شرکت جیپ در سال‌۱۳۴۶ تعدای خودروی رامبلر به امرای ارتش داد. در دی و بهمن ۵۷ کارگران این شرکت به مدت ۴۵ روز دست به اعتصاب زدند. جعفر اخوان از کشور خارج شد، مدیریت کارخانه استعفاءکرد و امور کارخانه به‌دست کارگران افتاد.

در تیرماه ۱۳۵۸ و به موجب قانون موسوم به «توسعه و حفاظت از صنایع» شرکتی که به‌دست اخوان تاسیس شده بود و سال‌ها سود می‌داد به دولت واگذار شد.

در طی دوسال مدیریت دولتی، تعداد کارگران دوبرابر شد و تیراژ تولید به نصف کاهش یافت و نام شرکت هم در سال‌۵۹ به شرکت «پارس‌خودرو» تغییر یافت. مدتی نگذشت که حتی تولید خودروی لوکس به چالشی میان نیروهای سیاسی و سیاستگذاران اقتصادی مبدل شد. روزنامه کیهان در ۲۹ فروردین ۱۳۶۱ در گزارشی با عنوان «از کادیلاک تا اتوبوس» خودروی سواری را نماد تبعیض خواند و خواستار تعطیلی و جایگزینی آن با خودروهای عمومی مثل وانت و اتوبوس شد.

شرکت «پارس‌خودرو» بعد از چند دهه فراز و نشیب، نهایتا به تولید همان خودروهای لوکس و گران‌قیمتی روی‌آورد که از اول قرار بود چنین کند. اکنون حتی از مشتریان خاصش پول اضافی می‌گیرد تا خودرویی با رنگ و آپشن موردنظر آنها تولید کند. برای در امان ماندن از برخی کارشکنی‌ها یا پیشبرد امور معمول، شبکه‌ای از نیروهای قدرتمند را در مزایای خود دخیل کرده و هیات‌مدیره شرکت‌های آن اغلب در اختیار نیروهای پرنفوذ و خارج از تخصص‌های صنعتی قرار دارد. در هر صورت پارس‌خودرو به همان ایده و راه جعفر اخوان برگشت اما دیگر از جعفر اخوان خبری نبود. او در سال‌۱۳۶۲ در خارج در گذشت. ولی آنچه سیاهه اتهامات اخوان نامیده می‌شد، تقریبا رفتار معمول و متعارفی در میان خودروسازان ایرانی شده‌است.

اخوان احتمالا در سال‌۱۳۲۴ (حدود ۳۴ سالگی) با فروغ‌الزمان، دختر احمد اخوان (تاجر و نماینده مجلس ازدواج کرد، همسرش در نیمه فروردین ۱۳۲۵ بعد از جنگ‌جهانی دوم از راه بغداد و مصر برای درمان عازم فرانسه شد. او از مصر، نامه‌ای برای اخوان فرستاد و از گرمای آنجا شکایت کرد.حاصل ازدواج آنها چهار دختر بود؛ نسترن و یاسمن، متولد ۱۳۳۴، دوقلو بودند. الهه سومین فرزند و گلنار متولد ۱۳۴۳ بود. اسناد اخوان نشان می‌دهد که او مردی منظم بوده‌است. او اکثر فعالیت‌های خود را به‌صورت قرارداد مکتوب می‌نوشت؛ این مساله حتی مربوط به ساخت بخشی از میز آشپزخانه، یا دیوارکشی هم می‌شد. در زمانه‌ای که بیشتر مردم، با قول شفاهی، روابط تجاری را پیش می‌بردند، او بر مکتوب‌کردن قراردادها تاکید می‌کرد. اکثر قریب بـه اتفاق، مدارک از کارت تبریک تولد و عید برای اعضای خانواده گرفته تا مدارک درمانی و مکاتبات تجاری به‌صورت فایل‌های جداگانه نگهداری می‌شد. به‌نظر می‌رسد سنت حفظ و نگهداری در منزل او به‌خوبی رعایت می‌شده‌است.

او در تقویم جیبی سال‌۱۳۳۸ که روز اول فروردین سال‌آغاز فعالیت صنعتی و مونتاژ جیپ بوده، آیه ۱۷ سوره رعد را نوشته بود: «فاما الزبد فیذهب و جفاء و اما ماینفع للناس فیمکث فی‌الارض» چیزهای ناپایدار، مثل کف ازبین می‌رود و ریشه نمی‌دواند اما چیزی که به سود مردم باشد پای در خاک دارد و ماندگار است. شاید این آیه گواهی بر ماندگاری فعالیت صنعتی وی پس از ۵۴ سال ‌باشد. سرانجام اخوان سال‌۱۳۶۲ در خارج از کشور درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

منبع: ۵۰ کنشگر اقتصادی ایران