الیزابت دیکنسون

مترجم: یاسر میرزایی

منبع: فارین پالیسی

در پس لاشه‌های باقیمانده از رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم، اندیشه تولید ناخالص داخلی یا همان جی‌دی‌پی شکل گرفت: اندازه سعادت کلی یک کشور، پنجره‌ای به درون یک اقتصاد، آماری برای پایان دادن به همه محاسبات. استفاده از آن به زودی شایع و شاخص مطرح قرن گذشته شد، اما در جهان کوچک‌شده کنونی، به وضوح این شاخص برنده نوبل برای نشان دادن وضعیت آشفته اقتصاد ناتوان است.

۱۹۳۷: سیمون کوزنتس، اقتصاددانی از مرکز ملی تحقیقات اقتصادی، فرمول‌بندی اولیه جی‌دی‌پی را در گزارشی به کنگره ایالات‌متحده ارائه می‌کند: «درآمد ملی سال‌های ۱۹۲۹ تا ۳۵.» نظر او این است که همه تولیدات اقتصادی فردی، کارخانه‌ای و دولتی با مقداری واحد نشان داده شود که در ایام خوب، رشد می‌کند و در ایام بد، افول. بدین ترتیب جی‌دی‌پی زاده می‌شود.

۱۹۴۴: به پیروی از کنفرانس بریتون وودز که نهادهای مالی جهانی مثل بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را تاسیس کرد، جی‌دی‌پی ابزاری استاندارد برای اندازه‌گیری حجم اقتصاد یک کشور می‌شود.

۱۹۵۹: اقتصاددانی به نام موسی آبراموتیوز یکی از اولین کسانی می‌شود که می‌پرسد: آیا جی‌دی‌پی به درستی سعادت یک جامعه را اندازه می‌گیرد؟ او هشدار می‌دهد که «ما باید به دیدگاهی که در آن تغییرات بلندمدت در نرخ رشد رفاه، بسیار وابسته به تغییرات در نرخ رشد تولید است، با شک نگاه کنیم.»

۱۹۶۲: اما مبلغان جی‌دی‌پی حاکم می‌شوند. آرتور اوکان، یکی از اقتصاددانان حلقه مشاوران اقتصادی جان اف کندی، قانون اوکان را ضرب می‌کند که می‌گوید به ازای هر ۳ واحد افزایش جی‌دی‌پی، بیکاری به اندازه یک درصد کاهش می‌یابد. این نظریه سیاست پولی را پیش‌ می‌کشد: اقتصاد را رشد دهید، همه چیز درست می‌شود.

۱۹۷۲: پادشاه بوتان، جیم سی وانچونگ، عنوان می‌کند که هدف او افزایش جی‌دی‌پی نیست بلکه افزایش جی‌ان‌اچ است(خوشی ملی).

ژوئن ۱۹۷۸: ایروینگ کراویس، آلان هستون و روبرت سامرز در مجله اقتصادی(the economic journal) بریتانیا مقاله‌ای می‌نویسند و در آن جی‌دی‌پی سرانه نزدیک به ۱۰۰ کشور را تخمین می‌زنند.

۱۹۹۰: سازمان ملل شروع به انتشار شاخص‌های توسعه انسانی می‌کند که در آن فاکتورهای آموزش، برابری جنسیتی و سلامت اندازه گرفته می‌شود. محبوب الحق، اقتصاددان سازمان ملل، آمارتیا سن، برنده آتی جایزه نوبل را قانع می‌کند تا «شاخصی به اندازه جی‌دی‌پی مبتذل، اما مربوط‌‌تر به زندگی ما» ایجاد کند. سن خود این نکته را بعدها در مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز یادآوری می‌کند.

۷ دسامبر ۱۹۹۹: دپارتمان تجارت ایالات‌متحده، جی‌دی‌پی را «یکی از بزرگ‌ترین ابداعات قرن بیستم» اعلام می‌کند.

۲۰۰۱: انفجار حباب تکنولوژی و حملات یازدهم سپتامبر، اقتصاد ایالات‌متحده را به سقوطی مقطعی می‌کشاند. در طول بهبود آتی، اتفاقاتی غیرمنتظره رخ می‌دهد: اگرچه بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ جی‌دی‌پی رشد می‌کند، اما درآمد داخلی سقوط می‌کند.

سپتامبر ۲۰۰۶: چین شاخصی جدید به نام «جی‌دی‌پی سبز» ابداع می‌کند - مقداری که تولید داخلی را با در نظر گرفتن عوامل مربوط به محیط‌زیست محاسبه می‌کند. اولین گزارش حاکی از آن است که با در نظر گرفتن خسارات زیست‌محیطی، جی‌دی‌پی چین در سال ۲۰۰۴ سه درصد کاهش یافته است.

۲۰۰۸: دولت ایالات‌متحده پروژه «سرزمین ایالات‌متحده» را تامین می‌کند تا «کلید نظام شاخص ملی» طراحی شود که در آن هزاران داده جدید برای تغییراتی جزئی در وضعیت جی‌دی‌پی اضافه می‌شود.

۱۴ سپتامبر ۲۰۰۹: دولت فرانسه گزارشی را منتشر می‌کند که در آن جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برنده جایزه نوبل از پایان «خرافه جی‌دی‌پی» سخن می‌گوید.

۱۵ نوامبر ۲۰۱۰: دولت دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا، اعلام می‌کند که برای اولین بار خوشی را در کنار دیگر محاسبات اقتصادی در نظر می‌گیرد. چه کسی می‌دانست که ریاضت می‌تواند چنین گرم و نرم باشد؟