تصمیم شکست‌خورده

در فاصله سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ ایالات‌‌متحده و بریتانیا قصد داشتند تا در صورت حمله شوروی، تجهیزات نفتی ایران و عراق را از بین ببرند. اسناد جدید نشان می‌دهد که استفاده از سلاح هسته‌ای در ایران و عراق یکی از گزینه‌های بریتانیا بوده است. متحدان منطقه‌ای از این نقشه اطلاعی نداشتند زیرا بیم آن می‌رفت که واکنش آنها مطلوب نباشد اما برخی از مقامات آمریکایی گمان می‌کردند که کشورهای میزبان با مسدود ساختن چاه‌های نفتی موافقت خواهند کرد. سیاست کتمان نفت تا دولت کندی ادامه یافت. آرشیو امنیت ملی آمریکا به‌ تازگی اسنادی منتشر کرد که نشان می‌دهد سیا در نقشه‌ فوق‌محرمانه برای نابودی صنعت نفت خاورمیانه دست داشته است. از زمانی‌ که رئیس‌جمهوری آمریکا، «هری ترومن» طرح NSC ۲۶/ ۲ را برای دور نگاه‌ داشتن شوروی از نفت خاورمیانه تایید کرد، ۶۷ سال می‌گذرد. براساس این طرح، کمپانی‌های نفتی آمریکا و انگلیس تمامی تاسیسات و تجهیزات نفتی را تخریب و چاه‌های نفتی را نیز مسدود می‌کردند. این سیاست در دوره آیزنهاور شکل گرفت و تا دولت کندی ادامه یافت. اسناد به‌دست آمده از آرشیو ملی بریتانیا نشان می‌دهد که سیا نقش اساسی در تبدیل کمپانی‌های نفتی به نیروی شبه‌نظامی برای اجرای این سیاست داشته است.

سند شماره ۱

شورای امنیت ملی، گزارش NSC ۲۶، «تخریب تاسیسات، تجهیزات و فرآورده‌های نفتی خاورمیانه»، ۱۹ آگوست ۱۹۴۸، فوق محرمانه. منبع: کتابخانه‌ ریاست‌جمهوری ترومن، پرونده‌های مشاور رئیس‌جمهوری، جعبه‌ شماره ۱۷. این گزارش زمینه را برای سیاست مضایقه‌ نفتی در دوره‌ای که سیا آن را «موقعیت اضطراری» می‌نامد، فراهم کرده است. دو ماه از آغاز بحران محاصره‌ برلین می‌گذشت و پیشروی شوروی به‌سمت خاورمیانه امری محتمل بود. فرمانده‌های ارشد ارتش معتقد بودند که آمریکا و متحدانش نخواهند توانست از حمله و پیشروی شوروی در خاورمیانه ممانعت به عمل آورند اما در صورتی‌ که شوروی را از نفت خاورمیانه محروم کنند، وقفه‌ای در پیشروی نظامی پیش خواهد آمد.

در این مرحله، عربستان سعودی تنها کشوری بود که هدف این نقشه قرار داشت و در جزئیات این طرح چگونگی افشای این خبر به مقامات سعودی نیز در نظر گرفته شده بود. اطلاع‌رسانی به عبدالعزیز بن‌سعود از طرح رهاسازی و تخریب تاسیسات نفتی «حائز اهمیت» بود تا از عواقب منفی این سیاست کاسته شود. وزیر امورخارجه بنا به صلاحدید خود در وقت مناسب این طرح را افشا می‌کرد. عربستان سعودی هرگز از سیاست مضایقه‌ نفتی اطلاع نیافت و در سال ۱۹۵۲ وزارت امور خارجه بار دیگر از افشای این موضوع سر باز زد زیرا بیم آن می‌رفت که این سیاست بر روند مذاکرات برای تشکیل ائتلاف نظامی در خاورمیانه تاثیر بگذارد. در سال ۱۹۵۶ وزارت امور‌خارجه بار دیگر تشخیص داد که شرایط برای افشای این طرح در عربستان سعودی مناسب نیست.

بریتانیا نیز که اجرای این سیاست در دیگر نقاط خاورمیانه را بر عهده داشت، از افشای این طرح برای کشورهای میزبان خودداری می‌کرد اما هراس از افشای ناگهانی این سیاست همواره وجود داشت. کمپانی نفتی ایران - انگلیس، که بعدها به بریتیش پترولیوم تغییر نام داد، عقیده داشت که اگر دولت ایران از این موضوع اطلاع یابد، این کمپانی می‌تواند به دام باجگیری اقتصادی بیفتد یا حتی عواقب وخیم‌تری نیز در پی داشته باشد. کمپانی آرامکو که زیرمجموعه‌ چندین کمپانی نفتی آمریکا بود، در نهایت به این نتیجه رسید که عدم هماهنگی با دولت عربستان درباره‌ سیاست مضایقه می‌تواند آینده‌ اقتصادی کمپانی را برای همیشه از بین ببرد.

سند شماره ۲

شورای امنیت ملی، گزارش NSC ۲۶، «تخریب تاسیسات، تجهیزات و فرآورده‌های نفتی خاورمیانه»، ۳۰ دسامبر ۱۹۴۸، فوق‌محرمانه، به همراه یادداشتی برای رئیس‌جمهوری، ۶ ژانویه ۱۹۴۹. منبع: کتابخانه ریاست‌جمهوری ترومن، پرونده‌های مشاور رئیس‌جمهوری، جعبه شماره ۱۱۸. هری ترومن در ۱۰ ژانویه ۱۹۴۹ برنامه‌ مضایقه‌ نفتی در خاورمیانه را به تصویب رساند. در NSC ۲۶/ ۲ بر گفت‌وگو با مقامات بلندمرتبه بریتانیا تاکید شده بود زیرا حکومت بحرین، کویت و قطر در دست انگلیس بود و کمپانی‌های بریتانیایی صنعت نفت ایران و عراق را در دست داشتند و در صورت نیاز ارتش نیز برای اجرای این سیاست وارد عمل می‌شد. در حقیقت دریاداران آمریکایی ابتدا مامور انجام این طرح شدند اما در سال ۱۹۵۰ این مساله متوقف شد.

انگلیس معتقد بود که کمپانی‌های نفتی بریتانیا برای اجرای نقشه به کمک ارتش نیاز دارند اما NSC ۲۶/ ۲ از ابتدا بر مبنای عملیات مخفی غیر‌نظامی طراحی شده بود. وزارت امورخارجه بر آن نظارت کلی داشت و از سیا خواسته بود تا برای پیشبرد نقشه در عربستان سعودی با کمپانی نفت آرامکو همکاری کند. آرامکو که زیرمجموعه کمپانی‌های اکسون موبیل، شورون و تگزاکو بود، صنعت نفت عربستان را در اختیار داشت. بخش اعظم این نقشه بر تخریب و از کار انداختن تاسیسات و تجهیزات نفتی متکی بود ولی سیاستمداران و کمپانی‌های نفتی به دنبال راهی بودند تا شوروی را از نابودی چاه‌های نفت بازدارند. مسدود کردن چاه‌های نفتی به‌وسیله سیمان یک تا دو ماه به طول می‌انجامید و حملات سریع شوروی امکان چنین کاری را نمی‌داد. NSC ۲۶/ ۲ کاربرد سلاح‌های رادیواکتیو را در نظر گرفت تا بدون آسیب‌رسانی به چاه‌های نفتی، ارتش شوروی را از حوزه‌های نفتی دور نگاه دارد اما سیا بعدها این نقشه را تغییر داد زیرا احتمال آن وجود داشت که شوروی از اعراب کمک بگیرد تا چاه‌های نفت جاری بمانند. به‌این‌ترتیب به دنبال راه‌حلی گشتند تا انسداد چاه‌های نفتی با سیمان به یک تا دو هفته کاهش بیابد.

- منبع: تاریخ ایرانی

ویرایش: استیو اورلی

ترجمه: شیدا قماشچی