غلامرضا کیامهر

بررسی‌های علمی و کارشناسی صورت گرفته حاکی از آن است که در کشور ما حداقل ده‌هزار مگاوات ظرفیت بالقوه برای تولید برق از انرژی باد وجود دارد. وزارت نیرو هم تضمین کرده است که هر کیلووات انرژی برق و بادی را به قیمت ۱۲۴۰ ریال از احداث کنندگان مزارع برق بادی خریداری کند، اما به‌رغم همه اینها بعد از گذشت بیش از چهار دهه از راه‌اندازی آزمایشی نخستین مزرعه برق بادی در منجیل استان گیلان و با گذشت حدود چهارسال از شروع به کار مزرعه برق بادی بینالود در استان خراسان رضوی، هنوز ظرفیت تولید برق از انرژی بادی در کشور از حدود ۹۵ مگاوات فراتر نرفته است.

به زبان دیگر ما هنوز نتوانسته‌ایم یا نخواسته‌ایم از انرژی پاک و تجدیدپذیر باد که طبیعت به وفور به سرزمین ما ارزانی داشته و هزینه اکتشاف و پالایش هم ندارد به قدر کافی برای تولیدنیروی برق مورد نیاز خود استفاده کنیم.

این در حالی است که الان چندسالی است سازمانی به نام سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر با نام مخفف «سانا» به منظور بسترسازی برای تولید برق از انرژی باد، انرژی خورشیدی و سایر انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور ایجاد شده و به پشتوانه وجود همین سازمان، یک گروه صنعتی بزرگ متعلق به بخش خصوصی با احداث کارخانه‌ ساخت توربین‌های برق بادی، دانش و تکنولوژی چرخه تولید برق از انرژی باد را وارد کشور کرده است.

با این زمینه‌سازی‌ها ظاهرا دیگر نباید عذر و بهانه‌ای بر تعلل در بهره‌گیری از ده هزار مگاوات ظرفیت بالقوه‌ای که برای تولید برق بادی در کشور شناسایی شده، وجود داشته باشد، اما متاسفانه چنین نیست و نبود عزم و اراده قوی در میان متولیان امر انرژی‌های تجدیدپذیر و موانع بازدارنده ناشی از بوروکراسی اجازه نداد تا کشور ما به طور کامل از این نعمت پاک خدادادی برای تولید انرژی برق استفاده کند.

تا پیش از این چشم امید علاقه‌مندان به سرمایه‌گذاری در احداث نیروگاه‌های برق بادی بیشتر به سازمان انرژی‌های نو دوخته شده بود، اما با زمزمه‌هایی که مدتی است درباره امکان انحلال یا واگذاری «سانا» بر سر زبان‌ها افتاده، بیم آن می‌رود چنانچه این زمزمه‌ها واقعیت پیدا کند، تا روشن شدن تکلیف نهایی این سازمان و سیاست‌ها و رویکردهای جدید آن، سرمایه‌گذاری در احداث نیروگاه‌های برق بادی برای مدت زمان طولانی‌تر از گذشته در محاق قرار گیرد.

تاثیرات سوء اقتصادی و بهداشتی تاخیر و تعلل در تشویق سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در توسعه کارخانه‌های ساخت توربین‌های برق بادی یا احداث نیروگاه‌های برق بادی در کشور بر کسی پوشیده نیست.

سرمایه‌گذاری در تولید برق از انرژی باد علاوه بر مزیت‌های بزرگ زیست‌محیطی و دور نگاه داشتن هوای تنفسی ما از گزند انواع آلودگی‌ها، زمینه را برای صرفه‌جویی میلیون‌ها بشکه انواع سوخت‌های فسیلی در سال فراهم می‌سازد، اما معلوم نیست به چه دلیلی متولیان تامین نیروی برق در کشور توجه لازم را به این مزیت‌ها نشان نمی‌دهند.

طبق اطلاع، در نتیجه همین بی‌توجهی‌ها، پروژه نیروگاه برق بادی ۱۰۰ مگاواتی که توسط سرمایه‌گذاران بخش‌خصوصی در شهرستان خواف استان خراسان‌رضوی در دست احداث است، بعد از گذشت حدود دوسال هنوز به نتیجه نرسیده و هر روز خوانی از هفت‌خوان بوروکراسی بازدارنده در برابر این پروژه و سرمایه‌گذاران آن ظاهر می‌شود.

این همه کندی و تعلل در امر بهره‌گیری از نیروی باد برای تولید انرژی برق در کشور ما در حالی صورت می‌گیرد که کشورهای پیشرفته جهان از چند دهه پیش تاکنون علاوه بر تولید انرژی برق از نیروگاه‌های کلاسیک و نیروگاه‌های اتمی، بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر به خصوص انرژی بادی و خورشیدی را در دستور کار خود قرار داده و در حال حاضر بخش‌ مهمی از انرژی برق مصرفی در آن کشورها از انرژی‌های تجدیدپذیر تامین می‌شود.

جای نهایت شگفتی است در حالی که ما ایرانی‌ها فریادمان از دست آلودگی هوای شهرهایمان و بالا بودن میزان مصرف سوخت‌های فسیلی به آسمان بلندشده، این طور لاک‌پشت‌وار در مسیر به‌کارگیری انرژی‌های تجدیدپذیر پاک برای تولید انرژی برق حرکت می‌کنیم و از این بابت به قول معروف هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.

به راستی متولیان امر انرژی در کشور ما چه پاسخی برای این همه تاخیر و تعلل دارند؟