توده عظیمی از خاک است که موش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند. هنگامی که هواپیما پایینتر میآید، قناتهای مزبور مثل عکسهای بزرگ شده سنگهایی است که آنها را در مایعهایی با غلظتهای مختلف میاندازند و بعضی اوقات دانشمندان آنها را نشان میدهند.
در ایران چیزهای عجیب و شگفتآوری دیده میشود، ولی شگفتانگیزترین و عجیبترین آنها قناتهای آن است. قنات مخصوص ایران است و چیزی است که مسافر مغرب زمین هرگز مشاهده نکرده است. در واقع منظره تازهای است که با آن روبهرو میشود. هرگاه قناتها را اولین بار از هواپیما مشاهده کنیم، شبیه جای پای حیوانات عظیمالجثه ماقبل تاریخ یا مانند توده عظیمی از خاک است که موش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند. هنگامی که هواپیما پایینتر میآید، قناتهای مزبور مثل عکسهای بزرگ شده سنگهایی است که آنها را در مایعهایی با غلظتهای مختلف میاندازند و بعضی اوقات دانشمندان آنها را نشان میدهند. اگر در هواپیما باشیم و کسی نباشد که درباره این قناتها که فرسنگ در فرسنگ بر سطح زمین دیده میشود، توضیحاتی بدهد، مساله غیرقابل حل ناامیدکنندهای برای ما پیش میآید.
زندگی اغلب مردم ایران به این قناتها بستگی دارد و بدون آنها ایران وجود نخواهد داشت، چه رودخانههای آن از حیث تعداد ناچیز میباشد و آب بعضی از دریاچههای آن به قدری شور است که حتی ماهی نمیتواند در آن زندگی کند. با ایجاد یک قنات میتوان دهی به وجود آورد و در مقابل، هر گاه قسمتی از قنات خراب شود دهات اطراف آن متروک و ویران خواهد شد. نکتهپردازی و مضمونسازی برای قناتهای ایران به هیچ وجه لزومی ندارد، چه این عبارت ساده یعنی «آب در صحرا» نغمهای است که آب هنگامی که باغها را مشروب میکند در ستایش خویش میخواند و این تصور برای شخص پیش میآید که تکیهکلام بلبلان در این قبیل باغها همیشه گل سرخ نیست؛ بلکه روی سخن آنها به ایجادکنندگان قنات در صحرا نیز هست. اشخاصی که به ساختن این قناتها مبادرت میورزند از میهنپرستترین افراد ایرانی بهشمار میروند و قهرمانانی هستند که مورد مدح و تحسین قرار نگرفتهاند.
این افراد قسمت زیادی از زندگی خود را در صحاری متروک و ملالآور میگذرانند. یا در زیر اشعه سوزان آفتاب به کار مشغولند یا در زیرزمین در آب ایستادهاند و به حفر مجاری جدید اشتغال دارند. در حالی که مجاری قدیم در دست تعمیر میباشد و به این ترتیب دشمنی به نام تشنگی را که دائما با مردم ایران در زد و خورد و مبارزه است، دفع میکند. هزینه ایجاد این قناتها بسیار است. در گذشته معمولا قنات توسط اشخاص ثروتمند و با نفوذ ساخته میشد. ابتدا یک مقنیباشی مامور حفر چاه میشود. ابزار و آلاتی که در ایجاد قناتها، توسط اشخاصی که حرفه آنها حفر قنات است، به کار میرود بسیار مختصر و ساده است. متصدیان این کار، چاه را به دقت بسیار حفر میکنند. استادکاری که به ایجاد قنات مبادرت میورزد «مقنیباشی» نامیده میشود. این شخص معمولا وجود احتمالی چشمهای را در پایین کوه؛ یعنی محلی که آبهای برف زمستان در زمین نفوذ کرده است، حدس میزند یا معلوم میکند و بعد چاهی را که «مادرچاه» مینامند در اینجا به وجود میآورد.
هنگامی که محل آب معلوم شد به وسیله سادهترین آلات و ادوات، یعنی یک قطعه طناب و یک تراز چوبی مثلث، آزمایش دقیقی آغاز میشود. سپس کار در قسمت دیگر که آب مورد نیاز است شروع میشود. بین این دو نقطه که در حدود ۲۰ یارد (حدود ۱۸متر)فاصله است یک ردیف چاه حفر میشود. به این ترتیب قنات نه فقط متصل میگردد؛ بلکه تهویه و تصفیه هم میشود. خاکهایی را که با دلو از چاه بیرون میآورند و در اطراف دهانه چاه که به شکل دایره است، به ارتفاع ۲ تا ۳ پا توده مینمایند موجب به وجود آمدن این منظره عجیب از فاصله دور میشود. چاه اول، یا چاه اصلی ممکن است تا ۴۰۰ پا عمق داشته باشد. هنگامی که این نکته درک شود که تا چاه بعدی فقط چند یارد فاصله است و این کار باید همچنان ادامه یابد تا آخرین چاه به سطح دشت برسد، نمیتوان از ستایش و تحسین روستاییان بهخاطر پشتکار و فعالیتی که میکنند خودداری کرد.
از اینها گذشته این مردم با طبیعت دائما در مبارزه هستند. در تابستان با توفانهای شن و در زمستان با توفانهای سهمناک باران مناطق گرمسیری میجنگند؛ چه در هر دو صورت ممکن است دهانه قنات مسدود گردد. با وجود شیب قنات، چاهها را با استفاده از یک شاقول معلق کاملا عمودی حفر میکنند. این سراشیبی طوری محاسبه و پیشبینی شده است که آب قنات به مقصد خود؛ یعنی سطح زمین که معمولا چندین کیلومتر با کوه فاصله دارد، جریان پیدا میکند. ساختن قنات پایان کار به شمار نمیرود و دائما باید موانعی را که در راه آن پیدا میشود از میان برداشت؛ زیرا لولههای زیرزمینی وجود ندارد که گل و لای آب را قبل از اینکه در شهر به آبانبار و حوض برسد به خود بگیرد.
منبع: فرد ریچاردز، سفرنامه فردریچاردز، ترجمه مهیندخت صبا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1389: صص: 205-209
ارسال نظر