حال سوال این است که آیا آب مجازی می‌تواند مبنایی برای سیاستگذاری باشد؟ در سال‌های اخیر موجی از کارشناسان در داخل کشور، از این فاکتور به‌عنوان عاملی در سیاستگذاری به‌ویژه در بخش صادرات آب مجازی یاد کرده‌‌اند. تا جایی که در خردادماه ۱۴۰۱ بالاخره وزیر جهاد کشاورزی اعلام کردند که با هدف کاهش صادرات محصولات آب‌بر، دریافت عوارض از صادرات محصولات آب‌بر از امسال آغاز می‌‌شود. این در حالی است که ۱۰ قلم اول محصولات صادراتی بخش کشاورزی عمدتا آب‌بر هستند.

به‌طور کلی کل صادرات آب مجازی ناشی از صادرات محصولات کشاورزی چقدر است؟ کل این صادرات زیر ۱۰میلیارد مترمکعب است که قاعدتا همه این موارد ناشی از محصولات آب‌بر نیست و توجه داشته باشید که نمی‌‌توان صادرات کالا و محصول داشت و صادرات آب مجازی نداشت. از طرفی واردات آب مجازی در ایران بیش از ۳برابر صادرات آب مجازی است. بنابراین سیستم تجارت ایران منجر به ورود خالص آب مجازی به داخل کشور می‌‌شود. بخش کشاورزی همواره محکوم به مصرف بالای آب بوده و از طرفی انتظار می‌رود که در صادرات نقش بیشتری داشته باشد و همزمان محکوم به صادرات محصولات آب‌بر است. همچنین همزمان باید به ضرایب خودکفایی بالاتری برسد و واردات را کاهش دهد. تجمیع این انتظارات از بخش کشاورزی، سیاستگذار را هم دچار سردرگمی می‌‌کند. حتما راه‌حل اصلی، محدودیت در صادرات یا تولید محصولات آب‌بر نیست؛ اما با نگاهی ساده مهم‌ترین اولویت در راستای دستیابی همزمان به بسیاری از این اهداف مشخص است. مطابق آمارهای منتشرشده، ضایعات محصولات کشاورزی در ایران حدود ۳۰درصد محصولات تولیدی است. کاملا مشخص است که ضایعات آب مجازی ناشی از ضایعات محصولات کشاورزی، بسیار بیشتر از حجم صادرات آب مجازی است. صادرات آب مجازی منجر به کسب ارز به ازای هر مترمکعب صادرات محدود آب مجازی می‌‌شود. اما به ازای ضایعات آب مجازی ناشی از ضایعات گسترده محصولات کشاورزی چه نصیب کشور می‌‌شود جز زیان؟ اولویت باید روی کدام مورد باشد؟

البته نمی‌‌توان منکر این بود که سوق دادن الگوی تولید و صادرات به سمت محصولات کم آب‌بر مدینه فاضله بخش کشاورزی است. اما آیا با این دسته از سیاست‌‌ها می‌توان به آن دست یافت؟ قطعا محدود کردن صادرات بسیار ساده است؛ اما راه‌حل بلندمدت نیست. چه بسا ممنوعیت کشت محصولات آب‌بر و عدم کشت این محصولات توسط کشاورزان، بدون ایجاد جذابیت اقتصادی برای محصولات کم آب‌بر، منجر به کاهش بیشتر منافع کشاورزان خرد و مشکلات بیشتر اقتصادی-اجتماعی شود. بنابراین راه‌حل این مساله می‌‌تواند در چند گام خلاصه شود:

۱- مهم‌ترین گام؛ کاهش ضایعات تمام محصولات کشاورزی در زنجیره تامین به‌ویژه در بخش‌های تولید، توزیع و مصرف.

۲- سرمایه‌گذاری و سیاستگذاری در راستای بهبود زنجیره تامین محصولات کم آب‌بر.

۳- ارائه حمایت‌‌های بازاری و بودجه‌‌ای با اولویت تولید محصولات کم آب‌بر (به‌جای ایجاد محدودیت برای محصولات آب‌بر).

۴- در راستای حمایت‌‌های تجاری، ارائه جوایز صادراتی برای صادرات محصولات کم آب‌بر (به‌جای ایجاد محدودیت در صادرات محصولات آب‌بر).

۵- در کنار همه این مسائل آخرین گزینه پس از انجام تمام گام‌‌های پیشین، ایجاد محدودیت برای تولید و صادرات محصولات آب‌بر است.

* استادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران