پرواز دوباره ژاپن
طرح: اکونومیست تازهترین سرمقاله اکونومیست به اقتصاد ژاپن اختصاص یافت
طرح بزرگ آبه
شادی آذری
وقتی شینزو آبه در سال ۲۰۰۷ پس از گذشت تنها یک سال از نخستوزیریاش استعفا کرد، رایدهندگان او را مورد تمسخر قرار دادند، و در شرایطی که بر اثر بیماری مزمنی که از آن رنج میبرد شکسته شده بود ، چون بسیاری از رهبران اخیر ژاپن به بیعرضگی متهم شد. امروز اما در شرایطی که هنوز پنج ماه از دوره دوم خدمتش نگذشته است، به نظر میرسد آبه مرد جدیدی شده است.
او ژاپن را به یک نظام «اقتصاد آبهای» (آبه نومیکس) سوق داده است که تلفیقی است از افزایش تقاضا به منظور کاهش نرخ بیکاری، افزایش هزینه دولت و یک استراتژی برای رشد اقتصادی که برای خروج این اقتصاد از بیش از دو دهه تعلیق و بیتحرکی طراحی شده است.
او دیوانسالاری ژاپن را که زمانی وحشتناک به نظر میرسید، اصلاح کرد تا دولت دوباره قدرتمند شود. و در شرایطی که سلامت جسمی خود را بازیافت، برنامهای برای ایجاد دوباره یک برند ژئوپلتیک و تغییر قانون اساسی تدوین کرد تا ژاپن را به جایگاهی که فکر میکند در شان این کشور به عنوان یک قدرت جهانی است، برساند.
آبه ملتی را که در سطح سیاسی سرنوشت خود را از کف داده بود، توانمند ساخته است. از زمانی که او انتخاب شد، بازار سهام شاهد افزایش ۵۵ درصدی بوده است.هزینه مصرفکنندگان در فصل نخست میلادی موجب شد رشد اقتصادی این کشور به ۵/۳ درصد برسد. محبوبیت آبه به بیش از ۷۰ درصد رسیده است. این رقم در پایان دوره نخست خدمتش تنها ۳۰ درصد بود. حزب لیبرال دموکرات او قصد دارد در انتخابات مجلس اعیان که در ماه ژوئیه برگزار خواهد شد، برنده شود. او با در اختیار داشتن اکثریت هر دو مجلس قادر خواهد بود لوایح پیشنهادیاش را به راحتی به تصویب رساند.
بیرون کشیدن ژاپن از رکود وظیفه بزرگی است. پس از دو دهه از دست رفته، اکنون تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور به مانند سال ۱۹۹۱ است و شاخص نیکی ژاپن حتی با وجود افزایش اخیر، در حد کمتر از یک سوم بالاترین رکورد خود است. نیروی کار در حال کاهش ژاپن بهخاطر افزایش تعداد افراد مسن تحت فشار قرار گرفته است. جامعه ژاپن درونگرا شده است و شرکتهای آن قابلیت نوآوری خود را از دست دادهاند.
آبه نخستین سیاستمداری نیست که وعده احیای کشورش را میدهد، اما سرزمین آفتاب تابان بیش از حد شاهد غروب خود بوده است و آبهای که این بار با مدل جدید خود از راه رسیده است، هنوز میتواند خیلی چیزها را به اثبات رساند. حتی اگر تنها نیمی از برنامههای او موفق از کار درآیند، بی شک او یک نخستوزیر بزرگ محسوب خواهد شد.
دلیل اینکه تصور میشود این بار ممکن است متفاوت باشد، کشور چین است. افت اقتصادی واقعیتی جدید را برای ژاپن به نمایش گذارد و آن هم زمانی بود که چین توانست در سال ۲۰۱۰ ژاپن را پس زند و در جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان جای گیرد. چین با افزایش اعتماد به نفسش شروع کرد به سایه افکنی بر آبهای اطراف و همین موجب مجادلاتی مستقیم با ژاپن بر سر جزایر سنکاکو دیائویو شد. در اوایل ماه میلادی جاری روزنامه رسمی دولت چین حتی مالکیت ژاپن بر اوکیناوا را هم مورد پرسش قرار داد.
آبه بر این باور است که رویارویی با چالش چین به معنای از بین بردن بی تفاوتی و بیحسیای است که مدتها است ژاپن را در بندگی فرو برده است. در تشریح اشتیاق وافری که به طرح او وجود دارد، مردم ژاپن درخواست شعاری با این مضمون را دادهاند: «غنیسازی کشور، تقویت ارتش». تنها یک ژاپن ثروتمند قادر خواهد بود که از خود دفاع کند.
حتی اگر این کشور قادر به دفاع از خود باشد، آیا خواهد توانست در برابر چین بایستد و همزمان از تبدیل شدن به یک بنده برای متحد بزرگش یعنی ایالات متحده اجتناب کند. به نظر میرسد که اقتصاد آبهای با محرک مالی و تسهیل پولیاش به مانند یک دکترین اقتصادی است و در حقیقت دست کم در حد امنیت ملی اهمیت دارد.
شاید به همین دلیل است که آبه با چنان عجلهای کار را شروع کرد. او در هفتههای نخست خدمتش از افزایش هزینههای دولت به ارزش ۳/۱۰ تریلیون ین در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار خبر داد. علاوه بر این وی رییس جدیدی برای بانک مرکزی ژاپن تعیین کرد که بیش از هر زمان دیگری به نظام مالی پول تزریق کرد. این موجب کاهش ارزش ین و رونق صادرات خواهد شد. اگر او بتواند از شدت رکود بکاهد، خواهد توانست مصرف را رونق بخشد، اما چاپ پول فقط همین دستاوردها را به دنبال دارد و با توجه به بدهی خالص ژاپن که بالغ بر ۲۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی آن است، توان مالی دولت برای هزینه نیز محدود خواهد بود. بنابر این برای تغییر این پتانسیل دراز مدت اقتصادی، آبه باید سومین بخش ساختاری از طرح خود را به اجرا گذارد. تاکنون او پنج کمیته تشکیل داده است که وظیفه ایجاد اصلاحات عمیق در بخش تامین را بر عهده دارند. در ماه فوریه حتی او طرفداران خود را هم شوکه کرد چون توافقنامه شراکت دوسوی آتلانتیک که یک توافقنامه تجارت منطقهای بود را به امضا رساند. حقیقت این است که هیچ کس نمیتواند با ژاپن ثروتمندتر مخالفتی داشته باشد چون میتواند منبع تقاضای جهانی باشد. اما خطر چنین اقتصادی این است که آبه در آن به سستی عمل کند. هماکنون زمزمههایی وجود دارد درباره اینکه اگر رشد اقتصادی فصل دوم ضعیف باشد، او دو مرحله افزایش مالیات بر مصرف را که قرار است در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ اجرا کند، به تعویق بیندازد. اما تعویق باعث خواهد شد که ژاپن برای محدود سازی بدهیاش هیچ برنامه میان مدتی در دست نداشته باشد و این نشان دهنده آن خواهد بود که آبه برای رویارویی با انتخابهای سخت تمایل زیادی از خود نشان نمیدهد. این نگرانی وجود دارد که او در مقابل لابیهایی که در مواجهه با اصلاحات از خود مقاومت نشان میدهند سر تعظیم فرود آورد. کشاورزی، داروسازی و صنایع برقی تنها برخی از صنایعی هستند که باید رقابتی شوند. آبه نباید در مواجهه با این موضوع کوتاه بیاید حتی اگر این به معنای آن باشد که حمایت بخشی از حزب خود را از دست بدهد.
در عرصه خارجی هم خطر این است که او روش بیش از حد سرسختانهای را در پیش گرفته است و غرور ملی را با ملیگرایی مخرب و واپسگرایانه اشتباه گرفته است. حامیان او اصرار دارند که بگویند آبه آموخته است که کوچک جلوه دادن گناه ژاپن در دوران جنگ غیر قابل پذیرش است، اما او هنوز با طرح این پرسش که آیا امپراطوری ژاپن واقعا یک متجاوز بوده است یا نه بر خصومت با چین و کره جنوبی دامن زده است.
آبه حق دارد که ژاپن را برخیزاند. پس از انتخابات مجلس علیا او شانس واقعی برای انجام این کار را خواهد داشت. اما راه حفظ ژاپن، احیای اقتصادی آن است نه رسیدن به جنگی غیرضروری با چین.
طرح روی جلد اینهفته اکونومیست
ارسال نظر