دو انقلاب در قرن هجدهم رخ داد که یکی به حداکثر اهداف خود نائل شد و دیگری هرچند توانست ساخت سیاسی مبتنی بر سلطنت را واژگون کند، اما از دل آن حکومتهای استبدادی بیرون آمد و نیاز به بیش از یک قرن تلاش بود تا بتوان به ساختی دموکراتیک و پایدار دست یافت؛ انقلاب آمریکا و فرانسه. تشابهات و تمایزات بسیاری بین این دو وجود دارد؛ اما یکی از ویژگیهای خاصی که نگذاشت انقلاب اروپاییان همانند انقلاب آن سوی اقیانوس آتلانتیک شود، فهم آنان از «مردم» بود.
دنیای اقتصاد- گروه تاریخ و اقتصاد:
تدا اسکاچپول(۱۹۴۷) محقق، جامعهشناس و استاد دولت و جامعهشناسی در دانشگاه هاروارد آمریکا است. از اسکاچپول بهعنوان شخصیتی اثرگذار در نظام آکادمی جهانی یاد میشود. صورتبندی فکری اسکاچپول از منظر جامعهشناسی تاریخی، با نظریه ساختگرایی همخوانی دارد؛ نظریهای که مبتنی بر شرح قوانین کلی و کنش متقابل عناصر تاریخی است. او با کتاب «دولتها و انقلابهای اجتماعی» که در سال۱۹۷۹ منتشر شد، پارادایم جدیدی را در زمینه گفتمان شکلگیری انقلابها پدید آورد و به بررسی تطبیقی دلایل وقوع انقلاب در کشورهای…