یادداشت
یارانهها و شبکه اطلاعرسانی قیمتها
بیماری را تصور کنید که در بیمارستان بستری است و پزشکان برای تشخیص ناخوشی وی معاینات و آزمایشهای متعددی را انجام دادهاند، اما به دلایلی همه اطلاعات مربوط به نتایج معاینات و آزمایشها دستکاری و مخدوش شدهاند.
دکتر موسی غنینژاد
بیماری را تصور کنید که در بیمارستان بستری است و پزشکان برای تشخیص ناخوشی وی معاینات و آزمایشهای متعددی را انجام دادهاند، اما به دلایلی همه اطلاعات مربوط به نتایج معاینات و آزمایشها دستکاری و مخدوش شدهاند.
یادداشت
یارانهها و شبکه اطلاعرسانی قیمتها
موسی غنینژاد
بیماری را تصور کنید که در بیمارستان بستری است و پزشکان برای تشخیص ناخوشی وی معاینات و آزمایشهای متعددی را انجام دادهاند، اما به دلایلی همه اطلاعات مربوط به نتایج معاینات و آزمایشها دستکاری و مخدوش شدهاند. واضح است که اگر پزشکان برمبنای این اطلاعات نادرست دست به معالجه بزنند نه تنها نتیجه مطلوبی نخواهند گرفت، بلکه ممکن است وضع بیمار را بدتر هم بکنند.
تنها کاری که یک پزشک حاذق در این شرایط میتواند انجام دهد، این است که با تکیه بر تجربه و حدس و گمان خود اطلاعات نادرست را اصلاح کند. اگر دستگاه دماسنج دستکاری شده و دمای بدن بیمار را درست نشان نمیدهد پزشک تلاش میکند با تکیه بر حس لامسه خود دمای درست را تخمین بزند، اما طبیعی است که این تخمین نمیتواند دقت دستگاه دماسنج را داشته باشد.
اصلاح اطلاعات نادرست در خصوص آزمایشهای متعددی که ناظر بر اندازهگیری دقیق بعضی متغیرها است، بسیار پیچیدهتر است و حدس و گمانهای تجربی کاربرد چندانی در این گونه موارد ندارند. بنابراین تنها راه تشخیص درست بیماری و معالجه موثر دسترسی به اطلاعات درست و دستکاری نشده است و نه حدس و گمان و شبیهسازی وضعیت واقعی. اگر اطلاعات درستی به پزشک داده نشود، توقع چارهجویی از سوی وی غیرمنصفانه خواهد بود.
حدیث بیماری اقتصاد ایران شبیه تصویر فوق است. نظام قیمتهای نسبی که مهمترین شبکه اطلاعرسانی دقیق در خصوص متغیرهای اقتصادی است در همه بازارها دچار سانسور و خدشه است و اطلاعات درستی را در جامعه پراکنده نمیکند. محاسبه هزینههای فرصت و قیمتهای سایه روشهایی است که اقتصاددانان برای تخمین تقریبی اطلاعات حقیقی به آن متوسل میشوند، اما این گونه شبیهسازیها همانند شیوههای تجربی پزشکان هیچگاه نمیتواند جای اطلاعات واقعی را بگیرد.
بهعلاوه، فاجعهبارتر این است که افراد غیرمتخصص و ناوارد شبیهسازیها را انجام دهند و بر مبنای آن تصمیمگیری کنند. به عنوان مثال میتوان به موضوع یارانهها و نقدی کردن آنها اشاره کرد. محاسبه مقدار پولی یارانهها بر اساس هزینه فرصت قیمت بازار (آزاد) محاسبه میشود یعنی بر فرض اگر قیمت یک لیتر بنزین در بازار منطقه خلیج فارس یک دلار باشد هزینه فرصت یک لیتر بنزین مصرفی داخلی به تقریب ۹۰۰تومان خواهد بود و اگر بنزین داخلی لیتری ۱۰۰تومان به فروش برسد یارانه غیرمستقیم پرداختی به مصرفکننده ۸۰۰تومان برای هر لیتر بنزین ارزشگذاری خواهد شد.
نکته مهمی که در این میان اغلب مورد غفلت قرار میگیرد این است که ارزش اقتصادی کل یارانهها و نیز مقدار فیزیکی آنها به یک متغیر برونزا یعنی قیمت منطقه ای بنزین بستگی دارد و به اراده عرضهکننده بنزین یارانهای (دولت) معین نمیشود.
بنابراین تصور اینکه دولت مقدار معینی (به لحاظ ارزش اقتصادی و مقدار فیزیکی) یارانه میدهد و اکنون میتواند آن را به صورت نقدی توزیع کند کاملا نادرست است. اگر دولت قیمت بنزین یارانه ای خود را از لیتری ۱۰۰تومان به لیتری به ۴۰۰تومان افزایش دهد نه تنها ارزش پولی کل یارانهها کاهش مییابد، بلکه مقدار فیزیکی مصرفی نیز کمتر میشود و از سوی دیگر در صورتی که قیمت منطقهای بنزین (هزینه فرصت) تغییر کند، ارزیابی ارزش اقتصادی یارانهها نیز تغییر مییابد.
باید توجه کنیم وقتی از نقد کردن یارانهها سخن میگوییم موضوع سخن ما کاملا مبهم و نامشخص است و تصور اطلاعات دقیق و مشخص در این مورد توهمیبیش نیست. بنابراین توزیع پول به هر مقدار آن میان برخی از اقشار مردم تحت عنوان یارانه نقدی هیچ مبنای محاسباتی دقیق نمیتواند داشته باشد و صرفا تصمیمی مبتنی بر اراده خاص خواهد بود.
بیماری اقتصاد ایران در درجه اول ناشی از اطلاعرسانی نادرست شبکه قیمتهای نسبی است که خود ریشه در دخالتهای گسترده دولت و قیمتگذاری دستوری در همه بازارها از کار و سرمایه گرفته تا کالا و خدمات دارد. تصمیمگیران اقتصادی از جمله دولت برای اتخاذ تصمیمات عقلایی به سیستم اطلاعرسانی درست و کارآمدی نیاز دارند که گویای مطلوبیتهای افراد جامعه از یکسو و کمیابی منابع از سوی دیگر باشد.
برای دستیابی به چنین نظام اطلاعاتی لازم است که دولت از مخدوش کردن اطلاعات با دستکاری در مکانیسم قیمتها خودداری کند و اراده خاص خود را جایگزین اراده عامه مردم ننماید. راه علاج بیماری آزادسازی تدریجی اقتصاد ملی از دخالتهای دولت است نه تداوم بخشیدن به آن به شکلهای دیگر. اصلاح نظام یارانهها تنها زمانی نتیجه بخش خواهد بود که در چارچوب منطق شبکه اطلاعرسانی قیمتهای نسبی در بازارهای رقابتی صورت گیرد وگرنه راه به جایی نخواهد برد.
ارسال نظر