چاپارخانه قزوین

کلودانه نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی در نخستین سال‌های قرن بیستم به اتفاق چندتن از دوستان اروپایی خود، از طریق کشورهای اروپای مرکزی، روسیه و قفقاز به ایران سفر کرده است. آنها در مسیر حرکت خود از رشت به تهران شبی را در چاپارخانه قزوین سپری کرده‌اند. شکوه این چاپارخانه برای کلودانه شگفت‌انگیز است و در توصیف آن می‌نویسد: «چاپارخانه قزوین که از برخی جهات بی‌شباهت به هتل نیست در ایران منحصر به فرد است. تعدادی اتاق با تخت‌خواب و در تمام ساعات غذایی با قیمت مناسب دارد. یک خوراک برنج با مرغ هشتاد سانتیم تمام شد و این برای ما که به قیمت‌های گزاف غذاهای هتل‌ها و رستوران‌های قفقاز عادت کرده بودیم، واقعا باورنکردنی بود. نمای بیرون چاپارخانه بی‌شباهت به قصرهای سلطنتی ایران نبود. ساختمان‌ها دورتادور محوطه‌ای نسبتا وسیع بنا شده بود و جلوی اتاق‌ها ایوانی با ستون‌های بلند کشیده شده بودند و داخل محوطه باغچه پر گل و درختی قرار داشت. به‌طور کلی اکثر ساختمان‌های ایران هر قدر هم که ساده باشند از بیرون حالتی باشکوه دارند. حتی روی دیوارهای چینه‌ای نیز گچ‌بری شده و ایوان‌های جلوی ساختمان که معمولا سقف آن با ستون‌های بلند نگهداری می‌شود، خاطره کاخ‌های شاهان بزرگ، دوران عظمت ایران را زنده می‌کند.»

منبع: گل‌های سرخ اصفهان (سفرنامه کلودانه)، ترجمه فضل‌الله جلوه، نشر روایت، 1370، ص129.