مراسم یادبود علاءالدین میرمحمدصادقی در سالنی مزین به نام خودش در اتاق ایران برگزار شد
در سوگ تاجر اخلاق مدار
نامش در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده امامخمینی (ره) در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بر سر زبانها افتاد. همچنین تاسیس بنیادهای ماندگار در اقتصاد ایران با نام او گره خورده است. او از اقتصاد تا سیاست و از مدرسهسازی تا راهاندازی صندوقهای قرضالحسنه و موسسات خیریه، کارنامهای درخشان را در پرونده کاری خود به ثبت رسانده و نامش در تاریخ بخشخصوصی کشور ماندگار خواهد ماند. حاج علاء میرمحمدصادقی، زمانی در حلقه بنیانگذاران موتلفه اسلامی و از اعضای شورای مرکزی این گروه بود؛ اما شهرت او بیش از آنکه با سیاست مرتبط باشد با اقتصاد و امور خیریه در هم تنیده شده است. در تاسیس کارخانههای صنعتی سیمان، گچ، کشتیرانی خصوصی، تجارت چای و قماش ایفای نقش کرده و در کارنامه خود، در تاسیس یا تداوم کار بیش از ۱۰۰ مدرسه و موسسه فرهنگی در کشور نقش اساسی داشته است که شاخصترین آنها مدارس علوی، نیکان، رفاه، سادات، ۲۲ بهمن و مدارس وابسته به جامعه تعلیمات اسلامی است که هرکدام در تاریخ انقلاب اسلامی اثرگذاری بسیاری داشتند.
آنچه در مراسم یادبود گذشت
مراسم یادبود حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی با حضور شخصیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور همچون محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهوری، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم، محمد شریعتمداری، علی اکبر صالحی، محمد نهاوندیان رئیس اسبق اتاق ایران، یحیی آل اسحاق، اعضای هیاترئیسه اتاق ایران، فعالان اقتصادی، خانواده، دوستان و همراهان ایشان برگزار شد.
محمد نهاوندیان، رئیس اسبق اتاق ایران با تسلیت به جامعه اقتصادی، فرهنگی، خیرطلب و نیکوکار ایران، گفت: میرمحمدصادقی شاهد روشنی شد که هم مومنانه زیست و هم موفق بود. هم اخلاقی رفتار کرد و هم از بسیاری از همگنان گوی سبقت را ربود. شاهد روشنی شد بر اینکه میتوان در امور سیاسی بود اما سیاستزده نشد، میشود در بطن و متن اقتصاد بود و به دنبال تولید ثروت و سود بود، اما هدف فقط نفعطلبی صرف نباشد، میتوان خیر عامه را جستوجو کرد و در عین حال با کسانی که در مراحل پیشتاز اقتصادی فعالند، همسخن شد. اصلیترین نکته در شخصیت آقای میرمحمد صادقی که هر کس با او معاشرت داشت، تحتتاثیر قرار میگرفت، ویژگی اخلاقی ایشان بود.
نهاوندیان گفت: جامعه اقتصادی کشور و بخشخصوصی جنبه اخلاقی زندگی حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی را مورد تاکید قرار دهند. ما فعال اقتصادی زیاد داریم؛ اما فعالی که در هر گوشه کارش اخلاق را ملاک قرار دهد باید با چراغ بگردیم و پیدا کنیم. انسانهای اخلاقی هم داریم اما اینکه دست نیازمند را بگیرند، زیاد نداریم. ما در جامعه خود به این جور الگوی جامعالاطراف نیاز داریم. او تصریح کرد: حاج آقا میرمحمد صادقی در اکثر کارهایی که به ایشان مراجعه میشد، اهل سرمایهگذاری و آیندهنگری بود. زیاد اهل کارهای زودگذر و زودبازده نبود. با نگاه زودبازده توسعه حاصل نمیشود. با نگاه لحظهپرداز، پرداختن به توسعه ممکن نیست. باید افق بلندمدت داشته باشید تا از لذت آنی برای لذت آتی استفاده کنید.
او ادامه داد: اما این نگاه را امثال میرمحمد صادقی از کجا آورده بود؟ این نگاه با ایمان واقعی و عمیق به حیات ابدی حاصل میشود. نگاه بلندمدت، برنامه ۵ یا ۲۰ ساله نیست. نگاه آخرتگراست. این حیات با ۷۰سال پایان نمیپذیرد. حیات ابدی در انتظار ماست. از این نگاه سرمایهگذاری در میآید. سرمایهگذاری بلندمدت به معنای واقعی بزرگترین سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ است.
به گفته نهاوندیان، برای همین میرمحمد صادقی در کار مدرسهسازی فعال بود. در تاسیس، اداره و حمایت از مدارس پیشرو دینی فعالیت میکرد و جزو موسسان بود. موسسهای برای حمایت از مدارس و دانشگاهها داشت. ما برای آینده این کشور نیاز به نگاه بلندنگر داریم. نگاه لحظهنگر به فرصتسوزی منجر میشود. برای نگاه بلند، ایمان و معادباوری لازم داریم. الگوی زندگی اخلاقمدارانه در اقتصاد و روح معادباور میتواند مثبت و لطیف باشد.
غلامحسین حدادعادل گفت: من حاجآقا علاءالدین میرمحمدصادقی را در کار مدرسهسازی میشناختم و از مرحوم پدر درباره فضایل اخلاقی ایشان شنیده بودم. مرحوم حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی از دسته مردمی بود که نبودش در جامعه باعث تاسف میشود.
او تصریح کرد: به دلایل تاریخی و اجتماعی، در سالهای قبل از انقلاب، در دهه ۵۰ و بعد از آن فضای خاصی در جامعه پدید آمده بود که حتی جوانهای مذهبی نسبت به کارهای تولیدی و اقتصادی بدبین بودند.
این بدبینی باعث شد که در اول انقلاب، برخی میگفتند باید اتاق بازرگانی را با بولدوزر خراب کرد. آقای محسن خلیلی عراقی میگوید: اول انقلاب در اتاق بازرگانی برخی از اعضای اتاق به دلیل فشارهای اجتماعی و سیاسی، زار زار گریه میکردند. در چنین فضایی و تصویری از اتاق بازرگانی در میان عوام مردم، اگر کسی مالی داشت، به او بدبین میشدند. یکی از کسانی که در تغییر این فضا و اصلاح این نگاهها و برگرداندن شرایط به وضعیت عادی نقش داشت، حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی بود. او ثابت کرد، میشود ثروتمند بود ولی پولپرست نبود. ثروت را برای خدا تولید و در راه خدا خرج کرد. اینها باعث شدند که فضا عوض شد. اینکه تصدیگری را از دست هر کسی میگرفتند و به دولت میدادند، مدتی ادامه داشت تا بعد قانون تغییر کرد و تفسیر جدیدی از اصل ۴۴ صورت گرفت.
حدادعادل ادامه داد: او به مسوولیت اجتماعی توجه داشت؛ برای ریشهکن کردن فقر از طریق کارآفرینی و تاسیس انواع صندوقهای قرضالحسنه به مردم کمک میکرد. پلی بود برای ارتباط جامعه بازرگانان با دولت، حکومت و جامعه. مهمترین خصوصیت او توجه به مساله فرهنگی بود. در مراسم مدرسهسازی همیشه حاضر بود و نگاه مثبت داشت و همه را به کار فرهنگی دعوت میکرد. بیش از یکصد مدرسه با همت ایشان تشکیل و حمایت شده است. او به خوبی درک کرده بود تا وقتی ذهن عوض نشود، رشد اقتصادی هم فایده ندارد. برای همین توان خود را صرف پالایش و ویرایش افکار جامعه میکرد.
او به اخلاق معنوی و اسلامی حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی اشاره کرد: او نمونه اخلاقی تاجر مسلمان بود. اعتدال و حسن خلق مشخصه اصلیاش بود. محسن رفیق دوست، از اعضای حزب موتلفه نیز در این مراسم گفت: از سال ۱۳۴۱ با حاج آقا علاءالدین میرمحمدصادقی آشنا شدم. او یکی از اعضای حاضر در همه نشستها و جلسات خیران بود. مردمی، خیر و خوشخلق بود که در شرایط سخت کظم غیظ میکرد. او مورد اعتماد بزرگان دین بود؛ حضرت امام «ره» ایشان را قبول داشتند. مقام معظم رهبری ایشان را قبول دارند و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز ایشان را میشناختند.
ناصر نقویان، استاد اخلاق در این مراسم به سخنرانی پرداخت و گفت: جامعه ما انسانی خدوم، خیر با فکری فرهنگی و خلقی نکو، تواضعی مثالزدنی و با دستانی پر مهر را از دست داده است. اما آنچه نمیدانیم این است که چطور میشود یک آدم اینگونه میشود. گاهی از یک پدر، یک محیط، یک تغذیه و یک تعلیم و تربیت فرزندی چنان نیکو میشود و ممکن است از همان پدر، فرزند دیگری طور دیگری شود.
او ادامه داد: گاهی من در جلساتی حاج آقای میرمحمد صادقی را میدیدم؛ انسانی بود شایسته، فرهیخته، کمگوی و گزیدهگوی که توانسته بود جامعالاطراف باشد. در چنین شرایطی به مسائل خانه و خانواده بسیار اهمیت میداد. در کنار خیرات اقتصادی، فعالیتهای فرهنگی، تواضع و حلم و صبوری را با خود همراه کرده بود.
نقویان تصریح کرد: اگر به مسوولان سیاسی و حکمرانان کشور خدا توفیق دهد، باید اقتصاد را در خدمت فرهنگ بگیرند و فرهنگ را در خدمت اقتصاد. اما با تأسف باید بگویم در کشور ما کمی از این نعمت بیبهره هستیم. در زمان اوج مبارزات سیاسی، برخی به فکر تاسیس مدرسه بودند و بعد از آن هم هرگز از دغدغه فرهنگ و مسوولیت اجتماعی غافل نشدند.