از گوشه و کنار
جایگاه گردشگری در اقتصاد شهری
اقتصاد شهری را میﺗﻮان نقطه تلاقی اقتصاد و جغرافیا دانست. ساکنان اولیه شهرها به دنبال مکانی برای بهتر زیستن و تعامل با دیگر ساکنان پیشتر و بعد از خود بودند،
بخش نخست
اقتصاد شهری را میﺗﻮان نقطه تلاقی اقتصاد و جغرافیا دانست. ساکنان اولیه شهرها به دنبال مکانی برای بهتر زیستن و تعامل با دیگر ساکنان پیشتر و بعد از خود بودند، نیازهای آنان گونهای از اقتصاد را شکل داد که در نهایت منجر به ایجاد بنگاههای اقتصادی برای رفع نیازهای این ساکنان و کسب درآمد و منفعت از این رهگذر شد و بنگاههای اقتصادی نیز به دنبال مکانیابی برای بهره بردن حداکثری از راه فروش و برآوردن نیازهای این ساکنان بودند و این گونه شد که شهرهای اولیه شکل گرفته و بر اساس برخی مولفههای قابل بررسی وسعت یافته و بزرگ شدند، در واقع اقتصاد شهری برآیند تعامل بین ساکنان با دیگران و یکدیگر برای تداوم حیات شهری است.
با توسعه شهرها و تنوع نیاز شهروندان که فراتر از محدوده کالاهای موجود بود، برخی صاحبان بنگاههای اقتصادی یا تاجران را برآن داشت که شجاعانه از محدوده حیات و جغرافیای بسته آن زمان گام فراتر گذاشته و برای کسب درآمد بیشتر و رفع نیاز ساکنان محلی در به دست آوردن چیزهایی غیر از کالاهای موجود، زحمت رفتن به دوردستها را متحمل شده و بار سفر ببندند و این چنین شد که کاروانهای تجاری از نقطهای به نقطهای دیگر در خشکی و دریا و با شتر و کشتی راه افتاده و تجار محلی تبدیل به بازرگانان هفت دریا شدند.
عبور کاروانهای تجاری از شهری به شهری و سرزمینی به سرزمین دیگر که هر یک دارای ویژگیهای اقلیمی، جغرافیایی و تاریخی با آداب و فرهنگ و زبان خاص خود بودند از چنان جاذبهای برخوردار بود که نقل خاطرات آن برای بستگان، آشنایان و دیگر ساکنان هر دیاری همراه با ایجاد حسی غریب برای سفر و تماشای تمام شنیدهها با چشمان سر بود.
شوق دیدن دیگر سرزمینها و مردم ساکن در آنها بدون دلیل مهمی مثل تجارت نیز از چنان قدرت و جذابیتی برخوردار بود که برخی تنها برای تماشا و آشنایی با دیگر فرهنگها و اقوام سفر کرده و به سیاحت دنیای دور از دیار خویش پرداختند.
سیاحان و گردشگران خاطرات شفاهی خود را گاهی مکتوب کرده و در اختیار دیگران میگذاردند و با انتشار نخستین سفرنامهها، نخستین مجموعههای معرفی و راهنمای سفر به دوردستها نیز پا به عرصه گردشگری گذارده و کم کم رشد و تکامل یافت. در حال حاضر گردشگری، صنعتی پویا، قابل اعتماد و دارای پتانسیلهای کافی برای سرمایهگذاری و برنامهریزی است، اما در حالی که بسیاری از کشورهای فاقد اصالت کافی و تاریخ مدون، تنها با ایجاد جذابیتهای کاذب سعی در جذب حداکثری گردشگران را داشته و اقتصاد شکننده خود را با حضور گردشگران خارجی، فعال و سرپا نگه داشتهاند، کشور ایران که به اذعان کارشناسان این صنعت و به رغم غیرمنصفانه بودن نظر آنان، دارای رتبه دهم جاذبههای گردشگری است، متاسفانه فقط ۵ درصد درآمدش را از راه گردشگری تامین ﻣﻲنماید و غمانگیزتر آنکه این کشور بزرگ با تاریخ پربار و تمدن با شکوهش، در میان ۱۸۰ کشور جهان در رتبه ۱۳۷ از لحاظ گردشگری است. در حالی که برای ایجاد اشتغال جوانان در صنایع و واحدهای تولیدی، منابع مالی زیادی مورد نیاز است، در بخش گردشگری به ازای هر نفر شغل فقط به ۸۰۰ هزار تومان سرمایه نیاز داریم که نشاندهنده سودآوری بالا و اقتصادی بودن سرمایهگذاری در این بخش است. اقتصاد شهری با تمام گستردگی و تنوعی که دارد، بینیاز از حضور مسافران و گردشگرانی که از داخل و خارج اوقات فراغت خویش را در شهر سپری میﻛﻨﻨﺪ نبوده و نیست این گردشگران میﺗﻮانند همان ساکنان و شهروندانی باشند که ساعات و دقایقی را برای جبران خستگیها و تلاشهای روزمره و یا تجدید قوای تحلیل رفته شان در بوستانها و بازار و سایر اماکن تفریحی سپری میﻛﻨﻨﺪ یا گردشگرانی باشند که از دیگر نقاط کشور با اهدافی مشابه همان شهروندان یا به نیت دیدار آشنایان و سایر جاذبههای موجود سفر کرده باشند و نیز میﺗﻮاند شامل گردشگران خارجی باشد که هر یک با هدفی ویژه از جای جای جهان معاصر به نقطه و شهری مشخص سفر نمایند.
سید حسین میربهرسی
ارسال نظر