کشاکش بازار و حکومت
گروه تاریخ و اقتصاد: مالیات به سبب آنکه عملی حکومتی محسوب می‌شود، از سابقه‌ای به قدمت تشکیل حکومت‌ها برخوردار است و تاریخی دیرین دارد. سابقه مالیات ارضی بر کشاورزی در دنیای قدیم که مهم‌ترین ممر تامین زندگی انسان‌ها بوده است، به قدمت تاریخ بشر، جامعه وحکومت در اجتماع انسانی برمی‌گردد. در دوره اسلامی نیز بنا به ضرورت تشکیل حکومت، پرداخت مالی از جانب مومنان به منزله عملی عبادی و تحت عنوان «زکات» از جمله دستورات موکد دین اسلام بوده است. زکات هر چند تحت عنوان «مالیات اسلامی» از آن یاد می‌شود، اما تفاوت‌هایی اساسی با مبحث مورد پژوهش این مقاله دارد. مالیات بر بازار که پرداخت مقداری از درآمد حاصل ازفروش اجناس در بازار مسلمین به حکومت وقت بود، سابقه‌ای طولانی در تاریخ جوامع اسلامی دارد و این مالیات که به آن «خراج» هم می‌گفتند به‌صورت مقطعی از جانب کسبه و بازاریان پرداخت می‌شد، البته مالیات مورد نظر این مقاله با مبحث خراج هم تمایزاتی اساسی دارد. خراج مالیاتی عمومی بود که از کشاورزان و صنعتگران و غیره اخذ می‌شد، در حالی که مالیات بر بازار صرفا از فعالان بازارها دریافت می‌شد.

چنانچه ذکر شد زکات از جمله پرداخت‌های شبیه به مالیات است، اما عملی عبادی به حساب می‌آید. زکات در شرع اسلام بر اقلام محدودی مثل گندم، جو، خرما، گوسفند و شتر تعلق می‌گیرد در حالی که، با شروع اخذ مالیات بر بازار در جامعه اسلامی همه اقلام مصرفی در بازار مشمول آن می‌شدند. شاید بتوان گفت مالیات بر بازار بر کل بازار بود و نه اقلام مصرفی و این را می‌توان مبنای تفاوت مالیات بر بازار با زکات در نظر گرفت. «جزیه»هم به نحوی شبیه مالیات است که با ویژگی‌ها و شرایط خاص خود باعث می‌شود از این نوع مالیات متفاوت شود. برای نمونه، پرداخت مالیات بر بازار بر عهده همه مسلمین در بازار بوده در حالی که جزیه فقط به اقلیت مذهبی خاص تعلق می‌گرفته است.


سابقه تشکیل بازار در عربستان

واژه بازار به باور برخی از محققان از زبان و فرهنگ ایرانی نشأت گرفته است. همچنین این واژه عناصری کلیدی از سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را نیز در خود پذیرا شده است. بازار در فارسی میانه «وازار» wazar، در پهلوی «واکار» vacar، و در ارمنی «واچار» vachar بوده است. با تتبع در منابع عربی به نظر می‌رسد در قریب به‌اتفاق متون عربی واژه بازار به لفظ سوق آمده است و این امر حاکی از آن است که اعراب تحت تاثیر واژه بازار قرار نگرفته‌اند. منابع تاریخی به زبان عربی معمولا همین واژه سوق را به کار برده‌اند.

سنت برپایی بازارها در شبه‌جزیره عربستان از قدیم الایام معمول بوده است. سرزمین عربستان از گذشته‌های دور، با توجه به موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی اش یعنی قرارگرفتن میان ایران و روم، نقش بسزایی در توسعه روابط بازرگانی و تجاری با این دو کشور داشته است. بازرگانان مکه به علت ارتباط داشتن در حیره و مدائن با ایرانیان دادوستد داشتند. نتیجه این روابط تبدیل مکه و سپس یثرب (مدینه) به دو قطب تجاری بود. در پی استقرار بازار در مکان‌هایی خاص و در شهرهای تحت حکومت اسلامی به تدریج پرداختی با عنوان مالیات بر بازار وضع شد.

بازار یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های شهرهای اسلامی و از ارکان شکل‌گیری آنها محسوب می‌شد؛ به همین سبب در نخستین شهرهایی که پس از اسلام بنیان نهاده شدند مکانی جهت استقرار بازار در نظر گرفته می‌شد. بازارهای اعراب یا «اسواق العرب» در پیش از اسلام غالبا در مناطقی فاقد هرگونه بنا و ساختمان نهاده می‌شدند. یهودیان «بنی قینقاع» بازاری بزرگ در جاهلیت داشتند که در سال یک بار تشکیل می‌شده است از جمله بازارهای دوره جاهلیت «ذوالمجاز» در مکه، بازار «عکاظ» و بازار «بدر‌الصفرا» را می‌توان نام برد. اولین بازاری که پیامبراسلام(ص) دستور احداث آن را دادند «بقیه الزبیر» بود که در محوطه‌ای خالی بنا نهاده شد. این بازار به گونه‌ای شکل گرفته بود که یک سوار می‌توانست مرکبش را در میانه آن ببندد و از هر سویی بازار را زیر نظر داشته باشد. چنین امری قطعا منجر به استقرار مکانی دائمی جهت بازار می‌شد. با وجود این، طی قرن اول هجری به رغم کثرت بازارهای غیر ثابت، بازارهایی محدود در بناهای دائمی و عمومی وجود داشته است.


وضع مالیات بر بازار

از آنجا که در برخی اوقات درآمد حکومت برای پرداخت مستمری‌ها و حقوق کفایت نمی‌کرد، حکومت‌ها این کاستی را با وضع نوعی از مالیات که «مالیات بر بازار» نامیده شده است جبران می‌کردند و از این رو بازار، به منزله یکی از تامین کنندگان خراج، مورد توجه حکومت‌ها بوده است.اگرچه درخصوص وضع مالیات بر بازار در منابع تاریخی اظهار نظر صریحی یافت نمی‌شود و زمان دقیقی نیز برای اخذ آن در منابع ذکر نشده است، اما با تتبع در پیشینه تاریخی این بحث می‌توان چنین گفت که دولت‌ها عموما به‌صورت پراکنده مالیات‌های گوناگونی بر بازاریان و پیشه‌وران وضع می‌کردند. حال در ادامه بررسی تاریخی گذر این امر را در دوره جاهلیت و صدر اسلام پی می‌گیریم.

در برخی از اوقات، درآمد حکومت برای پرداخت مستمری‌ها و حقوق کفایت نمی‌کرد، بنابراین حکومت به عناوین مختلف وجوهی از تجار اخذ می‌کرد. یکی از این موارد اخذ مالیات بر بازار بود که در میان مورخان نسبت به آغاز وضع آن اختلاف نظر وجود دارد. عباسیان پس از رسیدن به قدرت به دنبال کسب درآمدهای جدید بودند. برخی از مورخان وضع مالیات را به منصور (۱۵۸-۱۳۶ق) «خلیفه دوم عباسی و معمار امپراتوری این خاندان» نسبت داده‌اند. برای نمونه حسین علی مورخ به نقل از ابن اثیر وضع این مالیات را به منصور نسبت داده است: «برای نخستین بار منصور عباسی در سال ۱۵۷ق این مالیات را بر بازار بغداد وضع کرد. به نظر می‌رسد هدف وی از وضع چنین مالیاتی تعمیر بنای آن بوده است» اگرچه در وارسی متنی در «الکامل» نمی‌توان به چنین روایتی دست یافت. گروهی از مورخان بر آن هستند که منصور مالیات را در زمان ساختن دکان‌های بازار «کرخ» وضع کرده است. «منصور در کرخ مجموعه‌ای از بازارها را پدید آورد و بازرگانان را بفرمود تا دکان‌هایی بنا کنند و ایشان را به پرداخت خراج آنها ملزم کرد.» البته مسائل مربوط به روند تاسیس بازار و تغییرات اساسی و بنیادی در دوره منصور صورت گرفته است. نقل است که منصور در ۱۵۷ق ضمن مشورت با برخی افراد خبره تصمیم گرفت که بازارها را به سبب مسائل امنیتی و نظارت نداشتن کافی بر آمد و شد افراد، به بیرون از شهر منتقل کند. به همین سبب، «بازار تازه‌ای در ناحیه کرخ بنا کردند و جایگاه صنوف مختلف را مشخص کردند و به مقدار ذراع بر آن کرایه بستند.»

به نظر می‌رسد به علت اینکه خلیفه ساختمان بازار را بنا کرده بود یک نوع اجاره از بازاریان گرفته می‌شد و نه مالیات و این اجاره براساس مساحت مغازه‌ها و به نسبت بزرگی و کوچکی آنها اخذ می‌شد و می‌توان از آن به «مالیات بر مستغلات» تعبیر کرد. به همین علت نظر ابن جوزی می‌تواند درست باشد که منصور در دوره حیاتش بر بازار مالیاتی وضع نکرد. ابن جوزی اشاره دارد که مالیات بر بازار در زمان جانشین منصور وضع شد: «هنگامی که مهدی جانشین منصور شد با مشورت ابوعبیدالله وزیر در سال ۱۶۷ق بر بازار و آسیاب‌ها مالیات وضع نمود.» البته مشخص نیست مهدی این مالیات را بر کدام بازارها وضع کرد، اما مقریزی وضع مالیات بر بازار را به مهدی (۱۶۹-۱۵۸ق) نسبت می‌دهد که با توجه به نیاز مالی دولت این مالیات مقرر شد. بعد از وضع این مالیات شورش‌هایی به وقوع پیوست. همین روش وضع مالیات یکی از علل پدید آمدن شورش در مصر است در زمانی که این سرزمین دچار آشفتگی سیاسی بود. چنان که مقریزی می‌نویسد: «وقتی که موسی بن مصعب از اهل موصل در سال ۱۶۷ق از سوی مهدی والی نماز و خراج مصر گردید، در اخذ خراج سختگیری نشان داد، وی میزان خراج را دو برابر کرد و در صدور احکام خود را به رشوه آلوده ساخت. همچنین، موسی بن مصعب خراجی برای اهل بازار و نیز برای چهارپایان تعیین کرد. از این رو، سپاهیان از او منزجر شدند و او را طرد کردند. مردم قیس و یمامه نیز دست به شورش زدند و به اهل فسطاط نامه نوشتند و اهل فسطاط را با خود همگام ساختند. در نتیجه مهدی، خلیفه عباسی، موسی بن مصعب را عزل نمود و اسامه بن عمر را به جای وی منصوب کرد.»

به نقل از مقریزی نخستین کسی که در اسلام بر دکان‌ها مالیات و خراج بست، ابوعبدالله محمد بن ابن جعفر منصور، در ۱۶۷ق بود که سعید حرشی را برای اجرای این امر گمارده بود.برخی از مورخان هم نظر مقریزی را آورده‌اند که: «اولین کسی که مالیات بر بازار را وضع کرد مهدی در سال ۱۶۷ق بود.» ابن جوزی این کار را در زمان مهدی عباسی گزارش کرده است. وی در ادامه آورده است هنگامی که مهدی جانشین منصور شد با مشورت ابوعبیدالله وزیر در ۱۶۷ق بر بازار و آسیاب‌ها مالیات وضع کرد. یعقوبی هم همین مطلب را تایید می‌کند. البته مطلب وی درباره جمع‌آوری مالیات بازارهای بغداد است: «مهدی دستور داد تا مالیات بازارهای بغداد را جمع‌آوری کنند و بر آنها باج نهاد و سعید حرشی را بر این کار گماشت و بنابراین نخستین بار باج بازارهای بغداد برای مهدی جمع‌آوری شد.» کندی جمع‌آوری مالیات در بغداد و مصر را به مهدی نسبت می‌دهد؛ بنابراین به نقل از مقریزی، مالیات از بازاریان در مصر در زمان مهدی خلیفه صورت گرفته است، البته شیخلی در اثر خود این نظر را که اولین بار مالیات در زمان منصور خلیفه عباسی گرفته شده است، تایید می‌کند.

بنابراین مطلب مقریزی می‌تواند در این مورد خاص که این مالیات را مهدی خلیفه عباسی اولین بار در مصر بر دکان‌ها وضع کرده است، درست باشد و احتمالا منظور از خراج بازار، مطلق مالیات و نه خراج مصطلح باشد. به هر حال، برخی از محققان به این سخن مقریزی استناد کرده‌اند که اولین بار مهدی مالیات بر بازار را در تاریخ اسلام وضع کرده است، در حالی که محققان دیگری نیز به استناد بلاذری در فتوح البلدان و طبری وضع مالیات بر بازار را به منصور نسبت می‌دهند. به نظر می‌رسد، با توجه به اینکه هیچ کدام از نویسندگان معاصر به تاریخ مدینه ابن شبه مراجعه و استناد نکرده‌اند و از طرف دیگر تاریخ وفات ابن شبه، سال ۲۶۰ق است که دوره زندگی وی از طبری، یعقوبی، ابن اثیر و مقریزی نزدیک‌تر به موضوع مورد بحث است، می‌توان این نظر را مطرح کرد که مالیات بر بازار در زمان هشام بن عبدالملک (۸۶-۶۵ق) اخذ شده است. قول ابن شبه چنین است: معاویه (۶۰-۴۰ق) در دوره حکومت خود در مدینه دو بازار به نام‌های دارالقطران و دارالنقصان بنا نمود و از آنها خراج می‌گرفت و هنگامی که ابراهیم بن هشام بن اسماعیل بن خالد والی هشام بن عبدالملک در مدینه بود، هشام به فرماندار خود دستور داد تا تیمچه‌ای در بازار مدینه ایجاد نماید و از آن مالیات بگیرد که فرماندار هشام هم این کار را انجام داد.

هشام مجددا دستور برپایی بنایی را داد که بتواند همه بازار مدینه را در خود جای دهد. بنابراین او دیواری با رواق‌ها (طاقات) و دروازه‌های متعدد برافراشت. سپس اطاق‌هایی (بیوت) ساخت که سراسر بازار را احاطه کرد و بعد از تکمیل، یک نوع اجاره از بازاریان اخذ می‌کرد. چون حکومت بنا را ساخته بود و از این رو می‌توان به مالیات بر مستغلات اشاره کرد که قبلا این نوع دریافتی از طرف دولت توضیح داده شد. بنابراین می‌توان این نظر را مطرح کرد که مالیات بر بازار اولین بار در دوره معاویه و سپس، به شکل اساسی در دوره هشام بن عبدالملک از بازاریان اخذ شد و بازار به شکل منظم و سرپوشیده در دوره هشام شکل قطعی پیدا کرد. البته آنچه مسلم است اینکه از نیمه دوم قرن هجری مالیات بر بازارها نهاده شده است؛ این مالیات گاهی «اجرت» نامیده می‌شد. یعقوبی مقدار این مالیات را که از دو طرف و حول و حوش بازارهای بغداد گردآوری می‌شد، سالانه بالغ بر ۱۲ میلیون درهم تخمین می‌زند.

مالیات بازار بغداد را در دوره معتصم بالغ بر ۱۰ میلیون درهم ارزیابی کرده‌اند. در سیاهه صورت خراجی که علی بن عیسی، وزیر مقتدر عباسی، در ۳۱۵ق تنظیم کرده است مجموع مالیاتی که از بازارهای بغداد، سامرا، بصره و واسط جمع‌آوری می‌شده ۱۶۹۷۵ دینار نقل شده است. گرچه در مقاطعی مقاومت‌هایی از سوی بازاریان و اصناف در مقابل اخذ مالیات بر بازار رخ می‌داد که بعضا منجر به لغو این نوع مالیات نیز می‌شد، ولی در مجموع این نوع مالیات در دوره عباسیان از بازاریان اخذ می‌شد و به منزله یکی از راه‌های درآمد خلافت عباسی و پیش از آن خلافت اموی و به‌طور مشخص از زمان هشام عبدالملک اموی محسوب می‌شد.

- منبع: مالیات بر بازار در دوره خلفای اسلامی، مجله تحقیقات تاریخ اسلامی، دوره3، شماره 1، تابستان و پاییز 1392، صفحه‌های 23تا 38، نوشته: سیدمحمدرحیم ربانی‌زاده