مقدمات مشروطیت
گروه تاریخ و اقتصاد: قبل از سفر فرنگ سوم مظفرالدین شاه کسبه و تجار طهران و بعضی از علما بهواسطه تعدی مسیو نوز وزیر بلژیکی گمرک و تعرفه جدید در زاویه مقدسه حضرت عبد العظیم (ع) متحصن شده، شاهحالیه که ولیعهد بود و برای نیابت سلطنت در غیبت شاه طهران آمد حضرات را هر قسم بود استمالت کرده طهران آورد و روز میهمانی ولیعهد، شاه از روی لجاجت و دستور العمل شاهزاده عینالدوله اتابیک اعظم شمشیر مکلل (آراسته) به جواهری به نوز مرحمت فرمود. پس از مراجعت فرنگ کارهای دیگر عینالدوله و لجاجتهای پیدرپی شاه خصوصا پول ندادن عینالدوله، برعکس امینالسلطان اتابیک، به آقایان شورش بر ضدعینالدوله شد.
گروه تاریخ و اقتصاد: قبل از سفر فرنگ سوم مظفرالدین شاه کسبه و تجار طهران و بعضی از علما بهواسطه تعدی مسیو نوز وزیر بلژیکی گمرک و تعرفه جدید در زاویه مقدسه حضرت عبد العظیم (ع) متحصن شده، شاهحالیه که ولیعهد بود و برای نیابت سلطنت در غیبت شاه طهران آمد حضرات را هر قسم بود استمالت کرده طهران آورد و روز میهمانی ولیعهد، شاه از روی لجاجت و دستور العمل شاهزاده عینالدوله اتابیک اعظم شمشیر مکلل (آراسته) به جواهری به نوز مرحمت فرمود. پس از مراجعت فرنگ کارهای دیگر عینالدوله و لجاجتهای پیدرپی شاه خصوصا پول ندادن عینالدوله، برعکس امینالسلطان اتابیک، به آقایان شورش بر ضدعینالدوله شد.
چون شاه او را عزل نکرد و او هم باز پولی نداد کار بالا گرفت. و از طرف جمعی فرنگستان رفتهها و تربیتشدهها مذاکره عدالتخانه و مجلس عالی عدالت شد. زنادقه و بابیها در این تحریک به شدت همراهی کرده از گوشه و کنار به این آتش دامان میزدند و به لباسهای مختلف داخل متظلمین شده و راهنمایی میکردند. سختی عینالدوله و عجز شاه و کسالت او که به همان ناخوشی مرحوم شد باعث اشتداد شد. تمام در مسجد جامع (چون در آن دفعه در مسجد شاه کتک خوردند) جمع شد[ند]. آن وقت من مشهد بودم. آنجا هم بلکه نبودم در سمرقند و بخارا بودم و مختصری از وقایع که از دور شنیده بودم در روزنامه آن سفر درج است. این دفعه تمام علما از آن جمله آقای آقا سیدعبدالله بهبهانی و آقای آقا سیدمحمد طباطبایی و شیخ فضلالله نوری سرکرده و رئیس بودند. بیشتر طلاب و مردم شهری داخل بودند. عینالدوله مسجد را محاصره کرد و حکم به اخراج آنها شد.
نزاع مختصری هم شد. جمعی مقتول شدند که نعش دو نفر آنها که سید بودند فعلا هم در مسجد جامع امانت است. روز فوت آنها را امسال فاتحه و ختم مفصلی گذاشتند. تا حضرات از طهران به سمت قم حرکت کرده تمام کسبه شهر به سفارت انگلیس پناه بردند. این فقره را عینالدوله مسبوق نبود و برای این کار تهیه و تدارکی حاضر نکرده بود. سفارت انگلیس برخلاف قانون بینالملل آنها را قبول کرده پس از آنکه مجلسی از سفرا فراهم شد سفیر انگلیس گفت به حکم شورای ملی انگلستان من محکوم به پذیرایی شدم. چون پای زور در میان بود عینالدوله جبرا و قهرا ساکت شد و روز بعد استعفا کرد. مشیر الدوله وزیر خارجه بهجای او رئیس الوزرا و بعد صدراعظم شد. عضد الملک قم رفته علما و طلاب و هرکس [را] رفته بود مراجعت داد و دستخط آنکه عدالتخانه عالی برپا شود صادر شد. کمکم این عدالتخانه به شورای ملی مبدل شد. مشیرالدوله هم نهایت همراهی را با ملت کرد و دستخط حریت و انتخاب وکلا در ۱۴ جمادی الثانیه مرحمت شد.
- روزنامه خاطرات عینالسلطنه، ج3، ص: 1800
ارسال نظر