اسنادی از چگونگی لغو قرارداد رژی از طرف ناصرالدین شاه
مخمصه حکومتی!
در پی سفرسوم ناصرالدین شاه به فرنگستان در سال ۱۳۰۶ ه. ق و مذاکره با ماژور تالبوت رئیس کمپانی رژی در لندن و فراهم آوردن شرایط لازم پس از بازگشت به ایران، در ۲۸ رجب سال ۱۳۰۸ امتیاز انحصار دخانیات کل ایران به کمپانی رژی اعطا شد. مردم که از این پیش آمد به شدت رنجیده خاطر بودند از فتوای میرزای شیرازی مجتهد و مرجع تقلید، دال بر تحریم استعمال توتون و تنباکو استقبال کرده، سر به شورش بر داشتند و بهطور جدی همه اقشار از پیر و جوان و زن و مرد از استعمال دخانیات و به خصوص قلیان که رایج آن زمان بود خودداری کردند.
در پی سفرسوم ناصرالدین شاه به فرنگستان در سال ۱۳۰۶ ه.ق و مذاکره با ماژور تالبوت رئیس کمپانی رژی در لندن و فراهم آوردن شرایط لازم پس از بازگشت به ایران، در ۲۸ رجب سال ۱۳۰۸ امتیاز انحصار دخانیات کل ایران به کمپانی رژی اعطا شد. مردم که از این پیش آمد به شدت رنجیده خاطر بودند از فتوای میرزای شیرازی مجتهد و مرجع تقلید، دال بر تحریم استعمال توتون و تنباکو استقبال کرده، سر به شورش بر داشتند و بهطور جدی همه اقشار از پیر و جوان و زن و مرد از استعمال دخانیات و به خصوص قلیان که رایج آن زمان بود خودداری کردند. 1 سردمداران و امینالسلطان (بانی اصلی این امتیازدهی)، یکی از علما به نام میرزا حسن آشتیانی که رهبری قیام را به عهده داشت تهدید به نفی بلد کردند و شورشیان را اشرار و الواط خواندند. 2 ولی میرزاحسن منتظر نشد، خود تصمیم به عزیمت گرفت که مردم با شور و هیجان مانع شدند.
خلاصه قیام بالا گرفته و مردم عاصی مورد سرکوب مسلحانه قرار گرفتند که منجر به کشته و زخمی شدن عدهای شد و شورش به سایر ولایات سرایت کرد. در این رابطه از طرف کمپانی مزبور اطلاعیهای صادر میشود تحت عنوان «اعلان اداره انحصار دخانیات» به این مضمون که چون دولت جهت حفظ منابع کشور و افزایش مداخل دولت اداره دخانیات کل کشور را به یک کمپانی بزرگ سپرده، مقاصدی داشته که برای اطلاع عموم این مقاصد اعلان میشود تا مردم در جریان قرار بگیرند و این مقاصد را در چهار مورد عنوان میکند که اختصار آن چنین است، اولا از تشکیل این کمپانی ابدا به زارعان توتون و تنباکو خسارتی وارد نخواهد آمد... ثانیا فروشندگان توتون و تنباکو از این کمپانی منتفع خواهند شد...، ثالثا مصرفکنندگان توتون و تنباکو ازاین وضع جدید بهطور یقین خرسند و خشنود خواهند بود...
و در انتهای اعلامیه از عموم میخواهد که هرکس اطلاعات بیشتری میخواهد مستقیما به رئیس این اداره مراجعه کند تا جواب صحیح گفته شود و از این قبیل. 3 در این رابطه امینالسلطان به عموم حکام ولایات تلگرافی صادر میکند مبنی بر مورد اعتماد بودن کمپانی در عمل تنباکو و لزوم رفع نگرانی تجار از انجام معامله با آن کمپانی. تاریخ اعلامیه نیز دهم ذیقعده ۱۳۰۸ قید شده است. 4 اعتراضها و تحریم همچنان ادامه داشت تا اینکه ناصرالدین شاه که تحمل این اوضاع برایش خیلی سنگین بود و جدی بودن و گسترش اعتراض را کاملا درک کرده بود، در صدد چارهجویی برآمده و طی دستخطی به امینالسلطان وزیر اعظم، همه کاره مملکت و دستاندرکار این قرار داد چنین نوشت:
... وقتی که رژی را بنا بشود با خون رعیت خودمان مخلوط بکنیم و یک شورش و انقلاب دائمی را که تمام کارهای دیگر را بینظم میکند متحمل بشویم... به اعتقاد من البته باید تدبیری کرد که از این مخمصهها خلاص شد، اگر چه به ضررهای زیاد باشد، شاید انشاءالله کاری بشود که بدون ضرر و بدون یأس کمپانی هم این کار بشود و آن بسته به سعی و اهتمام و فداکاری شخص شما خواهد بودکه واقعا دولتخواه هستید و نمیخواهید که ما اینطورها استمرارا در اذیت این کار باشیم و از کارهای دیگر باز بمانیم، همانطور که نوشتم محرمانه و شخصا با وزیرمختار صحبت بکنید و همچنین با خود رئیس دخانیات حرف بزنیدکه وضع کار را شما بهتر از ما میبینید و توی کار هستید.
آذربایجان که آنطور شد و اگر ما بخواهیم به زور اسلحه، رژی را در آنجا مستقر و مشتغل نماییم، البته باید با تمام رعیت آنجا مشغول جنگ بشویم. البته عیوبات این جنگ داخلی آذربایجان را میدانید که چه چیزهاست،همان سرحد روس بودنش کفایت میکند. آنجا که این عمل رواج نگیرد در حقیقت سکته بزرگی بهکار رژی میرسد و بیمعنی میشود. سایر بلاد را هم که میبینید، گاهی اصفهان، گاهی شیراز،گاه مشهد، کرمان، بلکه همه جا در شورش و انقلاب است. اگر چه امروز شهری و مملکتی را به تهدید و تنبیه ساکت بکنیم، اما این سکوت موقتی است و ابدا تمام نشده و نخواهد شد.
این بازی تازه هم که تمام علما در آورده، قدغن کشیدن و حرام کردن تنباکو را کردهاند و مردم اطاعت کرده و نمیکشند، این خود یک شورش و نافرمانی ساکت و پنهانی است، مردم تا کی میتوانند قلیان نکشند؟ آن وقت شاید دست به کارهای دیگر بدتر بزنند. در هر صورت این وضع حالیه رژی هیچ فایدهای برای شما ندارد، بلکه بالاخره میترسم در ولایات صدمهای به شماها بخورد که برای ما بدنامی آن تا قیامت بماند. پس بهتر است این کار را به طرح و وضع دیگری بیاوریم که رژی انحصاری و ید واحد نباشد و شماها هم ضرر نکنید، دولت ایران هم ضرر نکند.کار هم از این وضع شورش و همهمه بیرون برود چه باید کرد را باید عرض بکنند و شما خیالی بکنید. 5 امینالسلطان نیز در پاسخ به ناصرالدین شاه نامهای مینویسد که بخشهایی از آن چنین است:
...آقا میرزاحسن آشتیانی در جواب پیغام این غلام که گفته بودم شما به مجلس بیایید فقرات قرارنامه را ملاحظه نمایید بلکه انشاءالله آنها که عیب دارد درست شود گفته بوداین کار اصلاح برنمیدارد، باید موقوف شود، مگر امینالسلطان تلگراف جناب میرزا را که چهار ماه قبل توسط آقای نایبالسلطنه به حضور مبارک رسیده ندیده است، بگو تلگراف نزد آقای نایبالسلطنه حاضر است بگیرند بخوانند، این امتیازات هم باید برگردد و تا برنگردد جناب میرزا[میرزای شیرازی] آرام نمیگیرد. خانهزاد به او پیغامات خیلی سخت دادم و تهدید کردم تا قدری آرام گرفت، گفتم ابدا اسم امتیاز و امتیازات نبرید و بیجهت القای شبهههای بیمعنی به مردم و به عوام نکنید، این حرفها قباحت دارد،...هرطور بود او را تا امشب به این مقام آوردهام که حرفهای دیگر را کنار گذاشته فقط از اصلاح همین مساله تنباکو حرف بزند، ببینیم چه میتوان کرد، تا انشاءالله فردا در مجلس معلوم بشود چه خواهد گفت و انشاءالله امیدوارم که در مجلس بتوان کاری کرد...
دستخط ناصرالدین شاه در پشت نامه: این میرزا حسن پوسیده... چه میگوید. اینها تو دهنی میخواهند بسیار سخت. 6 گویا در آذربایجان اوضاع قیام به شدت بالا گرفته بوده زیرا از طرف اهالی تبریز اعلامیهای خطاب به پیشکار ولیعهد (امیرنظام حسنعلی خان گروسی) صادر میشود و مجدانه درخواست لغو قرارداد رژی را مینمایند 7. امیرنظام که احترام بسیاری نزد شاه داشته کتبا از ناصرالدین شاه خواسته که به این غائله پایان دهد، زیرا ناصرالدین شاه درتلگرافی که به وی زده مشکلات و مواردی را توضیح داده که بخشی از آن چنین است:
...با کمپانی مذاکره میکنم که بلکه انشاءالله این کار را موقوف و آسوده شویم، شاید هم تا چند روز دیگر کار تمام بشود، اما موقوف کردن هم ترتیبی دارد، چند روز صبر اقلا لازم دارد، شما و ولیعهد که میدانید، این کار حالا از تحت حکم و اختیار ما خارج است، بلکه دولت انگلیس هم نمیتواند به یک کمپانی بگوید من موقوف کردم، باید او را راضی کرد و الا اگر قبل از اتمام مذاکره، ما برداریم به شما تلگراف کنیم که موقوف باشد، فورا دچار تمام خسارت و دعاوی بیشمار و بیحساب کمپانی خواهیم شد، شما البته به اشخاصی که باید گفت بگویید و حالی کنید که شاه مشغول موقوف کردن است، آسوده باشید، جواب عریضه علما و مردم همین است که حالا صرحا واضحا نوشته شد، دیگر از این بهتر و مساعدتر چه جوابی باید داد... بدانید که بهزودی احکامی صریحتر از این در اینفقره خواهد شد 8. بالاخره بعد از هماهنگی لازم و دست برنداشتن مردم از عمل تحریم، تحت لوای فتوای میرزای شیرازی و حمایت سایر علما دستور لغو قرارداد رژی از سوی شاه صادر میشود.
پینوشت:
۱. ر.ک.عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی اداری ایران در دوره قاجاری، تهران: زوار،۱۳۷۱،ج۱ صص۴۷۳ - ۴۷۱
۲. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آرشیو اسناد، سند شماره ۱۳۱۲۵-۲۹۶
۳. همان: سند شماره-۲۹۶ ۷۳۳۷
۴. همان سند شماره ۲۱۷۸۷-۲۹۶
۵. همان، سند شماره ۳۵۷۰ / ۲۹۶ (دستخط ناصرالدین شاه به امینالسلطان)
۶. همان سند
۷. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آرشیو اسناد، سند شماره ۲۹۶ / ۱۲۷۹۷
۸. همان، سند شماره-۲۹۶ ۱۸۸۹۹
ارسال نظر