دیدگاه
به معنای واقعی؛ چینی!
هزینههایی مانند:
1- مدیریت: نام تجاری کالاهای چینی به دلیل آنکه نام تجاری مورد دلخواه مشتری را روی محصولات درج میکنند، در اصل تمامی هزینههای مربوط به مدیریت نام تجاری را به مشتری منتقل مینمایند. بنا به ادعای تولیدکنندگان چینی، تولیدکنندگان برخی کشورها از جمله ایران با ارسال برند تولیدات خود، خواهان تولید کالای چینی با برند کشورشان شدهاند!
۲- تبلیغ: تبلیغ محصولات چینی با خریدار است.
3- هزینه توزیع: در کالاهای چینی، تاجران کالا را تهیه نموده و خود بایستی هزینههای توزیع را متحمل شوند تا کالا در نهایت بهدست مصرفکننده نهایی برسد.
علاوه بر عوامل فوق نرخ پایین دستمزدها، هزینه کمتر مواد اولیه، نسبت ارزش یوآن چین در مقابل دلار و ... نیز جزء دلایل کم بودن بهای تمامشده کالاهای چینی هستند.
سوالی در اینجا مطرح میشود این است که آیا خرید محصولات چینی با قیمت ارزان به صرفه است یا خیر؟ آیا این کالاها کیفیت مورد نیاز و مناسب را فراهم مینمایند؟
در میان کالاهای تولید شده، بالاترین کیفیت به کلاس ۱ تا ۳ اختصاص دارد و تنها فروش آن به مشتری در خاک چین امکانپذیر است و حمل آن به کشور مقصد توسط خریدار خواهد بود. این روش به دلیل افشا نشدن کیفیت کالا برای بیرون کردن رقبا صورت میگیرد و تنها در کشور هدف است که خریدار قیمتی را برای کالا تعیین میکند و آن را به فروش میرساند. کالاهای درجه دو و سه نیز صرفا توسط تولیدکنندگان صادر میشود و قیمت آن توسط تولیدکننده که معمولا قیمت پایینی است تعیین میشود تا به هر شکل ممکن کالای خود را به فروش برسانند و امکان مرجوع شدن را از مشتری سلب کنند. کشورهای جهان نیز در ۱۳ کلاس طبقهبندی شدهاند و تعریف مشخصی دارند. کشورهای اروپایی در کلاس ۱ تا ۴، کشورهای آمریکای مرکزی و شمالی و ژاپن در رده ۵ تا ۷، آفریقا و آمریکای جنوبی در کلاس ۸ تا ۱۰ و آسیا در کلاس ۱۱ تا ۱۳ طبقهبندی شدهاند و به دلیل اینکه بازارهای این کشورها هر کالایی را با هر کیفیتی پذیرا هستند، اغلب کالاهای بنجل و مرجوعی از کلاسهای بالاتر را به بازارهای کلاس ۸ تا ۱۳ روانه میکنند و آنها را به فروش میرسانند.
تقریبا تمامی صنایع تولیدی در حال حاضر با رقیبی به نام محصولات چینی مواجه هستند، اما همان طور که ذکر شد محصولات ارسالی این کشور به کشورهای آسیایی مطابق با سیاستهای تعریف شده چین، از کیفیت حداقل برخوردار هستند. جهت بیشتر روشن شدن این مساله آزمایشی که روی دو تسمه نقاله تولیدی کشورهای چین و کره (که اخیرا به بازارهای ایران تزریق شده و با توجه به قیمت کمتری که دارند مورد اقبال نیز قرار گرفتهاند) انجام گرفته بیان کرده و به مقایسه نتایج حاصله با تسمه نقالههای شرکت سهند میپردازیم:
همانطور که ملاحظه میشود اعداد سایش تسمههای کرهای و چینی تفاوت قابلملاحظهای با تسمه شرکت سهند دارند. (توضیح اینکه هرچه عدد سایش بیشتر باشد، سطح بیشتری از تسمه در شرایط سرویس و عملکردی ساییده خواهد شد و طول عمر تسمه کاهش خواهد یافت).در خصوص معیار سختی، بالاتر بودن 10 واحدی سختی تسمه چینی، قابلیت ناودانی شدن تسمه نقاله در شرایط سرویس را کاهش خواهد داد و بنابراین تسمه انعطاف موردنظر را روی پولیها و هنگام حمل بار نخواهد داشت.
تست سوم نیز مقاومت تسمه نقاله در مقابل کشش را نشان میدهد و بدیهی است که مقدار بیشتر نشاندهنده مقاومت بالاتر و خواص مکانیکی بهتر و بنابراین دوام بیشتر است. مثال فوق مشتی است نمونه خروار. با کمی جستوجو، آزمایش و تفحص میتوان برای سایر محصولات چینی که در ایران مشابه دارند نیز به چنین نتایجی دست یافت و سپس باید اندیشید که: آیا صدمه دیدن تولیدکننده داخلی، بیکار شدن کارگران، از دست رفتن فرصتهای شغلی، از دست دادن بازار داخلی، توهین به تواناییهای ملی در تولید، پایین آوردن سطح کیفی محصولات و تولیدات، بسته شدن کارخانجات داخلی و فعال کردن شرکتهای خارجی و... به ارزان خریدن کالاهای چینی میارزد؟ آیا نباید تاسف خورد که چرا برخی قطعات چینی با بستهبندی ایرانی عرضه میشوند؟ چرا کشور ایران با این قدمت و پیشینه، جولانگاه کالاهای بیکیفیت خارجی شده است؟ آیا ارزان بودن دلیل موجهی است؟ و بالاخره آیا نباید افسوس خورد که در ماسوله، مشهد و اصفهان سنتیترین و ایرانیترین محصولات با مارک چینی عرضه میشوند؟!
ارسال نظر