تخریب خلاق - ۲۸ تیر ۸۸
نویسنده: مایکل کاکس، ریچارد آلم
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
بخش دوم و پایانی
صنعت تلفن یکی از نمونه‌‌های تاثیر تخریب خلاق است. در سال ۱۹۰۰ نزدیک به چهل درصد آمریکایی‌ها در مزارع مشغول به کار بودند تا غذای نود میلیون نفر جمعیت این کشور را تامین نمایند.

در حال حاضر تنها دو درصد از نیروی کار در مزارع مشغول به کارند. با این وجود گرسنگی در ایالات متحده افزایش نیافته است. اکنون در آمریکا محصولات کشاورزی به وفور وجود دارد و تولید گوشت، غلات، سبزیجات و محصولات لبنی از همیشه بیشتر شده است. دلیل این امر تا حد زیادی به پیشرفت‌های عظیم در بهره‌وری کشاورزی بازمی‌گردد.


منابعی که دیگر برای برآوردن نیازهای کشور لازم نیستند، آزاد می‌‌‌شوند تا سایر تقاضاهای مصرفی را برآورده کنند.
طی چند دهه کارگرانی که دیگر نیازی به حضورشان در بخش کشاورزی نیست، به شهرها مهاجرت کرده‌اند و در آنجا برای تولید کالاها و خدمات دیگر به کار گرفته شده‌اند. آنها در اوایل دوران صنعتی کار خود را در کارگاه‌های ریخته‌گری، بسته‌بندی گوشت و اسکله‌ها آغاز کردند.
هم اکنون نوه‌‌های آنها که در شرایطی زندگی می‌کنند که در اثر تخریب خلاق، باز طراحی و به عصر اطلاعات وارد شده است، دیگر چندان در این‌قبیل کارها مشغول نیستند. آنها به تولید کامپیوتر و فیلم می‌پردازند، تصمیمات مالی اتخاذ می‌کنند و هزاران کالا و خدمت دیگر را فراهم می‌آورند(جدول‌دو).
ادامه در صفحه ۲۹

طی دو قرن گذشته، کشورهای غربی که به کاپیتالیسم روی آورده‌اند، به پیشرفت‌های اقتصادی خیره‌کننده‌ای دست یافته‌اند زیرا صنایع جدید جایگزین صنایع کهنه شده‌اند. با این حال و حتی با افزایش استانداردهای زندگی تخریب خلاق مداوم سازمان‌ها و نهادهای آزاد همواره خوشایند نبوده است. از میان رفتن مشاغل و تعطیلی بنگاه‌ها امری است که به سرعت روی می‌دهد، اما جبران ناشی از تخریب خلاق عمدتا در طولانی مدت به وقوع می‌پیوندد. در نتیجه، جوامع همیشه ترغیب می‌شوند که فرآیند تخریب خلاق را مسدود کرده و سیاست‌هایی را به منظور مقاومت در مقابل تغییرات اقتصادی پیاده‌ کنند.
تلاش برای نجات مشاغل، تقریبا همیشه نتیجه عکس می‌دهد. در چنین حالتی به جای آن که تولیدکننده‌های ناکارآمد از حوزه کسب و کار خارج شوند، با تحمیل هزینه‌ای سنگین به مصرف‌کننده‌ها یا پرداخت‌کنندگان مالیات، به حیات خود ادامه می‌دهند. این امر سبب می‌شود که سیگنال‌هایی که باعث جابه‌جایی منابع به صنایع نوظهور می‌شوند، دچار اختلال گردند و لذا محرک‌های عرضه محصولات جدید و به کارگیری روش‌های تازه تولیدی تضعیف شوند و در نتیجه رکود، بیکاری و ورشکستگی به بار آید. نکته طنزآمیز عبارت نمادین شومپیتر این است که جوامعی که تلاش می‌کنند تا بدون تحمل رنج از منافع و مزایای تخریب خلاق بهره‌مند شوند، رنج می‌‌‌کشند بدون این که منفعتی به دست آورند.
درباره نویسنده
مایکل کاکس، نایب‌رییس و اقتصاددان ارشد بانک فدرال رزرو دالاس است. ریچارد آلم، نویسنده اقتصادی این بانک است. این دو به همراه هم کتاب «افسانه‌های فقیر و غنی» (1999) را به نگارش درآورده‌اند.
منابعی برای مطالعه بیشتر
Cox, W. Michael, and Richard Alm. "The Churn: The Paradox of Progress." Federal Reserve Bank of Dallas, annual report, 1992.
Davis, Stevens J., John Haltwanger, and Scott Schuh. Gross Job Creation, Gross Job Destruction. Cambridge: MIT Press, ۱۹۹۶.
Schumpeter, Joseph A. Business Cycles: A Theoretical, Historical, and Statistical Analysis of the Capitalist Process. New York: McGraw-Hill, 1939.
Schumpeter, Joseph A. Capitalism, Socialism, and Democracy. ۳d ed. ۱۹۴۲. New York: Harper and Brothers, ۱۹۵۰.
Schumpeter, Joseph A. The Theory of Economic Development: An Inquiry into Profits, Capital, Credit, Interest, and the Business Cycle. Cambridge: Harvard University Press, 1936