تامین مالی پایدار شهرداریها؛ بررسی تجربیات ۴ کشور
چین، تایلند، آلمان و فرانسه
در آلمان، مجموع درآمدهای شهرداریها، حدود ۲۷ درصد از کل درآمد کسب شده در سطوح مختلف دولت را شامل میشود
در آلمان، مجموع درآمدهای شهرداریها، حدود ۲۷ درصد از کل درآمد کسب شده در سطوح مختلف دولت را شامل میشود
مقدمه
مدیریت شهری نیازمند یک نظام پایدار درآمدی است. همه سازمانها و نهادها اعم از دولتی و غیردولتی به همراه تمامی شهروندان باید به نسبتی که از خدمات مختلف در سطح شهر استفاده میکنند، بهای آن را در قالب عوارض پرداخت کنند؛ در غیر این صورت، مدیریت شهری برای اداره شهر ناچار به اتخاذ سیاستهای مقطعی برای کسب درآمد میشود که غالبا مخالف راهبردهای توسعه پایدار است. همراهی و کمک دولت در تحقق این فرآیند و الزام سازمانها و نهادها به پرداخت سهم خود به عنوان عوارض (و بدهیهای قبلی) ضروری است. بهرهمندی از تجربههای موفق دیگر کشورها در امر مواجهه با کسب درآمدهای پایدار برای شهرداریها، ضمن انطباق آن با شرایط کشورها میتواند بسیار مفید باشد و مورد بهرهبرداری واقع شود. بهرهمندی از تجربههای موفق دیگر کشورها در امر مواجهه با کسب درآمدهای پایدار برای شهرداریها، ضمن انطباق آن با شرایط کشورها میتواند بسیار مفید باشد و مورد بهرهبرداری واقع شود.
تجربه کشور چین
چین کشوری سوسیالیستی است که به وسیله طبقه کارگر و دموکراتیک خلق، مبتنی بر ائتلاف کارگران و دهقانان اداره میشود. دولتهای محلی در چین دارای ساختار سلسله مراتبی هستند که در آن در میان طبقات مختلف حکومتی روابط بر اساس سلسله مراتب عمودی شکل میگیرد. در این کشور کنگرههای خلق استانها، شهرها و بخشها به طور غیرمستقیم با رای مردم انتخاب میشوند. تعداد نمایندگان به موجب قانون انتخابات تعیین شده و دوره تصدی نمایندگان استانها، شهرها و بخشها پنج سال است.
اغلب درآمدهای محلی در چین از سه منبع مالیاتهای محلی، مالیاتهای مشترک و درآمدهای غیر مالیاتی به دست میآید. در جدول شماره (۱) درآمدهای مالی محلی در کشور چین و منابع دریافت آنها آمده است.
مسوولیتپذیری دولت مرکزی در برابر تامین مالی شهرداریها در چین بسیار قابل توجه است. این مساله به حکومتهای استانی- محلی کمک کرده تا با داشتن حداقل دغدغه مالی به ارائه خدمات عمومی به بهترین شیوه بپردازند. تفویض مسوولیتهای بیشتر همراه با منابع مالی به حکومتهای محلی و شهرداریها جزو سیاستهای اصلی حکومت اصلی چین است. این مساله موید این است که نهادهای محلی در ارائه خدمات محلی کارآیی بیشتری نسبت به سطح ملی از خود نشان دادهاند. همچنین در نظام ارتباطات مالی با دولت مرکزی، پایتخت و کلانشهرها از جایگاه متفاوتی نسبت به سایر شهرها قرار دارند. پکن و سه منطقه کلانشهری شانگهای، تیان جین و جانگ کینگ در رده استانی از نظر انتقالات مالی قرار میگیرند. نهایتا تجربه کشورهای با نظام اقتصادی بازار آزاد و تجربه کشور چین با نظام سوسیالیستی نشان میدهد که یک جمع بندی و توافق کلی بین نظامهای مختلف اقتصادی در تفویض مسوولیتها و منابع مالی بیشتر به نهادهای محلی و شهرداریها برای شکل دادن به توسعه شهری پایدار و افزایش کارآیی در ارائه خدمات میشود.
تجربه کشور تایلند
در تایلند که در زمره کشورهای در حال توسعه است، دولت محلی به صورتهای مختلف سازمانیافته و به شکل یکسان در مناطق روستایی و شهری توزیع شده است. صورتهای شهری دولت محلی عبارتند از: دستگاه اداری کلانشهر بانکوک، شهرداری که مراکز شهری استانها را اداره میکند و نیز نوعی مدیریت خاص شهری. جمعآوری عواید توسط دولت محلی و براساس قوانین و مقررات پیشبینی شده براساس بخشنامه دولت محلی تصویب میشود.
ساختار عواید براساس مالیاتهای جمعآوری شده مسکن، زمین، تابلوهای تبلیغاتی و کشتارگاه در درجه اول است. در مرحله بعد افزودههایی بر مالیاتهای دولت مرکزی از جمله مالیات بر ارزش افزوده کالا و خدمات است و همچنین از عواید بانکداری و دادوستدهای مالی، بیمه عمر، بیمه عمومی و کارگشایی و نیز خدمات است. همین طور مالیات بر جادهها و وسایل نقلیه به شهرداریها داده میشود. در مرحله سوم هم کارمزدها، مجوزها، جریمهها، عواید حاصل از مستغلات، موسسات عامالمنفعه و بنگاههای دولت محلی و هدایا، کمکها، وامها و یارانههای دولت مرکزی است.
تجربه کشور آلمان
کشور آلمان به عنوان کشوری توسعهیافته دارای ۱۶ ایالت است که جمعیت آنها بین ۷۰هزار نفر تا ۱۷/۶ میلیون نفر هستند. در این کشور ۱۶هزار شهرداری وجود دارد. مجموع درآمد شهرداریها در کشور آلمان، حدود ۲۶/۹ درصد از کل درآمد کسب شده در سطوح مختلف دولت را شامل میشود. این امر گواه اهمیت شهرداریها در ساختار این کشور است. ۸۸درصد از کارکنان بخش عمومی را هم نیروی به کار گرفته شده در شهرداریها تشکیل میدهند؛ به این دلیل که بیشتر فعالیتهای اجرایی را که دولتها موظف به انجام آن هستند، شهرداریها انجام میدهند.
بودجههای نهادها و حکومتهای محلی از دو بخش جاری و سرمایهای تشکیل میشوند. محل تامین بودجههای جاری، درآمدهای جاری و محل تامین بودجههای سرمایهای، درآمدهای سرمایهای هستند که از محل کمکهای بلاعوض سرمایهگذاری از جانب دولت و نیز عواید حاصل از فروش تامین شده است. درآمدهای مالیاتی هم منبع درآمدی برای شهرداریها هستند. درآمد شهرداریها از کمکهای بلاعوض، فروش خدمات، خالص قرض استقراض، تسهیلات بانکی و در مواردی از منابع دیگر
تامین میشود.
تجربه کشور فرانسه
در فرانسه، تامین مالی فعالیتهای شهرسازی از مراحل پراهمیت عملیات شهرسازی است که با همکاری بخش خصوصی و دوایر دولتی انجام میگیرد. منبعی که سرمایه اولیه فعالیتهای شهرسازی را تامین میکند یا صندوق دولت است یا سرمایه بخش خصوصی.
در حالت اول این هزینه باید به وسیله صندوق ملی یا سرمایه ملی بازسازی زمینها و شهرسازی پرداخت شود. در حالت دوم، این هزینهها به وسیله افراد بخش خصوصی تامین میشود. بنابر قانون شهرسازی و مسکن فرانسه، وزیر شهرسازی میتواند به شرکتهای سندیکایی مالکان یا هر سازمان عمومی یا شخصی که برای نوسازی و استفاده بهتر از محلههای شهری در نقاطی که از نظر تجهیزات و تاسیسات شهری مناسب است و فعالیت میکنند، اعاناتی بدهد. این اعانات صرف خرید ساختمانهایی میشود که باید تخریب شود یا صرف جلوگیری و خلع از فعالیتهایی میشود که با طرح نوسازی
هماهنگ نیستند.
عوارض و مالیات، نوعی بدهی مردم به بودجه شهرداریها است. در فرانسه عایدات ناشی از عوارض هر نوع عمل تفکیک و ایجاد ساختمان صرف هزینههای تامین زمین و پرداخت غرامتهای تصرف زمین توسط شهرداری اخذ شود. بناهایی که به وسیله دولت یا بخشها (Departments) یا مناطق (Regions) یا موسسات عمومی غیرصنعتی و غیربازرگانی ساخته شوند، از پرداخت عوارض معاف هستند.
به علاوه در نوسازی یا توسعه ساختمانها در بخشهایی که جمعیت آنها بیش از ده هزار نفر باشد و در بخشهای ناحیه پاریس که نام آنها مشخص شده است، مالیات ساختمان تعلق
میگیرد.
سخن آخر
شهرداری به عنوان یک نهاد عمومی که مسوولیت مدیریت و اداره شهرها را بر عهده دارد در جهت تامین منابع مالی خود باید سعی در کم کردن اتکای خود به درآمدهای ناپایدار نموده و از طریق افزایش سهم درآمدهای پایدار در منابع درآمدی خود به ارائه کالاها و خدمات مورد نیاز شهرو ندان
مبادرت ورزد.
در این مسیر با بهره گرفتن از تجربیات جهانی و شناخت شرایط داخلی و نظام برنامهریزی کشور، امید است بتوان منابع درآمدی پایدارتری را برای شهرداری جستوجو کرد.
منابع و مآخذ
- هاشمی، سید مناف (1388). تامین مالی شهرداریها: چارچوب درآمدی نهادهای محلی (شهرداریها) در کشور چین. اقتصاد شهر، شماره 2، تابستان، صص 48- 63.
- مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران (۱۳۹۱). دولت و پایتخت؛ بررسی تجارب جهانی کمک دولت در تامین مالی اداره پایتختها به عنوان منبع درآمدی پایدار در مدیریت شهری. دانش شهر، شماره ۱۱۴، تابستان، تهران: مدیریت فناوری اطلاعات و مرکز اسناد.
* دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری دانشگاه هنر تهران
(sabahnabaei@yahoo.com)
ارسال نظر