داستانهای ناگفته از جنگ <br> - ۱۰ اسفند ۹۱
گروه تاریخ اقتصاد - کتاب خاطرات ویلیام وارتون، نویسنده آمریکایی که «شارپانل: داستانهای ناگفته» نام دارد، بیسروصدا و تنها به زبان لهستانی منتشر شده است، در کشوری که وارتون کموبیش محبوبیت قابل توجهی در آن دارد.این کتاب خاطراتی را در خود جای داده که حتی وارتون میگوید از در میان گذاشتن آنها با چهار فرزندش بیم و شرم داشته است. در میاناین خاطرهها مشارکت غیرمستقیم او در کشتار اسرای جنگی آلمانی که تحتالحفظ او بودهاند از تلخترینهاست. وی مینویسد: «هنوز هم در درون خود بااین موضوع کنار نیامدهام و به سختی میتوانم با آن روبهرو شوم. بهنظرم به همین دلیل بود که گذاشتمش برای آخر کار. میخواستم با صداقت هرچه تمام آن را بازگو کنم.»
او در ادامه میآورد: «یک بعدازظهر... با کورت وونهگات (نویسنده سلاخخانه شماره پنج) قرار شام داشتم. از من پرسید «جنگ تو چطور بود؟» من با بازگویی دادگاههای نظامیای که در آنها شرکت داشتم پاسخش را دادم... اما جنگ برای من در یک تجربه تلخ دردآور و روحآزار خلاصه میشود. من ترسیده بودم و مستاصل و باورم به انسان را گم کرده بودم، بهویژه باورم نسبت به انسان بودن خودم. خاطرات گناهآلود جوانی، وقتی از زیر انبوهی خاطره بیرون کشیده میشوند بوی خون دلمهبسته و چرک و کثافت میدهند. اتفاقات زیادی در زندگی من پیش آمده است و مسبب خیلیهایشان هم من بودم که البته به آن نمیبالم، رویدادهایی که نمیتوان اکنون از آنها دفاع کرد.»
ارسال نظر