مخاطرات رفتار منفعلانه در بورس
گروه بورس- آیا از سرمایهگذاری منفعلانه اجتناب میکنید به این علت که تصور میکنید بازدهی کمتری دارد؟ این یکی از اشتباهات رایج سرمایهگذاران است. سرمایهگذاران هنگامی که سفر به دنیای سرمایهگذاری را آغاز میکنند، یکی از دو مسیر زیر را میتوانند انتخاب کنند. آنها یا میتوانند صندوقهای سرمایهگذاری که مدیریت آنها فعالانه است و سبد سهامشان دائما در حال تغییر است را انتخاب کنند یا آنکه ابزارهایی با مدیریت منفعلانه تر از قبیل صندوقهای شاخصی را برگزینند. شواهد حاکی از این امر است که اکثریت سرمایهگذاران حقیقی در صورتی که استراتژی منفعلانهتری را برای خود انتخاب میکردند، سود بیشتری نصیبشان میشد. اما بیشتر آنها مسیر فعال تر را انتخاب میکنند.
یک عامل مهم در این انتخاب، این است که سرمایهگذاران احساس میکنند کنترل بیشتری بر سرمایه خود در صورت انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری با مدیریت فعالانه دارند. درک فعالان والاستریت از این استدلال روانشناختی در این جمله تبلیغاتی آنها مشهود است که میگویند با انتخاب این صندوقها یا استفاده از سامانه معاملات آنلاین کنترل بیشتری بر سرمایه خود خواهید داشت.
از سوی دیگر، همین سرمایهگذاران احساس میکنند که انتخاب شیوههای منفعلانه فقدان کنترل بیشتری را بر ریسکها و بازده سبدهای سرمایهگذاری آنها به همراه دارد. قطعا این یکی از ویژگیهای انسان است که بخواهد کنترل امور را به دست گیرد و کاری انجام دهد. گرچه استفاده از صندوقهایی با مدیریت فعالانه پورتفوی که مستلزم خرید و فروش مکرر سهام است و همچنین مدیریت فعالانه پرتفوی توسط خودشان حس کنترل به این سرمایهگذاران میدهد. اما اگر به دنبال سود هستید واقعیت چیزی کاملا
متفاوت است.
مشکل این است که هنگامی که سرمایهگذاران، صندوقهایی با مدیریت فعالانه را انتخاب میکنند، کنترل بر عوامل تعیینکننده بازده را به مدیران صندوقها واگذار میکنند. مدیران فعال سعی میکنند که بازار را به اصطلاح زمانبندی کرده و سهامی که عملکرد بهتری خواهند داشت را برگزینند. اگر یک مدیر فعال معتقد باشد که بازار خرسی در راه است، صندوق سهام خود را خواهد فروخت و اوراق قرضه خواهد خرید و حتی گاهی اقدام به فروش استقراضی سهام خواهد کرد. یک صندوق کوچک ممکن است تصمیم بگیرد سهام شرکتهای بزرگ را خریداری کند.
یک صندوق بر مبنای ارزش (صندوقی که سهامی میخرد که قیمت روز بازار آن از NAV آن پایینتر است نسبتP بهE پایینی دارد) ممکن است تصمیم بگیرد سهامی با پیش بینی درآمدهای در حال رشد که عمدتا نسبت P به E بالایی دارند، خریداری کند و یک صندوق که حوزه فعالیت آن سهام شرکتهای داخلی است، ممکن است تصمیم بگیرد سهام شرکتهای خارجی را خریداری نماید. این نوع تغییرات به نام تغییر در سبک شناخته میشوند و اتفاقا همین تغییر در سبک است که باعث میشود سرمایهگذاران کنترل بر چگونگی تخصیص سرمایه و متعاقبا میزان ریسک و بازده پرتفوی خود را از دست بدهند.
به این علت که سرمایهگذاران در صندوقهایی با مدیریت منفعل هرگز نگران تغییر سبک فعالیت نیستند، میتوانند کنترل خود بر میزان و چگونگی ریسک و بازده سبد سرمایهگذاری خود را حفظ کنند.
در واقع، این درک غالبا اشتباه که خرید و فروش مکرر و افراطی سهام میتواند کنترل سرمایهگذار را افزایش دهد، تنها حس کاذبی از کنترل را به وجود میآورد.
ما باید یک استراتژی کنترلی دیگر را مورد اشاره قرار دهیم: خرید تکسهمها به جای انتخاب صندوقهایی با مدیریت فعالانه. به نظر میرسد این استراتژی راهکار نهایی در کنترل حداکثری وضعیت توسط سرمایهگذار باشد. با این حال، در پیمودن این مسیر، با دو مشکل مواجه خواهید شد. اول اینکه، شما احتمالا نمیتوانید به میزانی از تنوع بخشی که استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک برایتان به همراه دارد، دست یابید و دوم آنکه، شواهد نشان میدهند سرمایهگذارانی که سهامشان را خودشان انتخاب میکنند معمولا بازده کمتری از متوسط بازده بازار به دست میآورند.
اگر شما هم به این میاندیشید که با خرید تکسهم کنترل بیشتری روی سودآوری خود به دست خواهید آورد، باید بدانید که با این کار تنها ریسک خود را به نحو سرسامآوری افزایش دادهاید بدون آنکه لزوما بازدهی شما نسبت به شاخص بورس افزایش یابد!
منبع:www.Bourse۲۴.ir
ارسال نظر