سریال ناکامی های عربستان در منطقه پایانی ندارد. رهبران تازه کار عربستان که حدود سه سال است زمام امور کشور را در دست گرفته اند، چنان غیر محتاطانه و نابخردانه بر اسب وحشی مداخله جویی در کشورهای منطقه می تازند که گرد وخاک این تازش بی پروا نخست به چشم خودشان و دوم به چشم کشورهای منطقه می رود.

چهار سال از یورش وحشیانه ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی به یمن می گذرد؛ یورشی تحت عنوان «طوفان قاطعیت» و حاصل به اصطلاح شجاعت «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه و وزیر دفاع عربستان که به زعم او قرار بود یک ماهه طومار انصارالله را درهم بپیچد و کار مشروعیت بخشی به دولت مستعفی «منصور هادی» را یکسره کند. 

چهار سال گذشت و امروز به جای اینکه عربستان چهارمین سالگرد پیروزی نیروهای زیرحمایت خود در یمن را جشن بگیرد، مواضع و شهرهایش در معرض حمله نیروهای انصارالله قرار گرفته است. ریاض هر آنچه در چنته داشت به کار گرفت تا به زعم خود حوثی های مورد حمایت ایران در یمن را شکست دهد ولی نتوانست تا جایی که امروز می توان از چهارمین سالگرد جنگ فرسایشی و شکست عربستان در یمن نام ببریم. ریاض به هیچیک از اهداف مورد انتظار خود در یمن دست نیافت و این جز معنای شکست را در ذهن تداعی نمی کند.

سوریه و عراق، عرصه دیگری از ناکامی سعودی ها در منطقه طی سال های گذشته بوده است. حمایت ریاض از گروه های تروریستی در منطقه را می توان در چارچوب راهبرد آمریکا برای نفوذ در منطقه جستجو کرد؛ راهبردی که با شکست های سنگین داعش در عراق و سوریه در سال گذشته با ناکامی مواجه شد. 

کمک های مستشاری و دیپلماتیک ایران به ارتش های سوریه و عراق و همچنین حمایت های روسیه و ترکیه، برگ تروریست های تکفیری را به برگی سوخته برای عربستان بدل کرد. به این ترتیب تلاش آمریکا و متحدان منطقه ای آن یعنی عربستان و رژیم صهیونیستی برای تضعیف دولت های قانونی و تجزیه عراق و سوریه با شکست مواجه شد.

عربستان در ارتباط با کشورهای عربی هم در یک سال گذشته ناکامی های تلخی را تجربه کرد. ارتباط این کشور با قطر چالش های بسیاری را از سر گذراند؛ چالش هایی که نه تنها ارتباط دوحه و ریاض، بلکه ارتباط میان کشورهای عربی در اتحادیه های جمعی آنان را با بحران هایی جبران ناپذیر مواجه کرد. یارکشی میان کشورهای عربی، زمزمه ه هایی از شکل گیری اتحادیه های جایگزین را مطرح کرد و این جز به معنای شکست عربستان در رهبری و سردمداری میان کشورهای عربی نبود.

لبنان را شاید بتوان در کنار این موارد، یکی از مهمترین صحنه های تکرار ناکامی سعوی ها در منطقه دانست؛ مواردی که تحلیل آن در قالبی بزرگتر یعنی در چارچوب رقابت های منطقه ای ایران و عربستان، قابل فهم تر خواهد بود.

حساسیت های عربستان نسبت به حزب الله لبنان و ارتباط آن با ایران، اسباب دخالت مستقیم ریاض در لبنان را از میانه آبان ماه گذشته فراهم کرد. عربستان برای تاثیرگذاری بر انتخابات آتی این کشور (اردیبهشت ماه ۹۷) درصدد آسیب رساندن به محبوبیت مردمی این گروه برآمد. گروگان گیری «سعد حریری» نخست وزیر لبنان و خانواده اش و اعلام استعفای غیرمنتظره او در ابتدا انگشت اتهام را به سوی حزب الله و ایران نشانه گرفت. 

عدم قبول استعفا از سوی رییس جمهوری لبنان و شبهه های آشکار در علت استعفا از سوی افکار عمومی سرانجام به وساطت فرانسه و پایان یافتن قائله ختم شد؛ غائله ای که حاصل آن برای عربستان جز شکست و بی آبرویی نبود.

همزمان تلاش هایی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تضعیف حزب الله انجام می گرفت؛ تلاش هایی که هنوز هم ادامه دارد و چه بسا در مدت زمان اندک باقی مانده تا انتخابات این کشور افزایش یابد. ایالات متحده آمریکا تلاش می کند با وضع تحریم های تازه علیه حزب الله، این گروه مردمی را با محدودیت های جدی به ویژه در مساله مالی مواجه کند. 

اصلی ترین نمود تلاش آمریکا برای ضربه زدن به حزب الله، سفر اخیر وزیر امور خارجه این کشور به آمریکای جنوبی و تلاش برای مجاب کردن این کشورها برای قطع ارتباط مالی به حزب الله و پیوستن به تحریم های آمریکا علیه این گروه بود. 

این در حالی است محبوبیت حزب الله به ویژه در سال های گذشته در میان مردم لبنان و منطقه افزایش یافته است. 

حضور حزب الله در صحنه نبرد سوریه و مسوولیت حفاظت از حرمین مقدس، بر خلاف آنچه عربستان و حامیان او تصور می کردند، منجر به بهبود موقعیت این گروه در لبنان شد، به ویژه آنکه پس از مقابله با تروریست های تکفیری در مناطقی چون «عرسال» و شکست آنان، بار دیگر نام حزب الله به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان تامین امنیت لبنان مطرح شد.

در چنین شرایطی گروگانگیری نخست وزیر لبنان و اتهام زنی به حزب الله و ایران، نه تنها به نتیجه مطلوب عربستان یعنی شکاف میان گروه های سیاسی لبنان منجر نشد، بلکه به احساسات ضد سعودی در این کشور و در کل منطقه دامن زد. حال و در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان، عربستان از کمترین امکان تاثیرگذاری در مسایل داخلی لبنان برخوردار است و این شکستی سنگین برای رهبران تازه کار سعودی است. 

در چنین شرایطی که سعودی ها به انحاء مختلف کشورهای منطقه را به صحنه مداخله جویی ها و ماجراجوی های خود تبدیل کرده اند، جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور کشورهای منطقه و ایجاد بی ثباتی متهم می کنند. این در حالی است که ریاض به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی، مثلثی از مداخله جویی و بی ثبات سازی در منطقه ایجاد کرده اند. عربستان به عنوان بزرگترین وارد کننده سلاح در خاورمیانه در حال انباشته کردن انبارهای تسلیحاتی خود از مدرترین ترین تجهیزات نظامی است؛ مساله ای که به مسابقه تسلیحاتی در منطقه دامن می زند و امنیت و ثبات را بیش از پیش به چالش می کشد.

تا زمانی که رهبران سعودی دست از ماجراجویی و مداخله جویی درکشورهای منطقه برندارند، سریال شکست های آنان در خاورمیانه ادامه خواهد داشت.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.