چالشها و راهبردهای توریسم فرهنگی
«گردشگری میراث»؛ فرهنگ در خدمت اقتصاد
ساسان قاسمی، نازنین مولاییمقدم: یکی از انواع گردشگری، گردشگری متمرکز بر متغیرهای فرهنگی در شکلهایی نظیر تاریخ، هنر، ادبیات یا باستانشناسی است. این بازارها براساس علایق خاص و مشترک گروهی از جهانگردان شکل میگیرد. علاقه به بررسی آثار باستانی، میتواند گروهی از افراد بسیار ناهمگون و مختلف و با خصوصیاتی متفاوت را گرد هم آورد. این نوع گردشگری با تاکید بر اطلاعاتی است که از فرهنگ هر کشور به دست میآید. بر این اساس «گردشگری میراث» شکلی از توریسم است که با تاکید بر نگهداری و حفاظت میراث فرهنگی ملموس و ناملموس صورت میگیرد.
ساسان قاسمی، نازنین مولاییمقدم: یکی از انواع گردشگری، گردشگری متمرکز بر متغیرهای فرهنگی در شکلهایی نظیر تاریخ، هنر، ادبیات یا باستانشناسی است. این بازارها براساس علایق خاص و مشترک گروهی از جهانگردان شکل میگیرد. علاقه به بررسی آثار باستانی، میتواند گروهی از افراد بسیار ناهمگون و مختلف و با خصوصیاتی متفاوت را گرد هم آورد. این نوع گردشگری با تاکید بر اطلاعاتی است که از فرهنگ هر کشور به دست میآید. بر این اساس «گردشگری میراث» شکلی از توریسم است که با تاکید بر نگهداری و حفاظت میراث فرهنگی ملموس و ناملموس صورت میگیرد. گردشگری میراث با در نظر گرفتن اصول پایداری یکی از اهداف اصلی خود را حفظ هویتهای فرهنگی و میراث جوامع گوناگون میداند و همواره تلاش دارد تا آنها را زنده نگه دارد. در کشور ما، وجود فرهنگها و آثار ملموس و ناملموس متعدد فرهنگی موجب شده است که بستر قابل ملاحظهای برای بهرهگیری از این پتانسیل برای توسعه گردشگری ایجاد شود؛ رویکردی که تصمیمسازان و فعالان و متولیان توریسم کشور سالها است آن را مدنظر خود قرار دادهاند اما گویا هنوز راهبرد مشخصی برای آن اتخاذ نکردهاند. گردشگری برای مکانهای تاریخی مقولهای ناشناخته نیست و منافعی را به دنبال دارد که میتوان به مواردی چون ایجاد ارزش اقتصادی، حمایت از سرمایهگذاری در داراییهای میراث، حمایت از تسهیلات و خدمات محلی و حفظ سنتها، رویدادها و محصولات محلی اشاره کرد. یکی از این رویدادها در کشور ما، آیینهای عزاداری محرم است که میتواند به جذب گردشگران بسیاری کمک کند؛ مراسمی همچون «تشتگذاری»، «گلمالی»، «زار خاک»، «نخلگردانی»، «تعزیه»، «خیمهسوزان» و... که جاذبههای فرهنگی و معنوی این کشور را تشکیل میدهند. با این حال از طرف دیگر همین نوع از گردشگری، چالشهایی را برای مقاصد به همراه میآورد که برای مثال میتوان آسیب رساندن به حس مکان و هویت فرهنگی یا مخدوش کردن آثار مادی و معنوی را نام برد. بنابراین در عمل، گردشگری در موقعیتهای مختلف معانی متفاوتی دارد؛ برای برخی نوعی فرصت طلایی تعبیر میشود و برای برخی دیگر چالشی است که باید مدیریت شود. همچنین پتانسیل مقاصد مختلف را نیز باید در نظر گرفت، چرا که این امر از مکانی به مکان دیگر متفاوت است.
اصول گردشگری فرهنگی پایدار
براساس آنچه گفته شد، میتوان اصولی را برای یک گردشگری پایدار تعریف کرد؛ اصول زیر منعکسکننده زمینههای مشترکی است که هدایتکننده رویکردی یکپارچه در جهت توریسم فرهنگی پایدار است:
۱. توریسم فرهنگی باید بهگونهای باشد که به فرهنگ بومی آسیب نزند.
۲. تغییر اقلیم به یک مساله مهم جهانی مبدل شده است و باید اولویت را به اشکالی از گردشگری فرهنگی داد که کربن کمتری منتشر کند، از منابع نادر بهخصوص آب و انرژی حفاظت کند و از تولید زباله جلوگیری کند.
۳. شهرداریها باید ارزشی بالاتر از درآمدهای ناشی از گردشگری برای فرهنگ و میراث شهرهای تاریخی قائل باشند.
۴. باید به اصالت، تمایز، حقوق و اعتقادات فرهنگهای محلی احترام گذاشته شود و رویکردهایی برای گردشگری فرهنگی پیریزی شود.
۵. گردشگری از لحاظ اقتصادی فعالیتی بااهمیت محسوب میشود و گردشگری فرهنگی باید برنامه توسعه پایدار را تقویت کند.
۶. گردشگری فرهنگی باید به حفظ داراییهای فرهنگی و میراث کمک کند.
۷. نیازهای جامعه محلی بسیار حیاتی است و گردشگری فرهنگی باید موافق و متعلق به جامعه میزبان شود و با گردشگران رابطه عاطفی برقرار کند.
۸. تساوی حقوق برای پایداری بلندمدت دارای اهمیت است و گردشگری فرهنگی باید به توزیع عادلانه منافع در بین جامعه محلی بپردازد.
۹. مدیریت و توسعه موثر، نیازمند عملکرد هماهنگ است و تمامی ذینفعان شامل شهرداریها، جوامع و کسبوکارهای محلی باید در توسعه گردشگری فرهنگی مشارکت داشته باشند.
۱۰. گردشگری فرهنگی باید پاسخگوی نیازهای بازدیدکنندگان و ایجاد تجربه باکیفیت برای آنان باشد.
۱۱. اثر گردشگری باید در قالب قیمت به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان انعکاس داده شود و هزینههای واقعی تحمیل شده بر جامعه و محیط زیست استخراج گردد.
۱۲. گردشگری فرهنگی باید در جوار حمل و نقل پایدار شکل گیرد.
۱۳. مدیریت و توسعه گردشگری فرهنگی باید در برابر تغییر پاسخگو باشد.
پیچیدگی گردشگری فرهنگی از آن رو است که به ندرت امکان دارد بتوان تمام قواعد بالا را رعایت کرد. بنابراین باید یک حالت تعادل برقرار شود و هر مکان به دنبال موقعیت مناسب برای خود باشد. با در نظر گرفتن مسائل مرتبط با این اصول یک رویکرد ساختاریافته برای گردشگری فرهنگی پایدار میتواند با در نظر گرفتن عوامل زیر تعریف شود:
• بازدیدکنندگان (نیازهای آنها، اشتیاق و رفاه آنها)
• صنعت (نیاز به سودمند بودن کسب و کارهای گردشگری)
• جامعه (احترام گذاشتن به ارزشها و کیفیت زندگی مردم محلی)
• محیط (حفظ محیطهای فیزیکی و فرهنگی).
واضح است که این مسائل با هم همپوشانی قابل ملاحظهای دارند.
راهبردها
اما راهنماهای عملی باید برونآمده از قواعد ذکرشده باشند. یک چارچوب موثر نیازمند رویکردی یکپارچه برای ایجاد یک شرح جایگاه، اهداف و سیاستها، فرآیندها، تحویل محصول و عملکرد و همچنین پایهای برای ارزیابی است. سازمانهای دولتی مسوول میتوانند از چکلیستی از سوالات به عنوان چارچوبی برای ایجاد یک برنامه عملیاتی که نیازهای مکان آنها را برآورده کند، استفاده کنند. پارامترهای این برنامه عملیاتی به صورت زیر است:
۱. شرحی بر جایگاه: در اینجا نیاز است یک نقطه شروع به وسیله یک شرح دقیق موقعیت تعریف شود تا بتوان مواردی چون داراییهای کلیدی فرهنگی مکان را ایجاد کرد؛ شکل فعلی گردشگری در آن مقصد را شرح داد؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شکلدهنده نگرشهای مربوط به گردشگری را تشریح و گرایشهای گردشگری منطقهای، ملی و بینالمللی را بررسی کرد.
۲. احصای اهداف و سیاستها از حیث وجود یک چشمانداز محلی مناسب و همچنین اهداف و استراتژیها و سیاستهایی همجهت با موضوع گردشگری فرهنگی و همچنین داشتن دید بلندمدت و جامع
۳. فرآیندها: در این قسمت باید بررسی شود که ذینفعانی چون ساکنان، کسبوکارها، سیاستمداران و مسوولان میراث فرهنگی تا چه حد فرآیندهای گردشگری فرهنگی را میپذیرند و در آن مشارکت فعال دارند.
۴. تحویل محصولات و عملکرد: در این مرحله باید فهم روشنی از چگونگی مدیریت و توسعه بازارها و محصولات محلی، تبلیغات و برنامههای بازاریابی، ایجاد تعادل در تقاضا، ایجاد راهکارهایی برای بازگشت سرمایه به میراثها و حمایت از کسبوکارها برای جهتدار شدن فعالیتها جهت ایجاد پایداری در مقصد که در اینجا به منزله تحویل محصول است، انجام شود.
۵. ارزیابی: بهمنظور فراهم آوردن شواهد برای توسعه سیاست و تصمیمات سرمایهگذاری باید ابزارهایی ایجاد کرد که جوانب مختلفی چون اثرات فیزیکی و اجتماعی و دیگر جنبههای گردشگری را ارزیابی کنند.
این دستورالعملها دربردارنده این واقعیت است که گردشگری فرهنگی و مقاصد ایستا نیستند، اما دارای روابطی هستند که بر هم اثر میگذارند. از این رو چنانچه مسوولان و دستاندرکاران گردشگری کشور برآنند تا با بهرهگیری از سرمایههای فرهنگی ایران، توریسم را رونق بخشند باید توسعه پایدار را درنظر بگیرند.
ارسال نظر