به‌دنبال تخم ابریشم

پس از ورود به خانه و خداحافظی مفصل به رشت رهسپار گشتم و از رشت مبلغ پنجاه تومان اشرفی به خدمت عروس خانم تقدیم و ارسال گشت و مابقی پول‌ها را برداشته از راه بادکوبه و تفلیس و پتی بندر ساحل دریای سیاه به کشتی نشسته به اسلامبول رسیدم و چون نمی‌خواستم که ماموریت چندان منتشرشود چند روزی در اسلامبول ماندم و شروع به تحقیقات نمودم که در کجا می‌توان تخم کرم ابریشم صحیح و خوب خریداری نمود. اگرچه مرحوم قاسم‌خان والی گیلان در رشت اطلاعات کامله به من داده بود با وجود این لازم بود که خودم هم درصدد تحقیق برآیم. در اسلامبول جمعی ایرانی معتقد بودند به شام و حلب بروم و جمعی دیگر فلرانس، پایتخت قدیم سلطنتی تسکان یعنی ایتالیا را سفارش می‌کردند. چون ماموریت و امانت بزرگی از طرف دولت داشتم بهتر آن دیدم که بدوا مسافرتی به طرف دمشق نمایم و از حلب بگذرم و همین کار را کردم و کشتی گرفته از انتاکیه گذشتم و بعد از چندی به بندر بیروت رسیدم و از هر موقعیتی استفاده کرده مقداری تخم ابریشم به‌طور نمونه می‌گرفتم و در روی آن بسته وضع عمل آوردن هریک را مطابق اطلاعات گرفته شده می‌نگاشتم.

- خاطرات ممتحن‌الدوله، زندگینامه میرزا مهدی خان ممتحن‌الدوله شقاقی، به کوشش حسینقلی خانشقاقی، مشخصات نشر، تهران: امیرکبیر، 1353. ص 204.