در سال‌های جنگ اول جهانی، طی اشغال کامل ایران توسط متفقین، قحطی بزرگی در کشور به وقوع پیوست و نزدیک به ۴۰ درصد مردم از گرسنگی جان سپردند. به گفته محمدقلی مجد، نویسنده کتاب «قحطی بزرگ در ایران» عامل اصلی این فاجعه، اعمال سیاست‌های تجاری و فشارهای مالی دولت‌های روسیه و بریتانیا بوده است. قحطی سال‌های ۱۹۱۹-۱۹۱۷ که سبب قتل عام تدریجی تقریبا نیمی از مردم در مدت دو سال شد، بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ کشور ایران خوانده می‌شود. مورخان روسی و انگلیسی، آمار جمعیت ایران در سال‌های اشغال را تحریف کرده‌اند که نویسنده کتاب، آن را آشکار کرده و تفاوت آمار ارائه شده از جانب روس‌ها و انگلیس‌ها را با آمار واقعی جمعیت ایران نشان داده است.

شراکت دولت‌های عثمانی، روس و انگلیس در چپاول خواربار و اموال و تجاوز به نوامیس مردم، در اسناد و مدارک بسیار آمده است. مانند نامه‌ها و تلگراف‌های مردم قم به تهران در مورد اجحاف ارتش روسیه رفتار غیرانسانی آنها پس از اشغال مناطقی که عثمانی‌ها تخلیه کرده بودند و قتل و کشتار مردمی که در برابر آنها مقاومت می‌کردند. نایب‌الحکومه زنجان به تهران گزارش می‌کند: در نهاوند انبارهای دولتی و انبارهای مردم غارت شده‌اند [...] همه گوسفندان و احشام مرکز کردستان را با خود بردند [...] پنج هزار سرباز روس روستاهای اطراف شهر را ویران کرده‌اند... ارتش روسیه بار دیگر به مردم هجوم برده‌اند هیچ چیز سالم باقی نگذاشته‌اند.

ارتش ۷۵ هزار نفری روس پس از تخریب، عقب نشست و بی‌گمان مسوول ویرانی‌های آن مناطق است. ویرانی‌های ارتش روس به حدی است که انگلیس‌ها می‌کوشند آنها را مسبب قحطی معرفی کنند، اما این اتهام هرگز جنبه رسمی و دیپلماتیک به خود نگرفت. بعید نیست اعتراض آنها به روس‌ها از آن رو باشد که چیزی برای غارت ارتش انگلیس باقی نگذاشتند، زیرا روس‌ها پیش از عقب‌نشینی، آنچه را نتوانستند با خود ببرند نابود کردند. روزنامه‌های ایرانی در آن سال‌ها گزارش‌هایی را نقل می‌کنند.

انگلیس‌ها نیز پس از اشغال کامل ایران، همانند روس‌ها رفتار کردند: نابود کردن مواد غذایی روستاهای یزد، به توپ بستن روستای دهیه برای سرکوب اعتراض روستاییان و نیز همین رفتار با مردم آباده، نمونه‌های ثبت شده‌ای هستند که در اسناد و روزنامه‌هایی که از آن دوره به جای مانده دیده می‌شود. یکی از منابع بسیار غنی درباره این حوادث، بخش کوچکی از اسنادی است که در کتابخانه مجلس نگهداری می‌شود و اکنون پس از نود سال، به همت مدیریت کتابخانه انتشار می‌یابد. سند فوق یکی از نامه‌هایی است که از شهر قم به مجلس شورا ارسال شده است. شاید برای خواننده جالب توجه باشد که محرمانه بودن اسناد در وزارت خارجه انگلیس ۳۰ سال است، اما ۱۰۰ سال است اسناد مربوط به ایران در این چند سال، منتشر نشده‌اند و حتی اخیرا برای ۵۰ سال دیگر تمدید شده است.

بخشی از یک مقاله به قلم سیدمحمدحسین مرعشی