تلخ و شیرین تقسیم سهام نفت
تعارف را اگر کنار بگذاریم، باید بپذیریم که نهاد دولت در ایران در برابر شهروندان، یک ارباب بزرگ است.
محمدصادق جنان صفت
تعارف را اگر کنار بگذاریم، باید بپذیریم که نهاد دولت در ایران در برابر شهروندان، یک ارباب بزرگ است. شهروندان ایرانی به دلیل توزیع نابرابر قدرت، در برابر دولت همواره یک تابع کامل به حساب میآیند و آهنگ کسب و کار و معیشت خود را با ساز دولت، کوک میکنند. چرا چنین تعاملی پدیدار شده است؟ پایدار ترین و نیرومندترین عاملی که موجب نامتوازن و نامتعادل شدن قوای میان این دو نهاد شده است، مالکیت مطلق دولت بر سهام شرکتهای بزرگ نفت و گاز و درآمد حاصل از فروش آنها است.
اقتصاددانان طرفدار اقتصاد رقابتی، در سالهای اخیر بارها یادآور شدهاند که اصلاحات سیاسی و اقتصادی در ایران یک شاهراه دارد و آن انتقال مالکیت سهام شرکتهای مالک نفت و گاز و سایر بنگاههای بزرگ به شهروندان است. اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد و رقابتی در این حوزه همواره پیشگام بودهاند. طرح ارائه شده از سوی دکتر مسعود نیلی، یکی از برجستهترین اقتصاددانان ایرانی در این حوزه که چند ماه پیش منتشر شده تا امروز جامعترین و کاملترین طرح برای رسیدن به هدف یاد شده است.
مقبولیت سیاسی و اقتصادی طرح انتقال مالکیت سهام نفت از دولت به شهروندان، اکنون روندی فزاینده را تجربه میکند و دو کاندیدای مطرح حاضر در جریان انتخابات ۲۲ خرداد ماه آن را پذیرفتهاند. در صورتی که دیگر کاندیداهای حاضر برای تصدی پست ریاستجمهوری نیز طرح ارائه شده از سوی دکتر مسعود نیلی را بپذیرند، اجرایی شدن آن قوت بیشتری خواهد گرفت.
دقت در کلیت طرح انتقال مالکیت سهام شرکتهای نفت و گاز از دولت به شهروندان نشاندهنده دو هدف بزرگ است: هدف اول، حذف موانع اجتماعی اصلاحات اقتصادی است؛ به این معنی که شهروندان ایرانی به دلیل افزایش منفعت فردی، در مسیر اصلاحات اقتصادی از جمله آزادسازی قیمتها مسوولیت بیشتری را میپذیرند.
هدف دوم و بزرگ از طرح یاد شده، اصلاح بنیادین رابطه و نوع تعامل دولت و شهروندان است؛ به این ترتیب که با انتقال سهام شرکتهای نفت و گاز، به جای اینکه درآمد و سود حاصل از فروش محصولات در اختیار یک گروه کوچک به نام دولت قرار گیرد و آنها براساس سلیقههای سیاسی، نوع هزینهکردن را تشخیص دهند، این شهروندان هستند که درآمد را به خود اختصاص میدهند. در چنین وضعیتی هر حزب و گروه و جمعیتی که بخواهد نهاد دولت را در اختیار داشته باشد، باید منابع مالی خود را از شهروندان دریافت کند و به این ترتیب نقش اربابی از نهاد دولت به شهروندان منتقل میشود.اما نکتهای که در این عرصه حایز اهمیت فوقالعاده است، اجتناب از رویکرد احساسی، هیجانی و انتخاباتی از طرح انتقال سهام شرکتهای نفتوگاز به شهروندان است. درحالحاضر فقط جنبه مالکیت سهام و به دست آمدن پول نفت برجسته شده و پیامدهای چنین طرح بزرگی کمتر مورد توجه است. طرفداران این طرح باید به شهروندان به طور شفاف بگویند که در صورت انتقال به صورت واقعی، پیامد آزادسازی قیمت کالاها و خدمات به طور جامع در راه است و دیگر قیمتهای دستوری و اداری برای کالاها تعیین نخواهد شد. نکته بسیار بااهمیت دیگر در مسیر اجرایی کردن طرح انتقال سهام شرکتهای نفت و گاز به شهروندان، مدیریت اجرایی نیرومند،کارآمد و ورزیده است. مدیریت اجرای چنین طرح بزرگی را نمیتوان به گروه سادهانگار، کمتجربه و فاقد مهارتهای علمی و کارشناسی سپرد.
ارسال نظر