کامپیوتر بیشتر یا درختان بیشتر؛ کدامیک میراث بهتری برای آیندگان است؟ ویلیام نوردهاوس، اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۸ میلادی، فصل مربوط به اقتصاد محیطزیست کتاب «کلیات علم اقتصاد» خود و پل ساموئلسون فقید را با این پرسش آغاز میکند؛ پرسشی دقیق که روی نکته مهمی دست میگذارد. صحبت کردن از محیطزیست و توسعه پایدار کاری بسیار سهل است، اما آنچه مشکل است، ارائه راهحل عملی است. کسی دشمن محیطزیست نیست، کسی از انقراض گونهها، آلودگی آبوهوا و نابودی مراتع و…
آیا رشد اقتصادی بشر در سالهای اخیر تماما محل خیر بوده است؟ آیا تلاش برای رشد اقتصادی بیشتر خود موجب آسیب به کره خاکی ما نشده است؟ به صورت کلی، آیا رشد اقتصادی به هر میزانی ممکن و مطلوب است؟ آیا کره خاکی ما ظرفیت محدودی برای رشد اقتصادی ندارد؟ این پرسشها مواردی هستند که ذهن هر پژوهشگری را به خود مشغول میکنند.
رشد اقتصادی مقولهای است پیچیده و توسعه پایدار پیچیدهتر؛ چرا که سه سیستم پیچیده که با یکدیگر برهمکنش نیز دارند، باید به رشد و توسعه بپردازند. اگرچه برخی از کشورها توانستهاند پازل سهگانه همزمانی در رشد اقتصادی، شمول اجتماعی گسترده و پایداری زیستمحیطی را حل کنند، اما به این دلیل که برخی چالشها مانند اسیدی شدن آب اقیانوسها و انقراض گونهها، بحرانهایی در مقیاس جهانی هستند و همچنین در معرض بلایای زیستمحیطی قرار دارند، میتوان گفت حتی این کشورها نیز در واقع در مسیر پایداری…
مفهوم مرزهای سیارهای، مجموعهای از ۹مرز زیستمحیطی را ارائه میدهد که در چارچوب آنها، بشریت میتواند برای نسلهای آینده به توسعه و پیشرفت ادامه دهد. فعالیت اقتصادی بشر روی کرهزمین محدود به حفاظت از سیاره و حفظ منابع طبیعی برای استفاده نسلهای آینده است.