ضرورت افزایش شفافیت

از آنجا که رکن اصلی چنین بازارهایی بر مبنای شفافیت بوده است حتی برخی نمادها ممکن است در یک روز تا بیش از ۵۰ درصد نوسان را نیز تجربه ‌کنند. چون ذات این بازارها به‌گونه‌ای است که صعود شدید قیمتی حتی تا این محدوده نیز توجیه‌پذیر بوده و آن را ناشی از عاملی بنیادی دانسته و مانع آن نمی‌شوند. نوسان منفی نیز به همین شکل بنا به اتفاقی ممکن است که در این بنگاه‌ها رخ دهد و کاهش قیمت در این حد زیاد نیز ثبت شود. در بورس‌های نسبتا پیشرفته نیز شاید اعمال دامنه نوسان رخ دهد، اما محدوده این نوسان بسیار زیاد است. به‌طوری‌که در بورس مالزی دامنه نوسان ۳۰درصدی برقرار است. این دامنه در دو مرحله مجزا که هر کدام ۱۵درصد است، اعمال می‌شود. در بورس استانبول نیز معاملات در ۲دوره صبح و عصر و در هر بخش نوسان ۱۰درصدی مجاز است.

به عبارت دقیق‌تر در مجموع هر سهم می‌تواند تا ۲۰درصد نوسان روزانه داشته باشد. یا در بورس‌های ابوظبی و دبی دامنه نوسان مجاز برای هر نماد ۱۰درصد تعیین شده است. به این ترتیب مشاهده می‌شود که تنها در بورس تهران کمترین و محدودترین دامنه نوسان وجود دارد. در حالی محدوده نوسان قیمتی زمانی حتی ۲درصد بود که بعدها به ۴ و در نهایت ۵درصد افزایش پیدا کرد. ولی در حال حاضر کمتر بورسی یافت می‌شود که چنین دامنه قیمتی اندک و محدود به ۵درصد داشته باشد.  بررسی دلایل تعیین چنین دامنه نوسانی نیز علت تاریخی دارد؛ در واقع رخدادهای سال‌های ۸۱ و ۸۲ که نوسانات بی دلیل و رشدهای سنگین قیمتی را به دنبال داشت، سبب شد تا حباب‌های قیمتی در بازار شکل گیرد. این امر ضررهای قابل توجهی برای معامله‌گران به دنبال داشت. همچنین از آنجا که بازار سهام در آن سال‌ها چندان توسعه یافته نبود و از سوی دیگر تحلیل کم، شفافیت معاملاتی محدود و همچنین نبود نهادهای مالی حرفه‌ای نیز مزید بر علت شد تا این روند حباب گونه قیمتی تشدید شود.

همچنین یکی دیگر از دلایل ایجاد دامنه نوسان محدود، توان ناکافی نظارت بر بازار سهام بود. زمانی که مقامات اجرایی بازار توان ایجاد شفافیت لازم را نداشته باشند به تبع نهاد ناظر برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب قیمتی و عدم شفافیت، به اعمال محدودیت‌های این‌چنینی می‌پردازد. در واقع باید ابزار نظارتی گسترش یابد، نظارت افزایش یابد تا در نهایت دامنه نوسان نیز محدوده بیشتری را شامل شود. این مسائل سبب شد تا برای جلوگیری از روند مزبور، دامنه نوسان محدود شود. البته باید به مرور زمان و همگام با توسعه بازار، تغییراتی در این زمینه نیز ایجاد می‌شد. همان‌گونه که در بازار پایه فرابورس شاهد نوسان ۱۰درصدی سهام و حذف حجم مبنا هستیم، این بازار هم باید تغییر می‌کرد.

در مجموع باید عنوان کرد که نباید دامنه نوسانی در بازار سهام وجود داشته باشد و چنانچه ناگزیر به اعمال این محدودیت هستیم، باید بیش از ۵درصد باشد. در این میان بازار برتر بورس باید از دامنه نوسان زیادتری و حتی تا محدوده ۳۰ تا ۴۰درصدی برخوردار باشد و به این ترتیب مابقی نمادها قادر به نوسان در محدوده ۱۰درصدی باشند. در واقع وجود دامنه نوسان بازتر سبب می‌شود تا سهم هر چه زودتر به قیمت واقعی خود نزدیک شود و در این صورت دیگر شاهد ایجاد گره معاملاتی نخواهیم بود. از دیگر فواید این موضوع می‌توان به جلوگیری از تشکیل صف چه در زمان خرید و چه در زمان فروش اشاره کرد. به این ترتیب سهم با نداشتن دامنه نوسان محدود قیمتی، قادر خواهد بود تا ظرف زمان ۱ یا۲روزه به قیمت ذاتی خود برسد. در این میان، نظارت بورس باید در حدی باشد که سهم در ارزش ذاتی خود معامله شود. به‌نظر من ایده تشکیل بازار برتر بورس یک قدم به سمت ایجاد شفافیت بیشتر و بازار کارآتر خواهد بود.

به‌عنوان گام نخست، این اقدام بسیار مثبت و ارزنده است، ولی باید تداوم داشته باشد و به گام‌های بعدی منجر شود. به‌طوری که در گام دوم شاهد ایجاد نوسان ۱۰درصدی برای تمامی نمادهای فعال در بازار سهام باشیم. این موضوع سبب می‌شود تا نمادهای فعال در بازار برتر بورس از دامنه نوسان به مراتب بیشتر و حتی درمحدوده ۳۰ تا ۴۰درصدی برخوردار باشند. از مهم‌ترین آثار رفع محدودیت مزبور و افزایش دامنه نوسان می‌توان به تشکیل بازار سرمایه‌ای شفاف اشاره کرد. بازاری که تحلیل محور بوده و خرید و فروش‌ها براساس معیارهای بنیادی صورت می‌گیرد. به این ترتیب تنها سرمایه‌گذاران حرفه‌ای قادر به دادوستد مستقیم در این بازار بوده و سرمایه‌گذاران ناآشنا به بازار از قالب کانال‌های دوم سرمایه‌گذاری یا همان صندوق‌های سرمایه‌گذاری، به معامله در بازار می‌پردازند. این عوامل سبب می‌شود تا تعمیق هر چه بیشتر بازار سرمایه را شاهد باشیم.