پاورقی
خانه جهانی وکلا(۳۴)
ترجمه و تلخیص: علی سرزعیم
۲. تفاوت جرم از اقدام قوانین خصوصی
اگر کسی اشتباها با ماشین به کسی بزند مصداق مسوولیت مدنی است اما اگر عمدی بزند جرم است.
کوتر و یولن
ترجمه و تلخیص: علی سرزعیم
۲. تفاوت جرم از اقدام قوانین خصوصی
اگر کسی اشتباها با ماشین به کسی بزند مصداق مسوولیت مدنی است اما اگر عمدی بزند جرم است. جبران به اندازهای صورت میگیرد که فرد بین دو حالت قبل از زیان دیدن و بعد از زیان دیدن همراه با جبران بی تفاوت گردد اما آیا در موارد مجرمانه میتوان چنین جبرانهایی داشت: چه مقدار پول باید به کسی داد تا نداشتن دست یا زنده نماندنش با دست داشتن و زنده ماندن برابر گردد؟ آیا میتوان برای دست یا زنده ماندن قیمتی تعیین کرد تا بر اساس آن جبران صورت گیرد؟ اگر نمیتوان جبران کامل صورت داد، باید تنبیه انجام شود. حتی اگر نظرا بتوان جبران کامل انجام داد عملا اجرایی نیست، زیرا بازاری برای مبادله دست و پا یا جان وجود ندارد تا بر اساس آن بتوان قیمت آن را درآورد. حتی اگر عملا هم جبران کامل انجام شود، بازهم باید تنبیه انجام گیرد زیرا سو قصد مخل و محدود کننده آزادی فرد است. منافع افراد را میتوان با جبران، تامین کرد اما نقض آزادی فرد را چطور؟
اگر کسی کالایی به ارزش ۱۰۰۰ دلار دزدید و او را گرفتند، آیا کافی است تا او را ۱۰۰۰ دلار جریمه کنند؟ پاسخ منفی است زیرا در این صورت افراد میان کسب کالا از طریق مبادله یا دزدی بی تفاوت میشوند. این مساله وخیم تر است وقتی که توجه کنیم که احتمال دستگیری دزد کمتر از ۱۰۰ درصد است.
۳. مسوولیت قطعی جرم
برخی جرمها هست که درآن سوءنیت مطرح نیست ولی بازهم مصداق جرم قلمداد میشود مثل کسی که با زنی زنا میکند و بعد متوجه میشود که او زیر سن قانونی بوده است در حالیکه تصور میکرده بالای سن قانونی است. در قرن بیستم موارد زیادی مشمول چنین حالتی گردیدند: داشتن مواد مخدر بدون نسخه دکتر، فروختن مواد سمی بدون اخطار کافی دادن و .... چنین جرمهایی که نیت بدخواهانه در آن نیست، اصطلاحا جرمهای مسوولیت قطعی خوانده میشوند.
۴. تحلیل اقتصادی تصمیم به تخلف
فرض کنیم جرم برای دستیابی به نفع مادی یعنی پول صورت گیرد. جدی و حاد بودن جرم موجب شدید بودن مجازات میشود. برای اینکه انگیزه جرم باقی نماند باید مجازات شدیدتر از میزان منفعت حاصل از جرم باشد.
در شکل زیر منحنی مجازات بالای منحنی منفعت جرم است تا انگیزه جنایت کردن فراهم نشود. هرچه حاد بودن جرم بیشتر باشد، مجازات شدیدتر شده است، لذا یک منحنی ایجاد شده است. اگر این واقعیت را نیز در نظر بگیریم که همه دزدیها و تخلفها و جنایتها منجر به دستگیری عامل آن نمیشود، باید مجازات انتظاری را کمتر از میزان مجازات دانست.
اگر میزان جرم را با x نشان دهیم و منفعت حاصل از آن را (y(x بدانیم و احتمال دستگیری را (p(x قلمداد کنیم
(برای جرمهای بزرگتر احتمال دستگیری بیشتر است، زیرا مردم و پلیس حساستر میشوند) و مجازات را (f(x آنگاه هر کس برای جنایت کردن باید این معادله را حداکثر کند:
(Max y-p(x)*f(x)
فرد تا جایی جلو میرود که یک واحد افزایش جنایت موجب یک واحد افزایش مجازات انتظاری شود. البته میتوان مدل را پیچیدهتر کرد و منافع جنایت را صرفا مادی ندانست؛ بلکه لذت ناشی از آن یا سرزنش اجتماعی یا ... در نظر گرفت.
باید توجه داشت که این مدلها رفتار مجرمان را مدل میکند نه نیت درونیشان را. این مدلها وقتی فرد با برنامهریزی قبلی جنایتی را انجام میدهند خوب تبیین میکنند، ولی شرایطی را که فرد ناگهان در معرض جنایت قرار میگیرد و تصمیم به جنایت میگیرد، درست تبیین نمیکند. به هر حال باید گفت که این مدلها وضعیت کلان مساله را خوب نشان میدهد و دادگاه با حالتهای منفرد سرو کار دارند. تحلیلهای کلان برای قانونگذاران بسیار مفید هستند.
۵.آیا مجازات از ارتکاب جرم بازدازنده است؟
تحلیل قبلی میگفت که اگر مجازات انتظاری زیاد شود، میزان وقوع جرم کم میشود. یک تئوری این است که مجازات بازدازنده است و با افزایش هزینه جرم، میتوان وقوع را کم کرد. دیدگاه دیگر معتقد است تا وقتی زمینههای اقتصادی-اجتماعی وقوع جرم را از بین نبریم، جرم کاهش نخواهد یافت.
ارسال نظر