طعم متفاوت نمیچشند
ایران به صرف چلوکباب!
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم با اشتهای بسیار از همه غذاهای حاضر بر سر میز میچشیدند و به توضیحات صاحبخانه درباره مواد اولیه مورد استفاده و نحوه طبخ غذاها و خاستگاه آنها گوش فرا میدادند. میزبانشان هم، سنگ تمام گذاشته بود و برای جیمز و همسرش که استرالیایی بودند و دانشجوی مردم شناسی، هر چه از غذاهای دیار مادریشان میدانستند آماده کرده بود. البته این اولین بار نبود که به ایران میآمدند و در سفر گذشته هم با برخی از غذاهای ملی ایرانی مثل آبگوشت و فسنجان آشنایی داشتند. هر دو نفر از طعم و عطر غذاهای ایرانی بسیار تعریف میکردند و حتی دستور پخت آنها را آموخته بودند و در بازگشت به استرالیا با مراجعه به فروشگاههای ایرانی موفق شده بودند مواد اولیه این غذاها را تهیه و دوستانشان را به شامی ایرانی دعوت کنند.
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم با اشتهای بسیار از همه غذاهای حاضر بر سر میز میچشیدند و به توضیحات صاحبخانه درباره مواد اولیه مورد استفاده و نحوه طبخ غذاها و خاستگاه آنها گوش فرا میدادند. میزبانشان هم، سنگ تمام گذاشته بود و برای جیمز و همسرش که استرالیایی بودند و دانشجوی مردم شناسی، هر چه از غذاهای دیار مادریشان میدانستند آماده کرده بود. البته این اولین بار نبود که به ایران میآمدند و در سفر گذشته هم با برخی از غذاهای ملی ایرانی مثل آبگوشت و فسنجان آشنایی داشتند. هر دو نفر از طعم و عطر غذاهای ایرانی بسیار تعریف میکردند و حتی دستور پخت آنها را آموخته بودند و در بازگشت به استرالیا با مراجعه به فروشگاههای ایرانی موفق شده بودند مواد اولیه این غذاها را تهیه و دوستانشان را به شامی ایرانی دعوت کنند. اما آنچه برای هر دو جای سوال و البته کمی تاسف داشت اشکالات جدی در عرضه غذاهای ایرانی در رستورانها بود. هر دو نفر بیان میکردند که تا قبل از آشنایی با خانوادههای ایرانی و پیش از آنکه فرصت چشیدن طعم غذاهای خانگی را در ایران بیابند، از غذای ایرانی تنها کباب بود که برایشان نامی آشنا داشت. حتی بعد از آشنا شدن با غذاهای دیگر خیلی از آنها را در منوی رستورانها نمییافتند. اگر هم موفق میشدند تا این غذاها را در رستورانها تجربه کنند، عطر، طعم و کیفیت آنها خیلی پایینتر از سطح انتظار بود. تا حدی که جیمز و همسرش معتقدند اگر خیلی از این غذاها را برای اولین بار در رستوران میچشیدند، آن را برای همیشه از لیست غذاهای مورد علاقه و خوشمزهشان خط میزدند. برای این دو نفر که مردمشناسی میخواندند غذا به مثابه تکهای از فرهنگ و ذائقه مردم آن سرزمین است و قطعا این نشانه فرهنگی میتواند سرنخی باشد برای ارائه تحلیلی دقیقتر و جامعتر از روحیات و عادات آن مردم.
میزبان که خود سابقه کار در چند رستوران را داشته است، در پاسخ میگوید: یکی از مشکلات غذاهای ایرانی صرف زمان زیاد برای طبخ آنها است. این مساله در کنار عدم تخمین درست و واقعی از حجم تقاضای روزانه برای این غذاها، باعث میشود که اغلب رستورانها به فریز کردن این غذاها اقدام کنند و بدیهی است وقتی مدتی از نگهداری آنها در فریزر بگذرد دیگر عطر و طعم اولیه را نخواهند داشت. البته باید به همه اینها مواد اولیه بیکیفیت و ارزان را نیز اضافه کرد. پرداختن به ضعفها و مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه با توجه به تنوع غذایی که در میان اقوام و نواحی مختلف در ایران وجود دارد این موضوع خود میتواند پتانسیل کافی برای جذب گردشگران را داشته باشد. به علاوه آنکه تجربه صرف غذاهایی متفاوت، متنوع و با کیفیت میتواند بر تجربه سفر گردشگران به ایران بهطور کل تاثیر بسزایی داشته باشد.
ارسال نظر