رویکردهای مختلف در اقتصاد تکاملی

سید‌امیرحسین میرابوطالبی *

در این ستون سعی می‌کنیم تا رابطه اقتصاد با سایر علوم را بررسی و فرصت‌های متقابلی را که این روابط به وجود می‌آورند، تحلیل کنیم. هفته گذشته پنج محور مشترک بین همه تفاسیر موجود از اقتصاد تکاملی را بیان کردیم. این هفته به تفاوت دیدگاه‌های مختلف موجود در اقتصاد تکاملی و منشا این تفاوت‌ها خواهیم پرداخت. برای درک این تفاوت‌ها باید به دو مفهوم تکامل (یا توسعه) تنها یک نهاد و در مقابل تکامل مجموعی از این نهادها توجه کنیم. در مباحث زیست‌شناسی این دو مفهوم به خوبی از هم متمایز شده‌اند. زیست شناسان اولی را رشد یا توسعه تک بعدی (Ontogeny) و دومی را تکامل جمعی (Phylogeny) می‌نامند. برای علوم اجتماعی نیز می‌توان این دو شاخه را تعریف نمود:

الف) نظریه‌های تکامل اجتماعی فردی (Ontogenic) که تمرکزش بر روی توسعه یک نهاد یا ساختار در طول زمان است و ب) نظریه‌های تکامل اجتماعی جمعی (Phylogenic) که به تکامل مجموع نهادها به عنوان یک کل، در کنار تکامل خود این نهادها می‌پردازد.

مشخصا در روش اول تمرکز بر روی یک نهاد یا بخش به صورت خاص است. به ترتیبی که این نهاد تقریبا در یک محیط ایزوله فرض شده و تنها به تکامل آن به صورت مجزا توجه می‌شود. می‌توان گفت این سری نظریات به تکامل نهادها از درون خود آنها می‌پردازند و نقش محیط اطراف و نهادهای دیگر را در مسیر تکاملی کمرنگ می‌دانند. از نمونه‌های این گونه نظریات می‌توان به نظریه تکامل پولی «منگر» اشاره کرد که با وجود حضور طرف‌های متفاوت تاکیدش بر چگونگی ایجاد پول به عنوان یک نهاد خاص و مجزا است.

به عبارت دیگر دیدگاه اول تمرکز خود را بر روی خودتعدیلی نهادها در مسیر تکامل قرار می‌دهد.

طرفداران این روش مدعی اند که ایزوله فرض نکردن این نهادها در بررسی‌ها باعث ایجاد دور بی نهایتی از تاثیرات متقابل محیط و نهاد می‌شود که در عمل بررسی آن نهاد خاص را غیرممکن می‌سازد.

اما مخالفان این نوع دیدگاه بیان می‌دارند که نهادها مشخصا به جز تعدیل‌های درونی که دارند، تحت تاثیر محیط اطراف و شوک‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز قرار داشته و به این ترتیب بررسی تکامل نهادهای مختلف بدون توجه به مجموع نهادها و تاثیرات متقابلشان محلی از اعراب ندارد.

در این دیدگاه تاکید می‌شود که وقتی جمع نهادهای مختلف را در نظر می‌گیریم امکان ایجاد نهادهای تازه‌ای نیز وجود دارد. همچنین هر بخش از این کل می‌تواند به شکل متفاوتی روند تکامل را طی کند و ادامه حیات دهد. از نمونه‌های این گونه نظریه‌ها می‌توان به نظریه انتخاب طبیعی نهادهای «وبلن» اشاره کرد که در آن علاوه بر پرداختن به جنبه فردی، به روش‌های متفاوت تکامل نهادها و تکامل همه این نهادها به عنوان یک کل می‌پردازد.

در نهایت می‌توان گفت نقطه جدایی اولیه نظریات اقتصاد تکاملی تفاوت در همین برداشت تکامل فردی یا جمعی است که درک آن به درک نظریات مختلف موجود در این رابطه کمک خواهد کرد.