مترجم: مهدی نیکوئی nikoueimahdi@gmail.com موقعیت فیزیکی یک مقصد می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر توانایی رقابت و جذب بازارهای گردشگران داشته باشد. با ثابت بودن سایر شرایط، یک مکان مساعد برای مقاصد می‌تواند تاثیر قابل توجهی روی پتانسیل گردشگری داشته باشد و معمولا یک مکان مناسب را می‌توان مکانی دانست که به بازارهای هدف نزدیک‌تر است. نزدیک‌تر بودن به بازارهای هدف بر دسترسی گردشگران به مقصد، وسعت فعالیت‌های بازاریابی و دسترسی به اطلاعات گردشگری مقصد تاثیرگذار است. با توجه به آمار، پس از گردشگران بومی و داخلی، گردشگران کشورهای همسایه بیشترین تعداد گردشگران هر مقصد را شامل می‌شوند؛ هر چند نمی‌توان تاثیر مکان مقاصد را بیش از اندازه فرض کرده و تاثیر سایر عوامل و مولفه‌ها را دست کم گرفت. در هر صورت سوال اینجا است که تا چه حد مکان مقاصد و نزدیکی جغرافیایی آنها به بازارهای هدف روی توان رقابتی آنها تاثیرگذار است؟ چین و هند؛ مبدأ و مقصد

کارشناسان معتقدند هر چند نمی‌توان مکان یک مقصد را تغییر داد، اما موقعیت نسبی یک مقصد نسبت به بازارهای مبدأ می‌تواند طی چند سال تغییر کند. بخش‌های بازار ثابت نیستند. آنها رشد می‌کنند، به بلوغ می‌رسند یا با رکود مواجه می‌شوند. با تغییر ذائقه گردشگران، بازارهای جدید ظهور می‌کنند. با تغییر شرایط اقتصادی، جمعیت‌شناختی یا اجتماعی ممکن است این بازارها از بین بروند. بازارهای گردشگری نیز در حال تغییر هستند و نمی‌توان انتظار داشت در آینده با تغییر عمده‌ای مواجه نشویم. این، تغییرات بازار بر شرایط مکانی تاثیرگذار است که می‌تواند موجب بهبود یا تضعیف توان رقابتی یک مقصد شود.

در مقیاس جهانی، چنین تغییرات گسترده‌ای در بازار را می‌توان از دهه ۱۹۵۰ میلادی در حوالی آسیا و اقیانوسیه مشاهده کرد که ناشی از رشد و بهبود وضعیت اقتصادی برخی از کشورهای آن ناحیه بود. کشورهایی مانند ژاپن، کره‌جنوبی، تایوان، سنگاپور و هنگ‌کنگ با تجربه رشد اقتصادی در آن سال‌ها تبدیل به بازارهای گردشگری منطقه شده و درصد زیادی از گردشگران ورودی آن منطقه از این کشورها بود. به همین دلیل تجربه بالاترین نرخ‌های رشد تقاضای گردشگری در کشورهای این منطقه جای تعجب ندارد.

امروزه نیز می‌توان ادعا کرد که با ظهور و رشد قابل توجه اقتصاد چین و هند در آسیا بازارهای گردشگری این منطقه نیز به شدت بهبود یافته است. بهبود وضعیت اقتصادی چین و هند باعث افزایش سفر از این مبدأها شده است و در سالیان آینده نیز ادامه خواهد داشت. از طرف دیگر ویژگی منحصربه‌فرد این دو کشور آن است که جمعیت زیادی از جهان را به خود اختصاص داده‌اند که می‌توان آنها را به‌زودی از جمله پنج مبدأ بزرگ گردشگران جهان و البته منطقه دانست. با این تفاسیر مقاصد گردشگری منطقه پتانسیل توسعه قابل توجه در سالیان آینده را خواهند داشت و با فراهم کردن سایر شرایط و مدیریت آنها موفقیت‌شان قطعی خواهد بود. البته آینده اقتصادی روشنی نیز برای کشورهایی نظیر مالزی و تایلند و حتی اندونزی در آسیا پیش‌بینی می‌شود اما به‌دلیل جمعیت کمتر آنها نسبت به چین و هند، تاثیرشان در حاشیه قرار می‌گیرد. با این وضعیت تاثیر منفی بعد مسافت و دور بودن از بازارهای سنتی گردشگری جهان مانند اروپا، آمریکای شمالی و آتلانتیک شمالی بر رشد گردشگری منطقه در حال کاهش است. هر چند به نظر می‌رسد که بیشترین منفعت را از این موضوع کشورهای استرالیا و نیوزیلند برده‌اند. به عنوان مثال، هر چند که سابق بر این بیشترین گردشگران ورودی این دو کشور از بریتانیا بوده است، اما اکنون بازارهای آسیای شرقی مهم‌ترین بازارهای هدف آنها است.

چنین تغییراتی در بازار و اقتصاد در مقیاسی گسترده روی گردشگری تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال یک کشور در حال توسعه مانند ایران در صورتی که شاهد رشد اقتصادی باشد، به عنوان یکی از نتایج آن مشاهده خواهد کرد که میزان سفرها و گردشگران محلی مقاصد افزایش خواهد یافت.

تغییرات جمعیتی و گردشگری

همان‌گونه که در مورد چین و هند نیز اشاره کردیم، تغییرات جمعیتی نیز می‌تواند روی بازارهای هدف تاثیر بگذارد. به صورت جهانی، نرخ زاد و ولد در کشورهای توسعه یافته کمتر است. مهاجرت نیز باعث انتقال مراکز تراکم جمعیت و ثروت می‌شود. در ایالات متحده آمریکا رشد نسبی جمعیت در جنوب و غرب اتفاق می‌افتد. در کانادا، ایالت‌های غربی و از جمله بریتیش کلمبیا و آلبرتا با نرخ رشد بالا شناخته می‌شوند. در استرالیا شاهد مهاجرت ساکنان ایالت‌های جنوبی به ایالت‌های شمالی هستیم. تراکم و توزیع مجدد جمعیت همچنین منجر به عواقب اقتصادی قابل توجه می‌شود. رشد جمعیت نواحی منجر به افزایش نیاز برای خانه‌سازی و دیگر خدمات (از جمله گردشگری) شده و تقاضا در بسیاری از صنایع را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

توسعه و روندهای اجتماعی-فرهنگی و سیاسی نیز موجب تغییرات تدریجی یا ناگهانی در بازارهای گردشگری و رفتار آنها خواهد شد. تغییرات ناگهانی مانند انقلاب و نزاع‌های سیاسی منجر به تغییرات عمده و ناگهانی در سرنوشت ساکنان مقاصد گردشگری می‌شود. تغییرات اجتماعی تدریجی نیز می‌تواند به همان اندازه عمیق و تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال، نگرش و علاقه نسبت به سایر فرهنگ‌ها به صورت قابل توجهی تغییر کرده است. هر چند که نژادپرستی و کلیشه‌های نژادی هنوز هم در ابعاد گسترده وجود دارد، اما امروزه مردم بسیار بیش از پیش می‌توانند عقاید و اختلافات را درک و تحمل کنند. مهاجرت و ارتباطات جهانی از عوامل بسیار مهم در این نتیجه بوده است. به عنوان مثال توجه کنید که امروزه رژیم غذایی مردم مغرب زمین به‌دلیل آشنایی فزاینده با غذاهای سایر فرهنگ‌ها بسیار متنوع‌تر از گذشته شده است.