فناوری نرم به مثابه حل هوشمند مسائل سیاستی
الزامات برای یک خطمشی خوب
منظور از الزامات خطمشی، مواردی است که باید در حین تدوین خطمشی به آنها توجه و آنها را رعایت کرد تا احتمال شکست خطمشی و عدماجرای آن کاهش یابد. در ادامه به برخی از این الزامات اشاره شده است.
خطمشی به مثابه جعبه شرط دوطرفه
یکی از الزامات مهم برای هر قانون و خطمشی این است که مانند یک جعبه شرط دوطرفه عمل کند. جعبه شرط به پدیدهای اطلاق میشود که الزاما دارای یک ورودی و دو خروجی است. درواقع در یک قانون علاوه بر توصیه و الزام به انجام یک کار، باید مشخص شود که در صورت عدماجرای قانون چه اتفاقی باید بیفتد. البته این شروط عدماجرای قانون، لزوما مجازاتگونه نیستند و ممکن است یک اتفاق یا یک الزام یا سازوکارهای جدیدی برای ادامه مسیر باشند.
تناقض خرد و کلان
یک راهحل با توجه به سطح اثر و گستره خود، دارای اثرات متفاوتی خواهد بود. بسیاری مواقع در سطح خرد به راهحلهایی میرسیم که ممکن است در سطح کلان، نهتنها کارساز نباشند، بلکه اثرات مخربی نیز در پی داشته باشند. این مفهوم مشخص میکند که به صورت کلی نباید راهحلهای خرد را در سطح کلان استفاده کنیم.
پیشبینیپذیری
یکی از الزامات مهم سیاستگذاری، پیشبینیپذیری است. برای مثال برای یک فعال اقتصادی، پیشبینیپذیری یعنی وضوح نسبی آینده کسبوکار در ارتباط با متغیرهای کلان، قوانین، فرآیندها، نحوه تغییرات قوانین، انواع مداخلات دولت و عاملهای مهم اقتصادی و... . عدمپیشبینیپذیری امکان سوءاستفاده توسط سودجویان را افزایش میدهد و وجود فساد را قوت میبخشد. همچنین در این فضا اساسا برخی از شغلها ایجاد نخواهند شد؛ زیرا افراد براساس ریسکهایی که در آن فضا وجود دارد و نیز عدماطمینان از امکان ایجاد شغل در آن محیط، از اقدام به منظور ایجاد آن شغل صرف نظر خواهند کرد.
تعیین جامعه هدف
بسیاری اوقات هنگام وضع قانون باید به جامعه مخاطب آن قانون توجه کرد. در صورتی که جامعه مخاطب محدود باشد، دیگر نیازی به اتخاذ ابزارهای پیچیده نیست؛ زیرا آن جامعه توانایی مقاومت در برابر آن قانون را نخواهند داشت. در واقع تفاوت سیاست برای اقلیت و اکثریت بر مبنای دایره شمول است. دایره شمول بالا به این معناست که مخاطب هدف یک قانون، گسترده است و امکان مقاومت و اعتراض گسترده به آن قانون وجود دارد؛ پس دایره شمول ناظر بر مقاومت اجتماعی است. هنگامی که دایره شمول بالاست، پیادهسازی، راهبری و هدایت سیاست سخت میشود. همچنین در این حالت ممکن است خطمشی در هنگام اجرا دچار تغییرات شود. از همین رو طراحی خطمشیها سختتر خواهد شد؛ زیرا مفاهیم انسانشناسی، مردمشناسی و فرهنگی پررنگتر میشوند.
علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد، ملاحظات دیگری نیز وجود دارد که عبارتند از:
-ارائه راهحلی عملی ولی ناکامل بهتر از راهحلی غیرعملی ولو کامل است.
-لزوما بهترین و کاملترین راهکارها، همواره قابل دسترسی نیستند؛ بنابراین باید مجموعهای از بهینهترین راهکارها براساس تجزیه و تحلیل هزینه و فایده انتخاب شوند.
-برای سیاستهایی که اجرایشان نیاز مالی دارد و این نیاز به صورت مقطعی نیست و در طی اجرای سیاست نیاز مالی وجود خواهد داشت، باید پیوست مالی تهیه شود. وجود این پیوست باعث میشود که در طول اجرای سیاست، وابستگی دائمی به بودجه ایجاد نشود.
-در هنگام سیاستگذاری باید تاثیر اجرای سیاست در محیط اجرای آن را نیز در نظر بگیریم؛ چراکه خود این سیاست، فضا را تغییر خواهد داد و نباید در یک محیط پویا برای محیطی ایستا سیاستگذاری کنیم.