سیر تاریخی بیارزش شدن بناهای تاریخی در ایران
بناهای تاریخی چگونه وارد مدار اقتصاد میشوند؟
گروه گردشگری- نرگس لطیفپور: نگاه کاربردی به بناهای تاریخی میتواند آنها را وارد مدار اقتصادی کند. از اینرو است که سازمان میراث فرهنگی با ایجاد صندوق احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی، سعی در واگذاری آثار و وارد کردن بخش خصوصی سرمایهگذار به این حیطه دارد؛ فعالیتی اندک اما تا حدودی تاثیرگذار که اگر با برنامهریزی درست پیش نرود، فاصله چندانی با متوقف شدن نخواهد داشت.
به گزارش «دنیای اقتصاد» حفظ، احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی و وارد کردن آنها به چرخه اقتصادی چنان بااهمیت است که کشورهای پیشرفته دنیا بودجهای برای آن در نظر میگیرند.
گروه گردشگری- نرگس لطیفپور: نگاه کاربردی به بناهای تاریخی میتواند آنها را وارد مدار اقتصادی کند. از اینرو است که سازمان میراث فرهنگی با ایجاد صندوق احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی، سعی در واگذاری آثار و وارد کردن بخش خصوصی سرمایهگذار به این حیطه دارد؛ فعالیتی اندک اما تا حدودی تاثیرگذار که اگر با برنامهریزی درست پیش نرود، فاصله چندانی با متوقف شدن نخواهد داشت.
به گزارش «دنیای اقتصاد» حفظ، احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی و وارد کردن آنها به چرخه اقتصادی چنان بااهمیت است که کشورهای پیشرفته دنیا بودجهای برای آن در نظر میگیرند. با اینکه اشتغالزایی و سوددهی اقتصادی از جمله نتایج بها دادن به بناهای تاریخی است اما در ایران شاهد بیارزش شدن بناها و بافتهای تاریخی و خارج شدن آنها از مدار اقتصادی در طول زمان بوده و هستیم.
مدیرعامل سابق صندوق احیا و بهرهبرداری از بناهای تاریخی در این باره به خبرنگار ما میگوید: «سیر تحول بیارزش شدن این بناها و بافتها چیزی نیست که یک شبه اتفاق افتاده باشد. نخستین طرح جامع تهران با ورود به دهه ۴۰ شمسی ارائه شد. در دهه ۷۰ نیز قانون نظام مهندسی مطرح شد که در آن زمان تنها نوسازی را در راس برنامههای خود قرار داد. واضح است که در چنین برنامهای بخش اعظمی از شهر که بافتها و بناهای تاریخی هستند، نادیده گرفته میشود.»
احسان ایروانی یادآوری میکند که در دورههای بعد از دهه ۷۰، شورای نگهبان در برههای قانون ثبت سازمان میراث فرهنگی را مغایر با شرع دانست؛ چراکه حقوق خصوصی مالکان را نادیده میگرفت اما بعدها در ماده ۱۱۴ بند الف مربوط به قوانین سازمان میراث فرهنگی به حقوق خصوصی مالکان پرداخته شد.
او اضافه میکند: «اکنون شاخص فرسودگی بناها در کشور ۳۵ سال است در حالیکه این رقم در کشورهای پیشرفته بسیار بیشتر از این عدد است چراکه با از بین رفتن چهره شهرها، معماری، جامعهشناسی و کالبد شهرها نیز از میان رفته و دگرگون میشود؛ چیزی که تبعات اجتماعی و اقتصادی فراوانی در پی دارد.»
این کارشناس میراث فرهنگی تاکید میکند: «بیارزش شدن بناهای تاریخی به نهادهای دیگر هم رسوخ میکند و تمام اینها به باور مردم نیز وارد شده است.»
لزوم توجیه اقتصادی بهرهبرداری از بناهای تاریخی
به گفته ایروانی، به رسمیت شناختن بناهای تاریخی نزد بانکها برای ارائه تسهیلات نکتهای بسیار مهم بوده و هست چراکه نیاز است تغییر کاربری و بهرهبرداری از بنای تاریخی توجیه اقتصادی داشته باشد. او اضافه میکند: «با اینکه در برههای موفق به جلب نظر بانکها برای همکاری در این رابطه شدیم اما کارشناسان رسمی دادگستری در این باره توجیه نبودند.»
ایروانی ادامه میدهد: «بنابراین میتوان به این نتیجه مهم رسید که توجیه مردم در مرحله نخست و توجیه نهادهای مرتبط و همراه در مرحله بعد، برای اقتصادی و سودده بودن احیای بناهای تاریخی گامی مهم و ضروری است که با بالا بردن سطح آگاهی مردم و دیدن سوددهی بناهایی که تغییر کاربری دادهاند میتوان به این مهم دست یافت.»
آموزش مدیران و نیروی متخصص؛ نیاز احیا
در این راه اما مشکلاتی وجود دارد تا بتوان اثبات کرد که کار احیا، مرمت و بهرهبرداری از بناها و بافتهای تاریخی هم با ارزش است و هم بهره و سود اقتصادی دارد؛ مهمتر اینکه این کار بر اساس اصول و استاندارد صورت میگیرد.
به گفته مدیرعامل سابق صندوق احیا، این کار ملزوماتی دارد که نیروی انسانی ماهر و مصالح مخصوص ازجمله آنها است. در حال حاضر ۲۰ یا ۳۰ درصد نیروی اجرایی متخصص در این زمینه وجود دارد و با روندی که پیش میرود تا ۱۰ سال آینده به طور قطع دیگر نیروی اجرایی وجود نخواهد داشت. ایروانی تاکید میکند که برای ارتقای توانمندی فنی و مهارت نیروی متخصص باید برنامه آموزشی داشته باشیم؛ در غیر این صورت با توجه به روند رو به جلوی آگاهی مردم در این زمینه، زمانی میرسد که تقاضا وجود دارد اما عرضهای برای آن نخواهد بود.
این کارشناس ارشد معماری میگوید: «آموزش، فرهنگسازی عمومی، تامین تاسیسات شهری متناسب با بافتهای تاریخی، تامین زیرساختها، تامین مالی و اعتباری، تامین نیرو و ابزار و مصالح فنی و ارتقای دانش مدیران در این راه ضروری و راهگشا خواهد بود.»
او میافزاید: «سازمان میراث فرهنگی به عنوان دستگاهی حاکم، تصدیگر و سیاستگذار و نه دستگاهی اجرایی در سراسر دنیا دارای برنامهریزی و سیاستهایی است که اجرای آن به عهده سازمانها یا ارگانهای دیگر است. در ایران اما این امر به گونهای دیگر جلوه داده شده و سازمان میراث فرهنگی در یک نگاه کلی دارای برنامه و سیاست منسجم و کلان نیست.»
ایروانی همچنین تاکید میکند که عدم اشراف مدیران به مقررات سازمان و دستگاههای دیگر از جمله مشکلاتی است که در صورت تعریف بستههای آموزشی مدیران، ۷۰ درصد این مشکلات حل میشود.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، در شرایط کنونی که اقتصاد کشور رو به بهبود است عملکرد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بیش از پیش زیر ذرهبین میرود.
در زمینه احیا و بهرهبرداری از بناها و بافتهای تاریخی نیز اگر این سازمان برنامهریزی و سیاستگذاری بلندمدت نداشته باشد و آموزش مدیران و نیروی کارآمد فنی را در برنامه خود پیگیری نکند در میانه راه از ادامه اجرای برنامه بازخواهد ماند و در صورتیکه این اتفاق روی دهد، رابطه آگاهی مردم در زمینه باارزش بودن بافتهای تاریخی و نیاز به احیای آنها با تواناییهای سازمان و البته دیگر نهادهای مرتبط معکوس خواهد شد؛ امری که مغایر با وارد کردن بناها و بافتهای تاریخی به چرخه و مدار اقتصادی کشور خواهد بود.
ارسال نظر