فتح نافرجام قله ۴۱ هزار
دنیای اقتصاد- بورس تهران یک روز پس از انجام بزرگترین عرضه تاریخ خود به روند صعودی ادامه داد؛ تا جایی که شرکت تازه وارد هلدینگ خلیج فارس وضعیت بازار را تحت تاثیر خود قرار داد و حتی سبب شد که روزگذشته شاخص کل برای دقایقی از مرز تاریخی ۴۱ هزار واحدی هم عبور کند. اما ثبت این رکورد نتوانست دوام زیادی داشته باشد و انتشار اخباری مبنی بر رشد ۴۰۰ درصدی قیمت خوراک گازی پتروشیمی ها بلافاصله گروه پیشروی بازار، یعنی گروه شیمیایی را از تب و تاب انداخت و عقب نشینی شاخص به کانال ۴۰ هزار واحدی را موجب شد. یک هفته با تپیکس
تلاش برای فتح قله 41 هزار
گروه بورس- شروین شهریاری: بازار سهام با ادامه روند مثبت خود در سال ۹۲، هفته جاری را نیز توام با رونق ملایم سپری کرد که منجر به افزایش ۵/۰ درصدی شاخص شد. همچنین رقم شاخص کل بورس در روز گذشته برای نخستینبار در تاریخ فعالیت برای دقایقی از مرز ۴۱ هزار واحد عبود کرد اما همزمان با انتشار برخی خبرها در خصوص افزایش قیمت خوراک گازی پتروشیمیها از ارتفاع مزبور عقب نشست.
به این ترتیب، بدون احتساب آخرین روز معاملاتی بازار در شنبه آینده، بورس در ماه نخست سال جدید سود ۷ درصدی را برای سهامداران به ارمغان آورده است. این کارنامه هرچند در مقایسه با بازدهی دورقمی فروردینهای رویایی بورس (به عنوان مثال در سال ۸۹) ضعیف تر است اما در مقایسه با ماه اول سال قبل (که به رشد ۵ درصدی منجر شده بود) و عملکرد ماههای اخیر مطلوب ارزیابی میشود. در هفته مورد گزارش همچنین پس از کش و قوسهای فراوان، سهام بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور در بازار سهام عرضه شد که پس از دوبار تعدیل قیمت سرانجام در نرخ ۷۵۰۰ ریال به فروش رسید. به این ترتیب بزرگترین عرضه اولیه تاریخ بازار سرمایه با ارزشی معادل ۹۲۹ میلیارد تومان رقم خورد تا هلدینگ خلیج فارس که حدود نیمی از ظرفیت پتروشیمی کشور را در اختیار دارد با ارزش بازار ۱۸ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان روی تابلوی بورس تهران برود. ترکیب خریداران این سهم از مشارکت پررنگ نهادهای حقوقی حکایت دارد که این مساله نشاندهنده استقبال کمتر سرمایهگذاران خرد از سهام «وفارس» است. با عنایت به وزن سنگین این شرکت و سهام شناور آن انتظار میرود نوسانات قیمت آن در بازار کندتر از سهام سایر شرکتهای تازه وارد به بورس رقم بخورد.
گروههای فراموش شده بازار
بازار سهام در هفتههای اخیر هر چند از رونق مناسبی برخوردار بوده اما واکاوی در صنایع پیشرو نشان میدهد که این رونق در بین صنایع مختلف فراگیر نبوده است. یکی از سرشناس ترین سهام مغفول بازار طی این دوره صنایع معدنی و فلزی بوده است. این دو گروه که در رالی صعودی پرشتاب بازار در پاییز سال گذشته نقش قاطعی ایفا نمودند این روزها حاشیه نشین شده و نوسانات کاهشی قیمت را رقم میزنند. مطالعه شاخص صنایع مزبور حکایت از آن دارد که از نیمه دی ماه ۹۱ (که مقارن با ورود بازار به فاز استراحت موقت بود) شاخص گروه فلزات اساسی بیش از ۱۵ درصد افت داشته است. بهاین ترتیب سهامداران بزرگترین صنعت بازار (به لحاظ ارزش روز) عملا در سه ماه اخیر ره توشه ای جز زیان بر نبسته اند. وضعیت مشابهی در خصوص سهام استخراجکننده کانههای فلزی (که محوریت آن را سنگآهنیها تشکیل میدهد) نیز به چشم میخورد که افتی بیش از ده درصد در همین دوره داشتهاند. این در حالی است که رشد متوسط بازار در این مدت بیش از ۸ درصد بوده است که این کارنامه مثبت به لطف رونق چشمگیر سهام پالایشگاهها و پتروشیمیها ممکن شده که تاثیرات ریزش سهام معدنی و فلزی را در عمل خنثی کرده است. با این حال باید توجه داشت که دو گروه مزبور که این روزها در بازار مهجور شدهاند با استدلالاتی مشابه صنایع پیشرو نظیر افزایش نرخ ارز، ارزنده تلقی میشوند و عدم اقبال بازار تناسب چندانی با واقعیتهای بنیادی سهام این گروه ندارد. از این منظر احتمال میرود با انتشار گزارشهای ۱۲ ماهه صنایع معدنی و فلزی، بار دیگر توجه بازار به سهام آنها جلب گردد و با دست به دست شدن صنایع برتر در ماههای پیش رو، سهامداران این گروهها نیز از پیامدهای مثبت رشد نرخ ارز بر سودآوری و ارزش سهام شرکتها بهره مند شوند.
و باز هم «سیمان»!
در سالهای قبل نام سهام سیمانی حداکثر چند نوبت در سال بر سر زبانها میافتاد، اما در ماههای اخیر بر تعداد دفعات اقبال ناگهانی به سهام این گروه افزوده شده است. در نتیجه این رویکرد سهام سیمانی هر بار با نوسان مثبت کوچکی مواجه شده و در سطحی بالاتر از قبل آرام میگیرند. در هفته جاری نیز انتشار برخی گزارشهای عملکرد سال گذشته شرکتهای این گروه بهانهای شد تا صفهای خرید بار دیگر میهمان سهام صنعت خاکستری شود و شاخص صنعت جهش ۷ درصدی را تجربه کند. در این گروه، افزایش معنادار قیمت سیمان صادراتی نوید آغاز دوران انتفاع شرکتهای سیمان از رشد نرخ ارز را میدهد. بارزترین نشانه در این مورد در گزارش دوازده ماهه یکی از بزرگترین صادرکنندگان سیمان کشور یعنی بهبهان قابل مشاهده است که در فصل زمستان افزایش ۳۰ درصدی را در قیمت سیمان صادراتی خود اعمال کرده و موفق به فروش سیمان تیپ ۵ به قیمت هر تن ۱۳۵ هزار تومان به کشور عراق شده است. نرخ مورد اشاره که هنوز با قیمت سیمان در عراق تفاوت فاحشی را نشان میدهد تنها میتواند به عنوان نشانه ای اولیه از حرکت شرکتهای این صنعت به سمت آزادسازی نرخ تبدیل ارز صادراتی تلقی گردد. این مساله در کنار شایعه افزایش مجدد قیمتهای داخلی سیمان به میزان حداقل ۲۰ درصد در سال جاری، موجب سبز شدن دسته جمعی نمادهای سیمانی در بازار شده است. با عنایت به موارد پیش گفته و نیز ارزش جایگزینی بالای سهام این صنعت نسبت به قیمتهای روز میتوان اقبال این روزهای خریداران به سهام این صنعت را واجد پشتوانه اقتصادی و بنیادی معقول دانست.
طلا دوباره میدرخشد؟
در معاملات این هفته بازارهای بینالمللی، اتفاقی نادر و جالب توجه روی داد که خاطره برخی نوسانات شدید در اقتصاد داخلی را در مقیاس جهانی برای سرمایهگذاران زنده کرد. این رویداد افت بیش از ۱۵ درصدی قیمتهای طلا در دو روز معاملاتی جمعه و دوشنبه بود که موجب غافلگیری بسیاری از کارشناسان شد. آغاز این روند با اعلام فروش ذخایر نیم میلیارد دلاری طلای قبرس کلید خورد اما تحلیلگران دلیل مهمتر این مساله را به انتشار خلاصه مذاکرات آخرین جلسه کمیته پولی بانک مرکزی آمریکا مرتبط میدانند که در روزهای اخیر منتشر شده است.
بر اساس این گزارش، تعداد بیشتری از اعضای تصمیم گیرنده در این کمیته لزوم خاتمه برنامه انبساط پولی بانک مرکزی در پایان سال ۲۰۱۳ را در صورت بهبود آمار اشتغال مورد تاکید قرار داده اند. در حال حاضر بانک مرکزی ایالات متحده ماهانه ۸۵ میلیارد دلار انواع اوراق بدهی دولتی و اوراق قرضه مسکن را از بازار میخرد که این روش در گفتمانهای عمومی به «چاپ پول جدید» تعبیر شده که به طور مصنوعی باعث پایین نگه داشتن نرخ استقراض میشود.
نکته جالب این است که سقوط اخیر طلا در فضایی اتفاق افتاده که این برنامه هنوز در جریان است و در اقدامی مشابه، بانک مرکزی ژاپن هم به تزریق نقدینگی با حجم ۷۶ میلیارد دلار در ماه روی آورده است.
به این ترتیب دو بانک مرکزی ژاپن و ایالات متحده مشغول پمپاژ نقدینگی به حجم دو تریلیون دلار در سال به بازارها هستند. این مساله در کنار نامشخص بودن زمان دقیق پایان سیاستهای انبساطی مزبور این فرضیه را تقویت میکند که سقوط سنگین طلا در بازارهای جهانی، اتفاقی متناسب با افزایش حجم نقدینگی ارزان در جهان نیست؛ نکتهای که در ماههای آینده میتواند افت ارزش پولهای کاغذی در برابر طلا را رقم بزند و بار دیگر این فلز درخشان را به عنوان یکی از گزینههای پرطرفدار سرمایهگذاری به منظور حفظ ارزش داراییها در برابر اقدامات انبساطی بیسابقه بانکهای مرکزی مطرح کند.
ارسال نظر