این بیمعرفتی، تاوان دارد
سوال اینجاست که کوین یامگا، چشمش –سلطان بدنش- را کجا به خطر انداخته؟ آیا جز این است که این ضربه در تمرینات استقلال و هنگام آماده شدن او برای جنگیدن در لباس این تیم بر پیکرش وارد شده؟ حتی اگر این بازیکن تحت قرارداد باشگاه بود و در خانه یا خیابان هم آسیب میدید، باز حرفهایگری و اخلاقیات حکم میکرد مدیران تیم هوای او را داشته باشند و همه جوره کنارش باقی بمانند. یامگا اما چشمش را برای استقلال گذاشت و حالا از چشم آنها افتاده است. یامگا در حالی در مصاحبه اخیرش بابت عدم دریافت مطالبات خود گلایه میکند که در همین تابستان، استقلال دو بازیکن به درد نخور بوسنیایی خرید که هر دو، بدون یک دقیقه بازی رسمی برای این تیم، بخشی از قراردادشان را بابت غرامت گرفتند، فسخ کردند و رفتند! آیا واقعا انجام چنین هزینههای حیرتآور و بحثبرانگیزی، واجبتر از انجام کف تعهدات باشگاه در قبال ستاره مصدوم تیم است؟ چطور پول برای زیلیکیچ که جواد نکونام در موردش میگوید اصلا فوتبال بلد نبود وجود دارد، اما برای بازیکنی که دو فصل پیش با گلهایش نقش مهمی در قهرمانی استقلال داشت وجود ندارد؟ تازه این کمترین کاری است که باشگاهها در مورد چنین بازیکنانی انجام میدهند، وگرنه تمدید قرارداد برای تضمین و تامین مالی آنها هم کاملا رواج دارد. ما اما متاسفانه در ایران روال دیگری در پیش گرفتهایم؛ پس از آنکه لئوناردو پادوانی با نخاع مصدوم و ویلچری که همراه همیشگی سرنوشتش شد، با دلی شکسته از ایران رفت، حالا هم نوبت یامگا است که چنین شرایط غمانگیزی را تجربه کند. چنین بیمعرفتیهایی از نظر منطقی هم «تاوان» دارد؛ اینکه وقتی بقیه بازیکنان میبینند در قبال وفادارترین یاران تیم چنین رفتاری صورت گرفته، دیگر دلیلی برای جانفشانی برای باشگاه نمیبینند. در چنین فضایی باید به بازیکن حق داد بابت هر توپی به آسمان بلند نشود و در هر درگیری فیزیکی ورود نکند، چه اینکه اگر به سختی مصدوم شود، چنان او را تنها خواهند گذاشت که انگار هیچگاه وجود نداشته است.